یکی از مهمترین وجوه ممیزه فقه شیعه، پویایی و روزآمدی آن است. وجهی که معمار کبیر انقلاب آن را وارد مرحله نوینی کرد، کارایی آن را به منصه ظهور رساند و از نوگرایی فقه بدون سنتگریزی حمایت کرد و اندیشه فقه سنتی - پویا را احیا نمود. به ترتیبی که در برخی مقاطع زمانی این ظرفیت سترگ، ضرورت های ریز و درشت متعددی را پاسخ داد. بنابراین با این وصف ممکن است برخی سیاستها و خط مشیها هم نیازمند تجدید نظر و اصلاح باشد تا ضمن حفظ کارکردشان، کماکان منشاء حرکت باشند. البته این پویایی، معادل مسامحهگری افراطی و شکنندگی باورها نیست بلکه یک رویکرد عالمانه و آگاهانه است.
در این راستا شعار مرگ بر آمریکا از جمله سیاستهای راهبردی است که نیازمند بازنگری و اصلاح شکلی است.
شعاری که بدون تردید رساترین واژگان و کلیدی ترین وجه مشترک ادبیات بینالمللی است که استیلای آمریکا و استکبار را بر نمی تابد و برای برانداختن آن وارد هر کارزاری میشوند. شعاری که آزادیخواهان و آزاداندیشان با اتفاق نظر بر مدار آن، حقجویی را فریاد میزنند. لذا کاخسفیدنشینان و همراهان دیگرش در نظام بین الملل این شعار را یکی از بزرگترین موانع سیاسی علیه استمرار یکهتازی و تداوم حاکمیت نامشروع خویش تلقی میکنند.
چرا که شعارهای چپ گرایانه دهههای ۲۰ تا ۷۰ میلادی علیه ایالات متحده که در گفتمان ضد امپریالیستی و کاپیتالیستی رخ مینمود توانسته بود تولید کننده بالغ بر۲۵درصد نفرت علیه آمریکا باشد. ولی برابر نظر خواهی یک مؤسسه نظرسنجی، ایران و به عبارت دقیق تر گفتمان ضد استکباری انقلاب اسلامی قادر بوده است از سه دهه گذشته بطور متوسط تولید کننده ۸۰ درصد نفرت علیه واشنگتننشینان و اقمار منطقهای باشد آنچنان که حتی این میزان نفرت تولید شده در کشورهای اسلامی، به طور متوسط ۸۸درصد ارزیابی شده است. اگر چه باید توجه داشت که شعارهای چپ گرایانه بیشتر وجه اقتصادی و سیاسی داشتند، در حالی که شعار مرگ بر آمریکا فارغ از ابعاد اقتصادی و سیاسی دارای ابعاد فرهنگی، امنیتی و اجتماعی هم میباشد.
مقام معظم رهبری درباره این موضوع بیان میدارند؛ نتیجهی این رفتارها از سوی سیاستمداران و سردمداران و زمامداران آمریکا این شده است که همین «مرگ بر آمریکا»ی شما، امروز از دل ملتهای مسلمان - از ته دل – برمیخیزد. همهی آنها همین را میگویند. یک روزی فقط ملت ایران بود که بیدار شده بود و شعار «مرگ بر آمریکا» میداد؛ امروز در سرتاسر جهان - دنیای اسلام، حتی در میان غیر مسلمین - هرجا این رئیس جمهور نگونبخت آمریکا سفر میکند، شما ببینید مردم چه تظاهراتی علیه او میکنند؛ پرچمشان را آتش میزنند؛ «مرگ بر آمریکا» میگویند؛ آدمک او را درست میکنند و آتش میزنند. آنوقت اینها طرفدار حقوق بشرند؟! ایشان در فراز دیگری اظهار میدارند؛ شعار ضدّ آمریکایی، این فریاد کشیدن بر سر آمریکا از روی تعصّب، جهالت و لجبازی نیست؛ از روی منطق است؛ متّکی به یک پشتوانه و عقبهی منطقی و فکری است.
با تمام این تفاسیر پر واضح است که نقطه کانونی این شعار متوجه طیف سیاستگذار و مجری آن سیاستها در سطوح مختلف حاکمیتی واشنگتن است که آگاهانه و عامدانه سرنوشت میلیونها انسان را در سرتاسر دنیا فدای منافع شخصی و گروهی خود میکنند.
همانطور که رهبر معظم انقلاب معتقدند؛ مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّهی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانهی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را میپسندند و میپذیرند و قبول میکنند. لذا مرگ بر آمریکا، مرگ بر یک ملت و یا مردم یک کشور نیست. اگر چه بیتوجهی و سکوت مردم آمریکا در تداوم سیاستهای ظالمانه و خودخواهانه دولتمردانشان شایسته نیست و آنان نیز در این خصوص دارای مسئولیتهستند اما شعار "مرگ" متوجه آنان نیست.
به هر روی سردمداران ایالات متحده با آگاهی کامل از فلسفه این شعار،کانون توجه و هدف آن، تلاش میکنند با تمسک به برخی ابعاد آن، در مقابل این شعار "ایران هراسی"، "شیعه هراسی" و "اسلام هراسی" را ترویج و مردم آمریکا را فریبکارانه، مخاطب این شعار جا بزنند. بنابراین بواسطه رسانههای گسترده، شبکههای دیپلماتیک و سیاسی و دستگاههای اطلاعاتی در احتیار، مکرراً این تصور باطل را ترویج و القا میکنند و با پراکندن بذرعداوت و کینه عمیق بین ملتها و تروریست خواندن مردم ایران، اغراض سیاسی خود را دنبال میکنند.
لذا مناسب است با یک ابتکار عمل هوشمندانه و به جهت جلوگیری از دستیابی معاندان به اهدافشان در تعمیق عداوت میان ملتها، شعار "مرگ بر آمریکا" به "مرگ بر سیاست آمریکا" اصلاح شود تا امکان هر سوء برداشتی از سوی طیفهای گوناگون سیاسی درون حاکمیت آمریکا مهیا نگردد.
از طرف دیگر آتش زدن پرچم نیزمیتواند کماکان عامل سوء برداشت تلقی گردد. ضمن اینکه آتش نزدن پرچم امریکا به هیچ وجه حاکی از بیم از امریکا و یا هراس از مواضع شاز رییس جمهور تازه کار آمریکا نیست. ضمن اینکه پرچم امریکا، بیش از آنکه نماد دولتمردان و کاخ سفیدنشینان باشد، نماد مردم آن کشور است و میتوان از این رویه نیز صرفه نظر کرد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که یک نظام سیاسی مجموعهای از مطالبات، فرآیندهای سیاستگذاری و قانونگذاری و تبدیل به برنامه و اجرا و خروجی پاسخگو و کارآمد است و تبلور و تجسم کارآمدی در اداره شایسته نظام اسلامی و کاهش تخلفات و افزایش کارآمدی نهادهای متولی معیشت و اقتصاد کشور، همراه با ارتقاء درک و فهم زیست انسانی با حفظ ارزشهای الهی، قادر خواهد بود خط بطلان بزرگی بر دسیسهها و مکر استعمارگران در هر مقطع زمانی و هر مکانی بکشد.اکنون که بار دیگر در روز ۱۳ آبان قرار داریم میتوان در این مراسم ضد آمریکایی، شعار مرگ بر سیاست آمریکا را سر داد و هوشمندی سیاسی خود را ثابت کرد.
نویسنده: محمد پیرعلی