مهمترین ویژگیای که امام (ره) به آمریکا بهعنوان دشمن اصلی و شیطان بزرگ منتسب میکرد، «استکبار» بود. این در حالی بود که در آن دوران، مهمترین دشمنان آمریکا چپها و مارکسیستها محسوب میشدند و اصلیترین ویژگی و علت دشمنیها با آمریکا را «امپریالیسم» (Imperialism) بودن این کشور قلمداد میکردند.
برای آنکه بخواهیم مفهوم «عزت» را در نظام اندیشگی امام خمینی (ره) و امام خامنهای مکانیابی کنیم، لازم است ابتدا محور اصلی مبارزاتی این دو رهبر انقلاب که کنشهایشان معطوف به آن شکل میگرفت و میگیرد را مورد توجه و دقت قرار دهیم. امام خمینی (ره) محور مبارزاتی خود را در طول دوران نهضت، مبارزه با آمریکا بهعنوان دشمن اصلی و دستنشاندۀ آن در کشور (شاه) و منطقه (اسرائیل) قرار داد. مهمترین ویژگیای که امام (ره) به آمریکا بهعنوان دشمن اصلی و شیطان بزرگ منتسب میکرد، «استکبار» بود. این در حالی بود که در آن دوران، مهمترین دشمنان آمریکا چپها و مارکسیستها محسوب میشدند و اصلیترین ویژگی و علت دشمنیها با آمریکا را «امپریالیسم» (Imperialism) بودن این کشور قلمداد میکردند.
استکبار دلالت بر وضعیتی روانی-سیاسی دارد که بهموجب آن، مستکبر بر مخاطبین و مواجهین خود تکبر میورزد و ایشان را تحقیر میکند. دلیل مخالفت امام با این وضعیت و اتخاذ دکترین استکبارستیزی، این بود که نتیجۀ رابطۀ استکباری، شکلگیری تحقیر ملی در سطح یک کشور خواهد بود.
امپریالیسم به نظامی گفته میشود که بهدلیل مقاصد اقتصادی یا سیاسی، میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها، ملتها و اقوام دیگر را زیر سلطۀ خود درآورد. نظریه اولین مرتبه توسط مورخ انگلیسی هابسن مطرح گشت و بهوسیلۀ ولادیمیر لینن، رهبر شوروی که خود تحتتأثیر اندیشههای مارکس بود، به کار برده شد و آثارش در اوایل دهۀ ۱۹۰۰ منتشر گردید. هابسن تلاش برای استیلا یافتن بر اقوام دیگر و تحت انقیاد درآوردن آنها را امپریالیسم مینامد. از نظر او، این فرایند درعینحال که به توسعۀ اقتصادی کشورهای غربی کمک میکرد، بسیاری از مناطق دیگر جهان را به فقر میکشاند. توجه به آنچه گفته شد، امپریالیسم دلالت بر وضعیتی اقتصادی-سیاسی داشت که در آن وضعیت، کشور قدرتمند کشور ضعیفتر را به انقیاد خود جهت بهرهبرداری و سوداندوزی بیشتر درمیآورد. در دوران امام راحل عظیمالشأن و حتی تا به امروز، مهمترین صفت آمریکا که دشمنیهای با او را توجیه میکند، امپریالیست بودن دولت آمریکاست. اما امام خمینی (ره) از این واژگان و منطق برای مخالفت خود با آمریکا استفاده ننمود و علت مخالفت خود با آمریکا را «استکبار» آمریکا خواند. استکبار کلیدواژهای قرآنی است:
«فی صدورهم الاکبر»؛ نیست در دلهایشان مگر تکبر و نخوت.
«فاستکبرتم»؛ شما استکبار و گردنکشی کردید.
«کذبوا بایاتنا واستکبروا عنها»؛ آیات ما را تکذیب کردند و از پذیرش آن تکبر ورزیدند.
امام با رجوع به قرآن کریم، مهمترین صفت آمریکا و علت مخالف خود با این دولت را مستکبر بودن آن میدانند و در اینباره میفرمایند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند.»
استکبار دلالت بر وضعیتی روانی-سیاسی دارد که بهموجب آن، مستکبر بر مخاطبین و مواجهین خود تکبر میورزد و ایشان را تحقیر میکند. دلیل مخالفت امام با این وضعیت و اتخاذ دکترین استکبارستیزی، این بود که نتیجۀ رابطۀ استکباری، شکلگیری تحقیر ملی در سطح یک کشور و وادادگی در برابر قدرت دشمن و تسلیمبودگی در برابر آن خواهد بود.
امام خمینی (ره) ریشۀ مشکلات کشور و جهان اسلام و آنچه مستضعفین عالم مینامید را تحقیر ملتها و نبود عزت در میان ایشان بهواسطۀ روحیۀ استکباری غرب و آمریکا میدانست. لذا دکترین مبارزاتی خود را تحتعنوان «استکبارستیزی» دنبال میکرد. نامگذاری ۱۳آبان (سالروز تسخیر لانۀ جاسوسی آمریکا) بهعنوان «روز جهانی مبارزه با استکبار جهانی» توسط ایشان را نیز میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد. امام خامنهای نیز بهعنوان شارح این دکترین، همواره بر استکباری بودن روحیۀ آمریکا و تحقیر ملتها بهواسطۀ این روحیه تأکید کرده و بر مبارزه با آن پافشاری نمودهاند. در اینباره ایشان میفرمایند: «آمریکا یک مستکبر به تمام معناست. مسئلۀ ما هم فقط نیست، مسئلۀ دنیاست. مسئلۀ دنیای اسلام است. آمریکاییها نسبت به همهجای دنیا این روح استکباری را دارند. در جنگ بینالملل دوم، بعد از آنی که ژاپن را شکست دادند، پایگاه در آنجا درست کردند که هنوز پایگاه آمریکاییها در ژاپن هست. ژاپنیها با اینهمه پیشرفتهای علمی، هنوز نتوانستند پایگاه آمریکا را در ژاپن جمع کنند. آنجا پایگاه نظامی دارد؛ به مردم ظلم میکنند، اذیت هم میکنند، تو روزنامهها هم آمد، خبرگزاریها هم گفتند؛ تجاوز به نوامیس و کارهای خلاف دیگر؛ اما هنوز در آنجا هست. در کرۀ جنوبی هم پایگاههای آمریکا هنوز هست. در عراق، نقشۀ آمریکا این است که پایگاه بسازد و پنجاه سال، صد سال در عراق مستقر بشود و در افغانستان، چون افغانستان نقطهای است که اگر آنجا پایگاه داشته باشند، میتوانند بر کشورهای آسیای جنوب غربی، بر روسیه، بر چین، بر هند، بر پاکستان و بر ایران تسلط داشته باشند. دارند اینهمه آنجا تلاش میکنند، برای اینکه آنجا پایگاه دائم درست کنند و بمانند. این معنای استکبار است.»
با مدنظر قرار دادن آنچه گفته شد، بهتر میتوان جایگاه عزت ملی را در نظام اندیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری درک کرد. امامین انقلاب، عزتمندی را عامل استقلال و پویایی جامعه میدانند و دلیل اساسی دشمنیشان با آمریکا را روحیۀ استکباری برمیشمارند که موجب نفی عزت و تحقیر و وابستگی کشورها میشود. براساس همین فهم از اهمیت عزت ملی و استکبارستیزی است که رهبر فرزانۀ انقلاب امام خامنهای میفرمایند: «بحمدالله امروز عزت مردم در کشور ما بر اثر همین روح استکبارستیزی است و استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود. آمریکاییها خودشان میخواهند اینطور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوی میشود. ما با آمریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوی نشدیم، بلکه در قضیۀ اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و یک قضیۀ دیگر قبل از آن، همۀ دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوی شد. ایستادگی یک ملت موجب انزوای او نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزت او میگردد. همچنانکه رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گرهی را از کار ملتی که خودش نتواند دردهای خود را علاج کند، باز نمیکند.»
جعفر حسنخانی - برهان