همه مردم جوان و کودک و زن و مرد در خیابانها آمدند و به ندای حقی که آنها را به قیام علیه استکبار فرا میخواند گوش دادند تا شاه و عواملش را بیرون راندند تا استکبار را زدودند. تا ... تا حتی گروهکها و احزابی که برای صندلی و رسیدن به حکمرانی بر مردم و استفاده از توده برای رسیدن به اموال و مقام جمع شده بودند را نیز رسوا کردند. مردم آمدند و به امام خمینی(ره) به عنوان رهبر اقتدا کردند. آمدند تا کشوری داشته باشند که خودشان ادارهاش میکنند و برای اداره کشورشان مستخدم بگیرند و به او پول بدهند تا ضمن حراست از اهداف انقلاب سکان این کشتی انقلابی را گرفته و آنها را از بادها و توفانها و حربههای دشمن به سلامت عبور دهد. مردم آمدند و پای انقلابشان ایستادند. نه به جنگ اعتراض کردند، نه صفهای طولانی تهیه اقلام ضروری، نه به کوپنی شدن و محدود شدن اجناس و نه حتی به تحویل گرفتن پیکر فرزندان دلبندشان که در جنگ تحمیلی به خاک و خون کشیده شده بود. مردم امروز هم پای کشورشان ایستادهاند حتی بعد از مفقود شدن فرزندانشان و چشم به راه ماندن دیدن یک پلاک و استخوان برای پایان انتظارشان دم نزدند. فریاد نزدند که دسته گلم را کجا گم کردید؟! مردم کسی را مقصر نمیدانستند چون کشور برای خودشان بود دستهگلشان به اختیار برای حراست از ناموسش و آرمانهای دینیاش رفته بود و آرزو کرده بود گمنام بماند.
مردم امروز هم پای انقلاب ایستادند و گمنامانه راه شهدای گمنام را درپیش گرفتند. مردم امروز هم هیچ نمیخواهند اما از چیزهایی ناراحت میشوند. مردم ناراحت میشوند که برخی مستخدمینی که به خدمت گرفتهاند و با آنها به رسم دینداریشان با احترام برخورد کردهاند، خود را صاحبخانه دیده و حاضر به تغییرات نمیشوند. ناراحت میشوند که برای تغییر مستخدمشان آن هم با ماده قانونی منع حضور بازنشستهها، باید آجان بیاوند وگرنه مستخدم حاضر به ترک محل گرم و نرم و گاهی چربی که در اختیارش گذاشتهاند نمیشود!!!
مردم پای انقلاب و کشورشان ایستادهاند و هنوز هم به رسم مادر سادات به رسم شهدای گمنام خدمتشان را گمنامانه و با خشوع ادامه میدهند اما ناراحت میشوند که برخی مستخدمینشان با دستبرد به پولشان برای خود خاصه خرجی کرده و کاخ میسازند و با بادیگارد از بین همین کسانی که آنها را استخدام کردهاند میگذرند!!!
مردم پای انقلاب ایستادهاند، مردم به کشور خودشان خدمت میکنند اما تاب نمیآورند در ایام محرم، در نماز جماعت و درست در محلهایی که محل حضور امامان و ائمه بزرگوار است عدهای را در همان لباس ببینند که راهشان را از مردم جدا کردهاند و حتی حاضر نیستند در کنار آنها بشینند. مردم واکنش نشان میدهند به آنهایی که با خشوع همین مردم دیده شدند و حالا برای همین مردمی که راه پیشرفت را برایشان باز کرد کلاس میگذارند و در جایگاه ویآیپی مینشینند و از پشت شیشه به مردم به چشم برده نگاه میکنند نه ارباب!
مردم با همه این تفاسیر انقلاب را دوست دارند، از گوش دادن به فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب پشیمان نیستند از سپردن فرزندشان به دست انقلاب و گمنام ماندش دلخور نمیشوند حتی از اینکه خودشان با خشوع فرصتی را برای خودنمایی و «خود اربابپنداری» خدمتکارهایشان فراهم کردند هم دلخور نمیشوند چون هدفشان این است که کشتی انقلاب به سلامت از بحرانها و دشمنیها عبور کند اما انتظار چنین رفتارهایی را نداشتند.
مردم از جدا کردن راه ملبسین به لباس پیغمبر با مردم عادی ناراحت میشوند، از تردد آنها در خط ویژه دلشان میشکند، اما از جایگاه ساختن در عزاداری سیدالشهدا، از جدا کردن صفشان در نمازهای جماعت و نماز جمعه قلبشان درد میآید و میشکند. اما خداکند قلبشان طوری نشکند که خدا برای ستاندن آه مظلومیت این مردم والایی که خواستار گمنامی که مستخدمپروری کردند، دودمان این جماعت خودشیفته را به باد دهد. خدا کند آه مردم آنقدر بلند نباشد که به قبل از فرصت اصلاح دادن به مسئولینشان و قبل از تمام شدن صبر خدا، این افراد رسوا شده و دشمن شادمان کنند. کاش این خود اربابپندارها قبل از تف سربالا شدن اصلاح شوند و در همین محرم بیاموزند که امام حسین(ع) نه ار ژن برتر بودن گفته و نه از رتبهبندی روحانیت و نه دنبال سهمش از سفره خداوند بوده است. کاش به حق همین امام حسین(ع) این «خود اربابپندارها» خودشان به راه بیایند قبل از اینکه مردم عزلشان کرده و آبرویشان را بریزند.
نویسنده: مائده شیرپور