واکنشها به ویدئوی منتشرشده اخیر از وزیر بهداشت به اندازهای هست که قضاوت اخلاقی درباب صحبتهای گفته شده وزیر در یک جمع چند نفره خطاب به کسی که به او از فقر میگوید را به شبکههای اجتماعی حواله دهیم.
اما آیا این اولین بار است که در خوشبینانهترین حالت با سوءتفاهمهایی مواجه میشویم که به صراحت و روشنی عدم اطلاع مسئولین مملکتی از چیز ساده و در عین حال پیچیدهای به نام رسانه را متذکر میشود؟ همین چند ماه پیش بود که عکس یادگاری نمایندگان مجلس شورای اسلامی با فدریکا موگرینی، نماینده اتحادیه اروپا موجبات یک رسوایی بزرگ جهانی برای ایران شد. نمایندگان مجلس غافل از دوربینهای دقیق و شکارچی خبرنگاران؛ احتمالا برای یک دورهمی ساده تقاضای عکسی یادگاری با موگرینی میکنند و عکسهای درخواست کمی ملتمسانه آنها برای این عکس یادگاری خیلی زود صفحههای رسانههای خارجی را درنوردید. بگذریم از اینکه تا چه اندازه در فرهنگ عمومی ایرانیها راه یافت و تبدیل به مثلی برای خفت و ذلت در مقابل دیگری شد.
آنجا و اینجا چه اتفاقی افتاده بود؟ اتفاقی ساده: وزیر محترم بهداشت و نمایندگان محترم مجلس متوجه نبودند که چند صباحی است که دوره دیگری آغاز شده است. دوره رسانهها و حالا که آنها به عنوان مدیران و مسئولین مملکت بر صدر جامعه نشستهاند باید منتظر انعکاس کوچکترین حرکت شان در رسانههای مردمی با ابزار قدرتمند شبکههای اجتماعی باشند. این نکته بدیهی و ظاهرا ساده جدای از وجوه اخلاقی ناپسند چنین رفتارهایی بار دیگر به خاطر ما میآورد که دورافتادگی مسئولین کشور از رسانهها و عدم خودنگهداری ذاتی ایرانیها تا چه اندازه میتواند مستوجب هزینههای هنگفت برای سیستم شود. آیا وقت آن نرسیده است که در کنار همه دورههای تحلیل سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خواندن این همه بولتن امنیتی در طول سال نکاتی رسانهای ساده و بدیهی اما ظاهرا غیرمعمول برای برخی از مسئولین یادآوری شود. مثلا گفته شود که وقتی شما در یک جمع چندنفره مشغول صحبت هستید به احتمال بالای ۹۹ درصد یک نفر از آنها که ممکن است شما او را نبینید در حال فیلمبرداری از شماست و اگر قدرت خویشتنداری و حد نگهداری ندارید یا اگر به چیزهایی معتقدید که در عرف اخلاقی جامعه ایران، ناپسند و زشت هستند بهتر است که ژست گرم گرفتن با مردم و حاضرجوابی را کنار بگذارید و به صحبت در جلسههای اداری اکتفا کنید. ماجرا به همین بدیهی و سادگی است.
اینها را البته بارها و بارها در همین یکی دو روز اخیر بسیاری از افراد متذکر شدهاند و چیز جدیدی نیست - و البته رفتارهای آقای وزیر هم جدید نیست! اما نکتهای که این جا میخواهم به آن بپردازیم چیز دیگری است.
یکی از توصیههایی که به بسیاری از مدیران میشود این است که شما فقط حرف زدن، یا در مواردی مانند وزیر بهداشت، حرف بیجا نزدن را بلد باشید، کارهای مهم و اساسی را معاونین شما انجام خواهند داد. حال حکایت آقای وزیر بهداشت است که بعد از سالها کار در کشور و البته بعد از چند سال وزارت، هنوز حتی حداقل بدیهیات درباره رسانه را نمیدانند.
یکی از پاسخهایی که به اشتباهات قبلیِ آقای وزیر داده شده و احتمالاً به این یکی هم داده میشود، این است که شما در آن مجلس نبودید و در آن جا اصلاً از این شوخی چنین برداشتی نشد که در رسانهها شده است. این حرف را حمل بر صحت میکنیم و میپذیریم که آن مرد نه تنها ناراحت نشده، که از صمیمیتِ وزیر با خودش خوشحال هم شده است.اینجا مسئلهای بسیار ساده اما مهم وجود دارد. تفاوتی وجود دارد بین حرفهایی که در جمعی خصوصی زده میشود و حرفهایی که در رسانهها پخش میشوند. اینجا آن چه که مهم است، چیزی است به نام زمینه. وقتی من در جمعی نشستهام و حرفهای قبلی را شنیدهام و حرفهای بعدی را هم میشنوم و زبان بدن دیگران را میبینم، قاعدتاً درک بهتری از شرایط دارم تا زمانی که تنها فیلم کوتاهی از یک شوخی میبینم که آن هم با موبایل گرفته شده و البته واضح نیست و همه افراد و زبان بدن آنها مشخص نمیشوند. حتی اگر بپذیریم که شوخی وزیر در آن شرایط، کار بدی نبوده است و باعث رنجش خاطر آن مرد عزیز و رنج دیده نشده است، وقتی در رسانه پخش میشود همه آن چیزهایی را به یاد میآورد که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد. ما یا نباید وزیری بعد از چند سال وزارت، این حداقل مهارت رسانهای را کسب کرده باشد؟
آدم به یادِ آن حکایت بارها شنیده شده از همسر فلان لوییِ فرانسوی میافتد که وقتی به او گفتند رعیت نان ندارند بخورند، با همان بامزه بازیِ وزیر بسیار محترم بهداشت، گفت «خب، بیسکوییت بخورند». آن زمان تازه رسانهای نبود و بعد از دویست سیصد سال ما هنوز همسر لویی را شماتت میکنیم. حالا تازه عصر رسانههاست جناب وزیر و وکیل و مسئول جمهوری اسلامی و چه قدر سخت است که همچنان مشغول حرف زدن درباره بدیهیات هستیم و این البته فقط محدود به مسئولین و مدیران فرهنگی هم نمیشود؛ سلبریتیهای ایرانی چه از آن دخترکی که باد روسریاش را برد چه آن جوانک اهل شلوغبازیای که بارها مجبور به عذرخواهیهای رسمی به دلیل فیلمهای منتشر شدهاش شده است هم در این ندانستن سهیم هستند.
(دوباره تذکر میدهیم که این بحث ناظر به مباحث رسانهای مربوط است و قضاوت درباره اخلاقی بودن یا نبودن این اتفاقات بماند برعهده اهلش.) مهر