همانگونه که عقل سلیم گواهی میدهد وجود قانون برای اداره ی زندگی بشر ضروری است هرچند این قانون ضعیف و یا ناعادلانه باشد. پس انسان نمی تواند خود را از قانون و همچنین وضع و اجرای آن بی نیاز بداند. واضح است که یکی از کارکردهای اساسی قانون تنظیم روابط بین انسان ها با یکدیگر و نیز تنظیم روابط بین انسان ها و محیطی است که در آن زندگی می کنند.
یکی از آسیب های موجود در حوزه ی قوانین این است که عدهای برای نیل به اغراض سیاسی یا اقتصادی و... خویش و یا از سر نا آگاهی، قوانین را ناقص و یا غلط وضع می کنند و یا قوانین صحیح را به دلایل و یا انگیزه هایی که قبلا به برخی از آنها اشاره شد به صورت ناقص در اختیار عموم قرار میدهند و فقط بخش هایی را که موافق منافع حزبی و جناحی ایشان است برجسته می نمایند.
حقوق زنان یکی از همین مباحث است، موضوعی چالشی که دستاویزی شد تا با آن بسیاری از التهابات اجتماعی ایجاد شود و بنیاد مادر جوامع که همان خانواده است با خطر جدی مواجه شود.
عدهای برای اینکه خود را مدافع حقوق زن نشان دهند و از آن بدتر به خیال خام خود دامن اسلام عزیز را از زن ستیزی مبری کنند!!! بجای تبلیغ مجموعه ی قوانین اسلام و نگاه والای مکتب اهل بیت علیهم السلام به موضوع نظام خانواده، به بیان بخشی از حقوق زنان پرداختند که متاسفانه موجب کنش از سوی دشمنان اسلام و قوانین روح بخش آن گردید.
امروز از حلقوم عده ای صدایی به گوش می رسد که آن حلقوم ها هرگز مدافع حقوق هیچ کس جز اربابان زر و زور و تزویر نبودهاند و آن صدای تازه متولد شده چیزی جز شعار دفاع از حقوق مردان نیست. این شعار ها در راستای فعالیت های خانواده بر انداز فمنیستها از دستههای مختلف ایشان است که بازی آنها را تکمیل می کند و با شبکه های معلوم الحال ماهوارهای مصاحبه میکند.
ایشان در مصاحبه های خود دم از حقوق برابر می زنند. مسائلی مانند ختنه شدن مردان، فراگیرتر بودن و نیز کشنده تر بودن سرطان پرستات نسبت به سرطان پستان، و همچنین مسئله ی خدمت سربازی از جمله مباحثی است که مدافعان حقوق مردان از آن ها یاد می کنند.
موضوع اخیر حتما به امنیت ملی بازگشت می کند. از طرفی این موضوع یکی از مصادیق جهاد است، امری که خداوند متعال آن را بر عهده ی مردان قرار داده و روی تافتن از آن را جایز ندانسته است . امیر المومنین علی علیه السلام آن را دری از درهای بهشت می داند که بر روی خاصان از اولیای خدا گشوده شده است .پس از لحاظ اسلامی جهاد و دفاع وظیفهای است بر عهدهی مردان و زنان از آن معاف هستند.
این در حالی است که حقوقی برای مردان وجود دارد که زن ها از آنها محروم هستند اسلام زن و مرد را مکمل یکدیگر می داند و در واقع وزن حقوق زن و مرد را برابر می داند ولی شکل آنها را نه. لازم به تذکر است که این نوشتار در پی شمردن حقوق زنان و مردان نیست، بلکه درصدد است بیان دارد وقتی حقوق به صورت گزینشی و دلخواه معرفی و تبلیغ می شود موالید شومی پدید می آورد که جنبش های در ظاهر دفاع از حقوق زنان و مردان از این دستهاند.
نگاه غرب به ارتباط زن و مرد در قالب ازدواج به دور از هر گونه تعلقی به نام مهریه و نفقه و نحله و... است و در آن زن و مرد هر دو کار می کنند در واقع مرد تکلیفی خاص برای تامین نیازها مالی آن هم با وصف کیفری ندارد و در عین حال اجازه نیز ندارد مثلا خود را رئیس خانواده بداند و یا ازدواج مجدد کند و... اما در نظام حقوقی اسلام مرد موظف به بسیاری از تعهدات مالی است که دارای وصف کیفری می باشند اما در عوض حقوقی هم دارد ولی متاسفانه در جامعه ی ما تکالیف مرد محفوظ بوده اما حقوقش حذف شده است همین نگاه که پایه ی آن نیز سیاسی است منجر گردید تا عده ی زیادی از مردان ازدواج را امری غیر ضروری و زیان آور بدانند زیرا عقل انسان به وضوح درمی یابد که باید در مقابل تکلیفش حقوقی داشته باشد.
همین تلقی منجر به پایین آمدن آمار ازدواج و نیز خسته کننده شدن زندگی زناشویی و بالارفتن نرخ نارضایتی از زندگی و در نتیجه طلاق شده است.
نویسنده: فرهاد ملاامینی