اگر شهید مظلوم آیت الله بهشتی میدانست حاصل رنجهایی که برای ایجاد چارچوب محکم قانون اساسی جهت جمهوری اسلامی کشیده شده است اینگونه در مواردی از آن مغبون واقع میشود همان روزها که متولی قوه قضاییه بود، آیین نامه جامعی هم برای مجازات مدیران دولتی که بدون توجه به روح قانون سهواً یا عمداً به نقض آن میپردازند تدوین مینمود تا امروز شاهد این همه بی مبالاتی در اجرای آن نباشیم و اصل ۴۴ نه تنها در مواردی عدیده توسط سازمان خصوصی سازی بلکه به واسطه نظام آموزشی کشور هم نادیده گرفته شود.
هدف نهایی از ایجاد مدارس غیرانتفاعی که برخلاف نام آن به مرور زمان تبدیل به تجارتخانههایی شد تا بار دیگر آنچه افق انقلاب اسلامی پیرامون تعالی مستضعفان بود عنوان میکرد به محاق حاشیه برود تا فرزندان کسانی که ثروتهای بادآورده به چنگ آوردهاند بتوانند با اهرم پول راهی رشتههای خوب و با کیفیت در بهترین دانشگاههای کشور یا خارج شوند اما پا برهنهها همچنان شاگردان تنبل مدارس دولتی بمانند اگرچه سرشار از توانایی و استعدادهای نهفته باشند! چهار دهه اول انقلاب اسلامی با تمام زیر و بمهای آن سپری شد که البته هنوز هم یادگارهایی از زمان شهید بهشتی سکاندار آن هستند و مقام معظم رهبری اجازه ندادهاند پرچم افتخار از رأس آن فرود آید ولی در گوشه و کنار پیدا میشوند ارگانهایی که با کج سلیقگیها نتوانستهاند وظائف و تعهدات خود را پیرامون اجرای اصولی که مربوط به آنهاست اجابت کنند که دیدیم در این رهگذر چه جفاها و ظلمهایی در حق اموال بیت المال از سوی متولیان سازمان خصوصی سازی صورت گرفته که قطعاً مجازاتهای قانونی نمیتواند پاسخگوی آنها باشد اما باید حداقل این پیام را به دیگر مسئولان نظام بدهد تا پشت درهای بسته تصمیم گیریهایی نکنند که عواقبی اینگونه داشته باشد.
تجربه مدارس غیرانتفاعی کافی نبود و شاید به کام معدودی خوش آمده که در میان قرمه سبزی به دنبال گوشتهای آن میگردند!
آنچه آحاد جامعه از خرد و کلان آن آگاهند تنها نان خور پرهزینه دولتهاست که سودی جز منفعت برای نظام ندارد اما علیرغم همه تنگدستیها تا به امروز بودجه آن تأمین شده و خواهد شد اگرچه در گوشه و کنار این مجموعه بزرگ و کلان اتفاقات ناگواری همچون صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه میافتد که تأسف بار است. دست اندازی در محتویات کتابهای درسی که جای پای غریبهها در آن مشهود بود تا پرورش را به ناکجا آبادها راهنمایی کنند و حالا در پشت پرده از حقوق حقه کسبه فرهنگ پروری به نام جامعه کتابفروشان هم نگذشته و پس از سپری شدن نیم قرن رزق این گروه مستضعف را که به خاطر رکود مطالعه چند سالی است صورت خود را با سیلی سرخ نگهداشتهاند آجر کرده و تصمیم میگیرند کتابهای درسی دانش آموزان را توسط مدارس توزیع نمایند و این عمل گامی است در ضدیت واضح و روشن با اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی که عمداً یا سهواً برداشت شده میشود!
کتابفروشان که روزگاری نه چندان دور ارج و قرب فراوان داشتند و تعداد واحدهای آن در سراسر کشور به مرز شصت هزار نزدیک میشد طی یک دهه اخیر بیش از چهل هزار از آنها به بوته تعطیلی سپرده و یا به فست فود فروشی تبدیل شده که تنها دلخوشی و امید این رقم باقیمانده عرضه کتابهای درسی و در کنار آن لوازم التحریر بود این روزها شاهد ضربات بنیان کن به پیکر خود هستند و حاصل آخرین میخی است که به تابوت اشائه فرهنگ و تمدن فرو میرود! زهی تأسف از دیدگاه وزارتخانه آموزش و پرورش که این گونه با مسائل حاشیهای برخورد کرده و اجازه میدهد بخش نشر آن چالشهای تازهای پس از فروکش کردن ظاهری سند ۲۰۳۰ ایجاد نماید!
عرضه کتاب یکی از حقوق مسلم جامعه کتابفروشان کشور است که اصل ۴۴ قانون اساسی پشتیبان آن میباشد و امسال که با چراغ خاموش این حق ضایع گردید دولت را موظف میکند تا ضمن عذرخواهی از متولیان یار مهربان و جامعه کتابفروشان از هر محلی که لازم است نسبت به تأمین ضرر و زیانشان اقدام نموده زیرا آنها نیز همچون سیل زده و زلزله زدگانی هستند که مستحق دریافت غرامت میباشند!
نویسنده: حسن روانشید