به قول ملای رومی؛
«آن یکی پرسید اشتر را که هی - از کجا میآیی ای اقبال پی»
«گفت از حمام گرم کوی تو - گفت خود پیداست در زانوی تو»
حال و روز این روزهای مملکت داری دولت تدبیر و امید بر اساس گفتهها و عملکرد آنها، این شعر از مولانا است.
به این سخن آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور توجه کنید؛
«یک لحظه به خاطر اینکه دیگران چه میگویند اجازه نمیدهیم کار دولت کُند شود. خیلیها به دنبال این هستند که بگویند این دولت فلان کار را نکرد، خیلیها به ناحق اتهاماتی به دولت میزنند و میگویند ناکارآمد است، اگر هرکس دیگر و گروه دیگری بود در مقابل این جنگ، جمهوری اسلامی که هیچ، ایران را از دست میداد. این تیم کارکشتهای بود که توانست در مقابل اینجور آدمی که حالا شماها بخشهایی از رفتارش نسبت به ملت و کشور خودش را دارید میبینید، کار را جلو ببرد.»
صراحتاً خدمت آقای جهانگیری عرض کنم که یادتان هست در برنامههای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره دوم یعنی سال ۱۳۹۶ مقابل دوربین تلویزیون به مردم چه گفتید؟
به این بخش از سخنان آقای جهانگیری که در مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخاباتی گفته توجه کنید؛
«ای ملت عزیز ما مشکلات اقتصادی زیادی را حل کردهایم و ثبات را به اقتصاد کشور بازگرداندهایم. مگر یادتان نمیآید که نرخ ارز لحظهای تغییر میکرد و در چند لحظه قیمت کالاها دچار تغییر میشد. مگر فردی میتوانست برای تولید و سرمایهگذاری حتی فکر کند؟ ما موانع سرمایهگذاری را از بین بردهایم و فضایی را به وجود آوردهایم که با بینالملل میشود کار کرد. ماشین اقتصاد کشور را ما راه انداختهایم و سرعتش را زیاد خواهیم کرد.»
البته در یکی از همین برنامههای تبلیغات انتخاباتی هم از سوی یکی از دو نامزد دولتی ریاست جمهوری به مردم هشدار داده شد و آنها را هراس دادند که اگر اینها بیایند و دولت را در دست بگیرند دلار ۵ هزار تومان خواهد شد. اشاره به دو نامزد اصلی اصولگرایان یعنی آقای رئیسی و قالیباف بود.
این سخن آقای روحانی رئیس جمهور محترم که در همدان و در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی سال ۹۶ مطرح شد نیز به گوش مردم آشنا است.
«اگر شما جوانان در خانه بنشينيد، بدانيد كه در پيادهروهای ما هم ديوار خواهد بود، شما آنها را نمیشناسيد. من آنها را ميیشناسم. آنها روزی در جلسهای تصميم گرفتند كه در تهران و در پيادهرو ديوار بكشند. آنها میخواستند، پيادهرو زنانه و مردانه ايجاد كنند.»
خوب با توجه به سخنان پیشین آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و رونقی که او ادعای آن را دارد، دلار نه تنها ۵ هزار تومان نشد بلکه به ۳۰ هزار تومان رسید و اکنون در مرز ۲۵ هزار تومان باقی مانده است.
چرا از سوی مسئولین سخنانی گفته میشود که با واقعیت فاصله زیادی دارد؟
آیا دولت تدبیر و امید سعی دارد تا خود را ناجی ایران معرفی کند؟
سخن آقای جهانگیری این مسئله را میرساند که اگر آنها بر سر کار نبودند و دیگران بجای آنها بودند؛ اکنون جمهوری اسلامی که هیچ، ایران را از دست میدادند!
مردم حقایق را لمس میکنند، با آنها زندگی میکنند و متوجه هستند که در طول نزدیک به ۸ سال دولت تدبیر و امید چه اتفاقاتی در کشور افتاده است.
اکنون همان مردمی که به دولت تدبیر و امید رأی دادهاند آرزو میکنند که ای کاش رئیسی یا قالیباف رئیس جمهور شده بودند و دلار هم به ۵ هزار تومان رسیده بود! نه ۲۵ هزار تومان!
شاید همه کالاها و اجناس به وفور در بازار و فروشگاهها موجود باشد که هست، اما این فراوانی دلیل بر مثبت بودن اوضاع اقتصادی کشور و مردم است؟
بسیاری از مردم توان خرید کالاها و اجناس ضروری خود را هم ندارند، خریدها از سوی مردم کم شده تا بتوانند به نوعی دخل و خرج خود را مدیریت کنند.
این چه ادعایی است که از سوی مسئولین گفته میشود همه چیز فراوان است و مردم هیچ مشکلی در تهیه نیازهای خود ندارند؟
اقشار زیادی از مردم توان خرید خود را از دست دادهاند چرا که قیمتها هر لحظه بالا میرود و هیچ ثباتی در آن نیست. آیا بیتدبیریها را قبول ندارید؟
آیا سهل انگاری در تأمین خوراک دام و طیور و ترخیص نکردن به موقع آن از کمرک کشور باعث ایجاد اختلال در تولید و توزیع مرغ و تخم مرغ در بازار نشد؟
افزایش سرسام آور قیمت مسکن در دولت تدبیر و امید را چگونه توجیه میکنید؟
در طول ۸ سال دولت شما چند صد درصد بر روی قیمت مسکن رفته است؟
آیا مسکن به تحریم ها ارتباط دارد؟
آیا دونالد ترامپ مقصر گرانی مسکن است یا سیاستهای اقتصادی دولت؟
نمیتوان از زیر بار مسئولیت به واسطه تحریمها شانه خالی کرد.
زمانی را برای وعدههای بزرگی که در تبلیغات انتخاباتی به مردم دادید بگذارید و آنها را مرور کنید.
و اگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را آویزه گوش خود میکردند که فرموده بودند؛
«من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.»
مردم از طلا گشتن پشیمان گشتهاند مرحمت فرموده به همان مس قانع هستند.
نویسنده: محمد صفری