پاکستان طی روزهای اخیر با تحولات سیاسی سریع و گستردهای مواجه شده است که بیشتر به یک کودتا شباهت دارد تا یک تغییر ساده ساختاری. پارمان به ناگاه طرح عدم اعتماد به عمران خان نخست وزیر را اعلام و در اقدامی که بیشتر جنبه همدستی برای رسیدن به سمتها و پستهای کلیدی را داشت وی از این منسب بر کنار شد. حال این سوال مطرح است که آینده پاکستان با این شرایط به کدام سو میرود؟
نگاهی به تحولات پاکستان نشان می دهد که در یک سوی معادله عمران خان و متحدانش قرار دارند که با تاکید بر آمریکایی بودن کودتا، بر مبارزه در برابر این فتنه تاکید کرده و هوادارنشان نیز با تظاهرات های گسترده خیابانی نشان دادهاند که حاضر به کوتاه آمدن از خواسته های خود نمی باشند. این امر می تواند زمینه ساز نافرمانیهای مدنی در سراسر پاکستان گردد. در سوی دیگر معادله مجموعه ای از احزابی قرار دارند که ناگاه به عمراه خان خیانت و رای به عدم کفایت وی دادند. آنهایی که امروز به دنبال کسب سمتهایی در دولت خواهند بود.
پس از برکناری «عمران خان» نخستوزیر سابق پاکستان، «شهباز شریف» رئیس حزب مسلملیگ شاخه نواز به عنوان بیست و سومین نخست وزیر این کشور انتخاب شد.حزب مسلملیگ شاخه نواز شریف با ۱۲ وزیر، اکثریت کابینه را خواهد داشت.حزب مردم پاکستان ۷ وزارتخانه خواهد داشت و جمعیت علمای اسلام شاخه فضلالرحمن ۴ وزارتخانه خواهد داشت.حزب متحده قومی ۲ وزارتخانه و حزب عوامی ملی، حزب جمهوری وطن و حزب عوامی بلوچستان هر کدام یک وزارتخانه خواهند داشت.
در این میان جریانهای مذکور هر کدام سمتهای کلیدی را طلب کردهاند چنانکه نام اعظم نذیر تارر برای ریاست سنا نیز مطرح است. حزب مردم پاکستان این جایگاه را به شری رحمان یا مصطفی نواز کوکر از مجلس سنا می دهد.
جمعیت علمای اسلام نیز خواستار انتخاب فرماندار بلوچستان یا خیبر پختونخوا از حزب خود شده است. این نوع سهم خواهیها شاید در مقطع کنونی به نتیجه برسد اما شواهد نشان میدهد که این ائتلافها در پاکستان چندان دوامی نخواهد آورد و در آینده نزدیک گزینهای جز انتخابات زودهنگام باقی نخواهد ماند.
نویسنده: فرامرز اصغری
نگاهی به تحولات پاکستان نشان می دهد که در یک سوی معادله عمران خان و متحدانش قرار دارند که با تاکید بر آمریکایی بودن کودتا، بر مبارزه در برابر این فتنه تاکید کرده و هوادارنشان نیز با تظاهرات های گسترده خیابانی نشان دادهاند که حاضر به کوتاه آمدن از خواسته های خود نمی باشند. این امر می تواند زمینه ساز نافرمانیهای مدنی در سراسر پاکستان گردد. در سوی دیگر معادله مجموعه ای از احزابی قرار دارند که ناگاه به عمراه خان خیانت و رای به عدم کفایت وی دادند. آنهایی که امروز به دنبال کسب سمتهایی در دولت خواهند بود.
پس از برکناری «عمران خان» نخستوزیر سابق پاکستان، «شهباز شریف» رئیس حزب مسلملیگ شاخه نواز به عنوان بیست و سومین نخست وزیر این کشور انتخاب شد.حزب مسلملیگ شاخه نواز شریف با ۱۲ وزیر، اکثریت کابینه را خواهد داشت.حزب مردم پاکستان ۷ وزارتخانه خواهد داشت و جمعیت علمای اسلام شاخه فضلالرحمن ۴ وزارتخانه خواهد داشت.حزب متحده قومی ۲ وزارتخانه و حزب عوامی ملی، حزب جمهوری وطن و حزب عوامی بلوچستان هر کدام یک وزارتخانه خواهند داشت.
در این میان جریانهای مذکور هر کدام سمتهای کلیدی را طلب کردهاند چنانکه نام اعظم نذیر تارر برای ریاست سنا نیز مطرح است. حزب مردم پاکستان این جایگاه را به شری رحمان یا مصطفی نواز کوکر از مجلس سنا می دهد.
جمعیت علمای اسلام نیز خواستار انتخاب فرماندار بلوچستان یا خیبر پختونخوا از حزب خود شده است. این نوع سهم خواهیها شاید در مقطع کنونی به نتیجه برسد اما شواهد نشان میدهد که این ائتلافها در پاکستان چندان دوامی نخواهد آورد و در آینده نزدیک گزینهای جز انتخابات زودهنگام باقی نخواهد ماند.
نویسنده: فرامرز اصغری