در حالی سه ماه از اجرایی شدن برجام میگذرد که در طول هفتههای اخیر یک کلید واژه در سخنان مقامات آمریکایی مشاهده میشود و آن اینکه نیازی به دسترسی ایران به سیستم مالی آمریکا وجود ندارد و واشنگتن اجازه استفاده از دلار در معاملات ایران را نمیدهد. به عنوان نمونه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا رسما میگوید ایرانیها نیازی به استفاده از دلار ندارند و میتوانند از ارزهای دیگر استفاده کنند آمریکا تا زمان تغییر رفتار منطقهای ایران حاضر به بازگشایی سیستم مالی خود به روی ایرانیان نمیباشد. جان کری وزیر خارجه وی نیز بر محدودیتهای مالی در قبال ایران تاکید و البته ادعا دارد که کاخ سفید با بانکها درباره چگونگی روابط مالی با ایران گفتوگو خواهد کرد. جک لو، وزیر خزانهداری آمریکا میگوید که سیستم مالی آمریکا به روی ایران باز نیست و تا زمانی که ایران رفتار خود را در حوزههای غیرهستهای تغییر نداده، تحریمهای غیرهستهای باقی میمانند.جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید به صراحت اعلام کرد که هنوز سیاستی برای دسترسی ایران به سیستم مالی آمریکا وجود ندارد.
نکته دیگر در حوزه کلان اقتصاد جهانی که مربوط به جمهوری اسلامی ایران میشود برگزاری نشست اوپک یا همان کشورهای تولید کننده نفت بوده است. نشست اعضای اوپک و تولید کنندگان غیر اوپک در حالی در قطر برگزار شد كه رسانههای جهان شركت نكردن ایران در این نشست را عامل شكست آن معرفی كردند.قرار بود در این نشست كه سه ماه پس از ملاقات غیرمترقبه ماه فوریه (بهمن ماه) گذشته اعضای اوپك و غیر اوپك با شركت روسیه، عربستان سعودی، ونزوئلا و قطر در همین شهر، برگزار شد، میزان تولید نفت جهان در سطح ماه را در قیمت ژانویه (دی ماه گذشته) آن تثبیت كند. این نتیجه در حالی در نشست دوحه رقم خورده است که محافل رسانهای غرب تلاش بسیار کردهاند تا چنان وانمود سازند که تنشها میان ایران و عربستان زمینه ساز این ناکامی بوده است. سخنان مقامات عربستانی که عدم حضور ایران را دلیل مخالفت خود با این طرح عنوان کردهاند بهانهای برای تشدید این فضاسازی رسانهای بوده است حال آنکه مقامات ایران قبل از نشست عدم حضور خود و البته حمایتشان از تثبیت تولید نفت را اعلام کرده بودند لذا ادعای عربستان که در اواخر نشست مطرح گردیده صرفا یک بهانه گیری بوده و در صورت حضور ایران در نشست نیز با بهانهای دیگر در روند نشست اخلال ایجاد میکردند. از پیش طراحی شدن تحرکات سعودی برای برهم زدن نشست دوحه زمانی آشکارتر میشود که مقامات آمریکایی نیز به برجسته سازی فضای تنش میان ایران و عربستان پرداختند چنانکه مشاور سابق رئیسجمهور آمریکا در امور انرژی با اشاره به نشست دوحه گفت که سیاست نفتی عربستان سعودی، نشانه دیگری از درگیری ژئوپلتیکی این کشور با ایران است.
«جیسون بوردوف» گفت: «این حقیقت که عربستان سعودی مانع از حصول این توافق(فریز تولید نفت) شده، تا حد زیادی نشان میدهد که تا چه اندازه سیاست نفتی این کشور برگرفته از درگیری ژئوپلتیکی آن با ایران است».
در تحلیل رفتاری و گفتاری مقامات آمریکایی میتوان گفت این اقدامات از یک سو بر گرفته از خودشیفتگی آمریکا است که همواره به دنبال برتر بینی اقتصاد آمریکا در جهان است چنانکه اوباما در وست پونت در میان نظامیان گفته بود قدرت آمریکا به اقتصاد آن است و رهبری آمریکا بر جهان امری همیشگی است و فقط نوع این رهبری در مواقعی متفاوت میشود. دلار شاخصه اقتصاد جهان است و این برتری همیشگی آمریکاست. آمریکا در سالهای اخیر با بحرانی به نام افت جایگاه دلار در میان کشورها مواجه شده و حتی مبادله بسیاری از کشورها با ارزهای جایگزین صورت میگیرد. آمریکا با برجسته سازی نقش دلار در قبال ایران سعی در ایجاد فضای روانی در جهان مبنی بر برتری دلار بر تمام ارزها دارد تا شاید با این ترفند بتواند کاهش اعتبار جهانی دلار را پنهان سازد.
نکته دیگر آنکه اظهارات مقامات آمریکایی نوعی خط و نشان کشیدن برای شرکتها و کشورها درباره روابط با ایران است که برگرفته از همان سیاست تحریم گفتاری است. آمریکاییها با این مواضع ضمن معرفی ایران به عنوان تهدید جهانی و لزوم هراس جهان از ایران نسبت به روابط با ایران به کشورها و شرکتها هشدار میدهند که این خود نوعی تحریم پنهان است. این طراحی از سوی مقامات ارشد آمریکایی از جمله کری و اوباما دنبال میشود در حالی که در ظاهر ادعای رویکرد تعاملی و حتی رایزنی برای رویکرد بانکها و شرکتها به ایران را مطرح میسازند.
در بعد رفتاری سعودی نیز پیش از هر چیز باید به این امر توجه داشت که سران این رژیم بسیار کوچکتر از آنند که بخواهند تصمیم مستقل بگیرند بویژه در شرایط کنونی که سعودی در یمن و سوریه شکستهای سنگینی متحمل شده و برای فرار از این باتلاقها به شدت دست به دامن آمریکا شده که سفر فردای اوباما رئیس جمهور آمریکا به ریاض در همین چارچوب است. با توجه به این حقیقت میتوان گفت که اقدام سعودی در نشست اوپک، برگرفته از ادامه طراحی آمریکا برای پایین نگاه داشتن قیمت نفت و ادامه تولید بیرویه کشورهایی مانند عربستان بوده در حالی که از سهم نفت ایران در اوپک و بازارهای جهانی میکاهند. آمریکا برای پنهان سازی چهره خود، از نقاب سعودی در حوزه نفتی علیه ایران بهره میگیرد. جالب توجه آنکه آمریکا برای توجیه رفتارهای خود و سعودی در حوزه نفتی همزمان با نشست دوحه بازی رسانهای ادعای کاهش درآمدهای نفتی داعش با پایین آمدن بهای نفت را مطرح کرد تا اقدام خود و عربستان را نوعی کارکرد در مبارزه با تروریسم نشان دهد تا توجیه کننده رفتارهایشان در ضربه زدن به اقتصاد کشورهای تولید کننده باشد. جالب توجه آنکه آنها با برجسته سازی نقش ایران در به نتیجه نرسیدن اجلاس دوحه نوعی تخریب جایگاه ایران در میان ملتها را رقم میزند و با پروژه ایران هراسی، سیاست تحریم پنهان ایران را اجرا میسازد.
حال این سوال اساسی مطرح است که ریشه تحرکات آمریکا در قبال دلار و نفت چیست و چرا همچنین بر اجرای این برنامهها تاکید دارد؟ پاسخ به این پرسش را در تصورات آمریکا از اقتصاد ایران میتوان جست وجو کرد. آمریکا بر این گمان است که اقتصاد تک محصولی موجب شده تا ایران وابسته شدید به نفت باشد و از سوی دیگر تمام معادلات ارزی آن در قالب دلار صورت میگیرد که با نوسان در قیمت آن و یا محدود شدن دسترسی ایرانیان به دلار، بر اقتصاد ایران تاثیر بسیار دارد. به عبارتی آمریکا نفت و دلار را دو بازی اقتصادی در قبال ایران میبیند که با آن میتواند اهداف خود برای به زانو در آوردن ایران در قالب برجامهای جدید را اجرایی سازد.
نکته قابل توجه در تمام این فرآیندها آن است که آمریکا همچنان سیاست چماق و هویج را اجرا میسازد بگونهای که از یک سو بر نقش دلار در حل چالشهای اقتصادی ایران و البته اعمال محدودیت در این عرصه سخن میگوید که حلقه تکمیلی این رفتار نیز تحرکات سعودی در حوزه نفتی برای القا وخیم تر شدن چالشهای اقتصادی ایران است و از سوی دیگر دیگر ادعای آمادگی برای مذاکره در امور موشکی و منطقهای با ایران را مطرح میسازد. آمریکا به دنبال ایجاد اشتباه محاسباتی در میان مسئولان ایرانی با محوریت مذاکره با آمریکا برای بازشدن آنچه سیستم مالی آمریکا نامیده میشود، است تا در لوای آن بتواند اهداف بعدی خود یعنی حذف توان موشکی ایران و حذف ایران از معادلات منطقه را رقم زند.
این سیاست در حالی برای به زانو در آوردن ایران به کار گرفته میشود که راهکار مقابله با آن رویکرد به اقتصاد مقاومتی با محوریت کنار نهادن وابستگی به نفت و توجه به عرصه داخلی به جای چشم داشت به خارج است که عملا شکستن دو بال اقتصادی آمریکا یعنی نفت و دلار علیه ایران را رقم خواهد زد.