به نظر میرسد دولت همچنان به آینده برجام و دستاوردهای خیالی آن چشم امید دارد و برای نجات آن هنوز تلاش میکند. بیش از یک ماه پیش بود که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در یک اقدام قابل پیشبینی از برجام خارج شد و اعلام کرد که اقدامات شدیدتری را علیه ایران وضع خواهد کرد.
واکنش ایران در قبال اقدام آمریکا واکنشی قاطع نبود چراکه، پس از اقدام آمریکا توقع میرفت واکنش تندی از سوی ایران انجام شود، اما نشد، شاید برجام دست ایران را بسته است! اروپاییها اعلام کردند خواهان باقی ماندن برجام هستند، اما تاکنون برای زنده نگه داشتن آن رفتاری را از خود بروز نداده اند که بتوان به آینده توافق هستهای بدون آمریکا امیدوار بود.
پیشبینیها نشان میدهد که هر چند اروپا و آمریکا بر سر برخی مسائل همچون مسائل تجاری و مالی اختلافاتی پیدا کردهاند اما، آنها هیچگاه روابط خود را با یکدیگر به خاطر ایران تیره نخواهند کرد.
اروپا و آمریکا علیه ایران منافع مشترک دارند، منافعی که سعی دارد تا ایران را از نظر اقتصادی، نظامی و سیاسی در شرایط بسیار ضعیف قرار دهد و پس از رسیدن به آن، ضربه نهایی را وادار کند، باور این موضوع که اروپا و آمریکا وجود و ماهیت جمهوری اسلامی ایران را نمیخواهند چراکه آن را مانعی بر سر راه توسعه طلبیهای سلطهگرانه خود میدانند دشوار نیست، باید در این زمینه اندکی واقعبین بود.
آنگونه که درباره آمریکا تصور میشد و خوشبینی زیادی وجود داشت، نباید درباره اروپا نیز تصور شود، این دو تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند که بخواهیم با اروپا برجام را ادامه دهیم. قدر مسلم اروپا و آمریکا اکنون تقسیم کار کردهاند.
آمریکا به فشارهای سیاسی و اقتصادی خود علیه جمهوری اسلامی ایران میافزاید و سعی میکند تا باعث برخی نابسامانیها در داخل کشور شود که اعتراضات را در پی داشته باشد و از آنسو اروپا همچنان زمان میخرد و سعی میکند تا مذاکرات خود با ایران بر سر ماندن یا نماندن در برجام را به دراز بکشاند.
حتی همفکران دولت و شخص آقای رئیسجمهور همچون دکتر سریع القلم که تا پیش از برجام، موافق مذاکرات هستهای بود، اعتقاد دارد که دولت، رئیسجمهور و شخص وزیر خارجه خوشبینی زیادی به آمریکا داشتند و اکنون نیز این خوشبینی به اروپا کشیده شده است. او چنین رویکردی را اشتباه میداند.
اگر آقای روحانی برای بقای برجام به سفر اروپایی به دو کشور سوئیس و اتریش رفته است، چنین سفری هم نمیتواند پیکر مرده برجام را زنده کند، اکنون بازیگران اصلی در برجام، انگلیس، فرانسه و آلمان هستند نه سوئیس و اتریش، هر آنچه که در اتحادیه اروپا به تأیید برسد براساس آن تصمیمی است که این سه کشور با در نظر گرفتن منافع ملی خود که با منافع آمریکا و رژیم اسرائیل گره خورده و مشترک است، اجرا خواهد شد.
چنین سفرهایی وقت و هزینه تلف کردن است و فرصت را از ایران برای پرداختن به امور داخلی میگیرد.
در این میان فرانسه کشوری است که به گروه تروریستی منافقین اجازه برگزاری میتینگ با حضور میهمانانی که از آمریکا، اروپا و برخی کشورهای عربی هستند میدهد. سازمانی که دستش به خون بیش از ۱۷ هزار ایرانی آغشته است، اما همین گروه در فهرست گروههای تروریستی اروپا و آمریکا قرار ندارد.
چگونه میتوان به چنین کشورهایی اعتماد و اطمینان کرد؟ در حالی که شرکتهای فرانسوی نیز قراردادهای خود را یکطرفه فسخ کرده و ایران را ترک کرده اند. شرکتهای آلمانی نیز دست به چنین کاری زده اند.
باید برجام را کنار گذاشت و همت کرد و به توانمندیهای داخلی خود تکیه کرد که تنها راه همین است. شرایط موجود به خاطر وجود برجام است. اگر نبود، وضعیت به این شکل درنمیآمد.
نویسنده: سیاوش کاویانی