عرصه دیپلماسی در روزهای اخیر شاهد تحرکات و تحولاتی بوده که اساس و محور آن را همراهی و هماهنگی با میدان تشکیل میدهد و میتوان از آن با عنوان رویکرد واقع گرایانه آقای عراقچی سکاندار دستگاه دیپلماسی یاد کرد. حضور وی بر روی عرشه ناو نیروی دریایی و تاکید بر پشتوانه قدرت و میدان برای دیپلماسی، سفر وی به سوریه و ترکیه با محوریت اعلام حمایت قاطع و تمام عیار ایران از دمشق در برابر تروریسم و نیز یادآوری اشتباه محاسباتی دل بستن به وعدههای غرب به ترکیه، ابعاد این تحرکات را تشکیل میدهد. ابتکار عمل و رویکرد جامع رئیس دستگاه دیپلماسی به مسائل منطقه و درک این حقیقت که هماهنگی و پیوند دیپلماسی و میدان تنها راهکار مقابله ایران و منطقه با توطئههای دشمنان است، میتواند نقطه عطفی در معادلات سیاست خارجی کشور را رقم زند. رویکردی که از یک سو پیامی آشکار برای متحدان و دوستان ایران در منطقه و جهان است که اقتدار و آمادگی کامل ایران برای پیوندی ناگسستنی علیه توطئههای دشمنان را مورد تاکید قرار میدهد که می تواند سرآغازی باشد برای اقدام ضروری و الزام آور وعده صادق 3 علیه رژیم صهیونیستی که قطعا تغییر دهنده معادلات بحرانساز برهم زنندگان امنیت منطقه با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود. از سوی دیگر این رویکرد، پیامی واضح و صریح برای دشمنان ایران و منطقه است که بدانند به سازش کشاندن ایران و حذف آن از معادلات منطقه یک توهم خام است که محقق نخواهد شد.
تلاشهای قابل تقدیر رئیس دستگاه دیپلماسی در شرایطی صورت گرفته است که برخی رفتارهای حاشیهای از سوی کسانی که هیچ تناسبی با دستگاه دیپلماسی ندارند، خواسته یا ناخواسته روند مثبت وزارت خارجه و شخص آقای عراقچی را کم رنگ ساخته و این این گذاره را در ذهن ایجاد میکند که این رفتارها منافع و امنیت ملی کشور را در مسیری خاکستری قرار دهد.
نمونه این نوع رفتارهای ابهام برانگیز را در سخنان ظریف معاون راهبری رئیس جمهور محترم میتوان مشاهده کرد که به نقل از وی عنوان شده:« آقای پزشکیان تمایل دارد بهطور سازنده با غرب در تعامل باشد. دولت او برای مدیریت تنشها با ایالات متحده، که به تازگی رئیسجمهور جدیدی نیز انتخاب کرده، آماده است. پزشکیان آماده است مذاکراتی از جایگاه برابر درباره توافق هستهای و شاید موارد بیشتری انجام گیرد. به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید به دنبال راهحلهای مثبت و سودآور باشد. توافق هستهای نمونهای منحصربهفرد است و غرب باید به احیای آن بپردازد. اگر ترامپ تصمیم به انجام چنین اقداماتی بگیرد، ایران آماده است تا گفتوگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد». این مواضع به نقل از ظریف در حالی در رسانهها مطرح شده است که حقیقت عرصه بینالملل در یک واژه خلاصه میشود و آن اینکه تمام دنیای غرب علیه تمام شرق به جنایت و توطئه روی آورده است که نمود آن این روزها در حملات تروریستها در سوریه میتوان مشاهده کرد که قطعا بخش قابل توجهی از اهداف این توطئه غرب علیه ایران میباشد.
هر چند که جناب آقای ظرف سمت دیپلماتیک ندارند اما به هر حال نامتناسب بودن مواضع افرادی همچون او با عملکرد این روزهای دستگاه دیپلماسی (سفر عراقچی به سوریه و ترکیه و تاکید بر حمایت از مقاومت) از یک سو میتواند سوء استفاده دشمنان ایران برای القای دو دستگی و بی نظمی در دستگاه دیپلماسی را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر دلسردی متولیان اصلی سیاست خارجی از دخالتهای افرادی خارج از این ساختار که عملا برنامهها و طرحهای آنها را دچار تنشهای غیر ضروری می سازند، را رقم زند. در همین حال این رفتارهای خارج از چارچوب دیپلماتیک از نهاد ریاست جمهوری، میتواند اشتباه محاسباتی غرب را مبنی بر ضعف و ناتوانی ایران به همراه داشته باشد که قطعا نتیجه آن استمرار تحریمها و فشارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حقوق بشری علیه ایران خواهد بود.
بر این اساس به نظر می رسد در شرایط کنونی که دیپلماسی باید در چارچوب مقاومت و وحدت رویه علیه دشمنان ایران و منطقه باشد، اعتماد به سکان داران اصلی دستگاه دیپلماسی و خودداری از ارسال سیگنالهای نامربوط و ساختار شکن به طرفهای غربی امری ضروری از سوی دلتمردان می باشد. حقیقت انکار ناپذیر آن است که چنانکه آقای عراقچی رفتار کرده است، اکنون زمان میدان و دیپلماسی میدان است نه دل بستن به وعدههای دروغین غرب که جز مشغولسازی و انحراف از حقایق منطقه و نظام بینالملل برنامهای در دستور کار ندارند.
تلاشهای قابل تقدیر رئیس دستگاه دیپلماسی در شرایطی صورت گرفته است که برخی رفتارهای حاشیهای از سوی کسانی که هیچ تناسبی با دستگاه دیپلماسی ندارند، خواسته یا ناخواسته روند مثبت وزارت خارجه و شخص آقای عراقچی را کم رنگ ساخته و این این گذاره را در ذهن ایجاد میکند که این رفتارها منافع و امنیت ملی کشور را در مسیری خاکستری قرار دهد.
نمونه این نوع رفتارهای ابهام برانگیز را در سخنان ظریف معاون راهبری رئیس جمهور محترم میتوان مشاهده کرد که به نقل از وی عنوان شده:« آقای پزشکیان تمایل دارد بهطور سازنده با غرب در تعامل باشد. دولت او برای مدیریت تنشها با ایالات متحده، که به تازگی رئیسجمهور جدیدی نیز انتخاب کرده، آماده است. پزشکیان آماده است مذاکراتی از جایگاه برابر درباره توافق هستهای و شاید موارد بیشتری انجام گیرد. به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید به دنبال راهحلهای مثبت و سودآور باشد. توافق هستهای نمونهای منحصربهفرد است و غرب باید به احیای آن بپردازد. اگر ترامپ تصمیم به انجام چنین اقداماتی بگیرد، ایران آماده است تا گفتوگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد». این مواضع به نقل از ظریف در حالی در رسانهها مطرح شده است که حقیقت عرصه بینالملل در یک واژه خلاصه میشود و آن اینکه تمام دنیای غرب علیه تمام شرق به جنایت و توطئه روی آورده است که نمود آن این روزها در حملات تروریستها در سوریه میتوان مشاهده کرد که قطعا بخش قابل توجهی از اهداف این توطئه غرب علیه ایران میباشد.
هر چند که جناب آقای ظرف سمت دیپلماتیک ندارند اما به هر حال نامتناسب بودن مواضع افرادی همچون او با عملکرد این روزهای دستگاه دیپلماسی (سفر عراقچی به سوریه و ترکیه و تاکید بر حمایت از مقاومت) از یک سو میتواند سوء استفاده دشمنان ایران برای القای دو دستگی و بی نظمی در دستگاه دیپلماسی را به همراه داشته باشد و از سوی دیگر دلسردی متولیان اصلی سیاست خارجی از دخالتهای افرادی خارج از این ساختار که عملا برنامهها و طرحهای آنها را دچار تنشهای غیر ضروری می سازند، را رقم زند. در همین حال این رفتارهای خارج از چارچوب دیپلماتیک از نهاد ریاست جمهوری، میتواند اشتباه محاسباتی غرب را مبنی بر ضعف و ناتوانی ایران به همراه داشته باشد که قطعا نتیجه آن استمرار تحریمها و فشارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حقوق بشری علیه ایران خواهد بود.
بر این اساس به نظر می رسد در شرایط کنونی که دیپلماسی باید در چارچوب مقاومت و وحدت رویه علیه دشمنان ایران و منطقه باشد، اعتماد به سکان داران اصلی دستگاه دیپلماسی و خودداری از ارسال سیگنالهای نامربوط و ساختار شکن به طرفهای غربی امری ضروری از سوی دلتمردان می باشد. حقیقت انکار ناپذیر آن است که چنانکه آقای عراقچی رفتار کرده است، اکنون زمان میدان و دیپلماسی میدان است نه دل بستن به وعدههای دروغین غرب که جز مشغولسازی و انحراف از حقایق منطقه و نظام بینالملل برنامهای در دستور کار ندارند.
قاسم غفوری