چرا باید تعداد محدودی از وزارتخانهها علیرغم همه امکانات و تواناییهایی که در اختیار دارند اما نتوانند وظایف خود را آنگونه که تعریف شده به انجام برسانند که باید این سؤال را تکمیل کرد که مشکل از نبود تعهد یا نداشتن تخصص سرچشمه میگیرد؟
البته مشخص است که در همه این سالها هنوز هم سازمان امور اداری و استخدامی کشور که متولی به سامان رساندن وضعیت بخشهای دولت است نتوانسته روالی را تنظیم نماید که درصد بالایی از وقت باارزش مجلس قانونگذار صرف سؤال از وزیران و استیضاح آنها نشود. قیاس معالفارق برای نمونه از دو وزارتخانه آموزشوپرورش با بیشترین امکانات ازجمله مدارس و بالاترین تعداد نیروهای آموزشی و اداری است که علیرغم همه نابسامانیها اما توانسته است به نسبت در نگهداری آنها موفق باشد، درحالیکه به دلیل استفاده نوجوانان و جوانان پرانرژی، این تأسیسات همیشه در حال استهلاک میباشد ولی دیگر وزارتخانهای همسن دولت که تا همین چند سال پیش زیرمجموعه معاونت ریاست جمهوری بود مدافعان آن کوتاهیها و کمبودهای کاری را در حفظ و حراست از میراث فرهنگی مستلزم تبدیل شدن به وزارتخانه میدانستند اما این اقدام هم نتوانست کوچکترین تغییری در ارتقاء گردشگری و صنایعدستی به وجود آورده و حتی دو سال فرصت کرونایی هم از دست رفت که این تعطیلیهای اجباری میتوانست بهانهای برای تعمیرات اساسی و نگهداری از آثار تاریخی در حال انحطاط باشد.
اصفهان اگرچه یکی از نامآورترین شهرهای کهن و بهجامانده از تمدن ایران باستان در همه زمینههاست تا در هر گوشه از دنیا جلوه گری خود را داشته باشد اما زهی تأسف طی چند دهه اخیر در ادامه هشت سال قبل از آن با نوعی بیاعتنایی مفرط از سوی متولیان پایتختنشین روبروست تا همچنان آن را شهری برخوردار بدانند که البته هست ولی برای نگهداری از میراث بیشمار و متعدد نیازمند قسمت اعظمی از بودجههای اختصاصی به وزارتخانه متولی آن است. کلانشهری که با معضلات باورنکردنی چون بیآبی، آلودگی هوا، هجوم ریزگردهای کویری و امروز فرونشستهای محاسبه نشده مواجه باشد و هریک از آثار ملی و جهانی ثبت شده آن در خطر انهدام است اما نه تنها مسئولان استان بلکه نهاد بالادستی در پایتخت هم فکری به حال آن نمیکنند تا هرروز گوشهای از این تاریخ کهن حذف شود! پلهای متعددی که قدمت آنها از سرچشمه تالاب خشکیده گاوخونی اکثرا! تاریخی است و با ملات گل شفته و آهک ساخته شدهاند و برای دوام نیازمند رطوبت دائمی است اما هر چند وقت یکبار صدقهسر کشاورزان غرب و شرق این کلانشهر، نمی به خود میبیند که کافی نیست و باید منتظر شنیدن پیامدهای تأسف باری از هریک از آنها باشیم! مساجد، کاخها و دیگر بناهای بیشمار این شهر موزه نیز گرفتار بلیهای از همین قماش است تا رهگذران و بازدید کنندگان را نگران ترکهای بدنه خود ببینند که اینها نیز حاصل بیتوجهیها در گذشته و ادامه آن در حال و آیندهای بوده که در نهایت دچار بحران فرونشستها باشد! اصولاً نمیتوان مدیران بالادستی، میانی و پایینی نهادی چون میراث را پشت میزنشین فرض کرد که اگر در زمان گزینشها فارغ از رانت و توصیه همگی از میان فارغالتحصیلان رشتههای باستانشناسی و کندوکاو انتخاب میشدند امروز این سرنوشت موهوم رقم نمیخورد که متأسفانه همچنان ادامه دارد.
ایکاش سازمان اداری و استخدامی کشور حداقل تیمی را مأمور جستجو و تفحص در این وزارتخانه حساس میکرد که آیا هریک از مسئولان از وزیر تا مدیران کل و میانی و پاییندستی از وظیفهای که پذیرفتهاند چیزی میدانند و در آن تخصص دارند یا فارغالتحصیل ادبیات فارسی هستند که حال متولی میراث شدهاند؟!
زهی تأسف که نصایح خردمندانه امام راحل را به فراموشی سپردهایم «تعهد مقدم بر تخصص است» زیرا انسان متعهد هرگز وظیفهای را که درباره آن اطلاعات کافی ندارد نمیپذیرد! آقای وزیر شما که چند ماه پس از تکیه زدن به صندلی خود به اصفهان آمدید و تنها یک مسیر از میدان نقشجهان را در بازار شمال غربی آن پیاده و در حال گفتگو طی کردید آیا اطلاع کافی از وضعیت استحکام گنبدها در مساجدی که ثبت جهانی شدهاند، دارید؟ و یا میدانید چه تعداد از خانههای میراثی طی این سالها در مسیر خیابانکشیهای غیراصولی زیر چرخ بلدوزر شهرداری تخریب شدهاند؟ آیا تلاشی به منظور دریافت حقابه اصفهان که نوشداروی بقاء برای پلهای به جامانده از تمدنهای گذشته است، داشتهاید؟ و آیا مدیرانی که در رأس این استان دارید زاده همین آبوخاک هستند و وجب به وجب آن را میشناسند و بالطبع میتوانند میراث بهجامانده را اگر تعمیر و ترمیم نمیکنند همچنان پایدار نگه دارند؟ به نظر،نهتنها شما بلکه وظیفه هر مدیر بالادستی است که زمانی را در شبانهروز به محاسبه و مجادله با نفس خود اختصاص دهد.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت
البته مشخص است که در همه این سالها هنوز هم سازمان امور اداری و استخدامی کشور که متولی به سامان رساندن وضعیت بخشهای دولت است نتوانسته روالی را تنظیم نماید که درصد بالایی از وقت باارزش مجلس قانونگذار صرف سؤال از وزیران و استیضاح آنها نشود. قیاس معالفارق برای نمونه از دو وزارتخانه آموزشوپرورش با بیشترین امکانات ازجمله مدارس و بالاترین تعداد نیروهای آموزشی و اداری است که علیرغم همه نابسامانیها اما توانسته است به نسبت در نگهداری آنها موفق باشد، درحالیکه به دلیل استفاده نوجوانان و جوانان پرانرژی، این تأسیسات همیشه در حال استهلاک میباشد ولی دیگر وزارتخانهای همسن دولت که تا همین چند سال پیش زیرمجموعه معاونت ریاست جمهوری بود مدافعان آن کوتاهیها و کمبودهای کاری را در حفظ و حراست از میراث فرهنگی مستلزم تبدیل شدن به وزارتخانه میدانستند اما این اقدام هم نتوانست کوچکترین تغییری در ارتقاء گردشگری و صنایعدستی به وجود آورده و حتی دو سال فرصت کرونایی هم از دست رفت که این تعطیلیهای اجباری میتوانست بهانهای برای تعمیرات اساسی و نگهداری از آثار تاریخی در حال انحطاط باشد.
اصفهان اگرچه یکی از نامآورترین شهرهای کهن و بهجامانده از تمدن ایران باستان در همه زمینههاست تا در هر گوشه از دنیا جلوه گری خود را داشته باشد اما زهی تأسف طی چند دهه اخیر در ادامه هشت سال قبل از آن با نوعی بیاعتنایی مفرط از سوی متولیان پایتختنشین روبروست تا همچنان آن را شهری برخوردار بدانند که البته هست ولی برای نگهداری از میراث بیشمار و متعدد نیازمند قسمت اعظمی از بودجههای اختصاصی به وزارتخانه متولی آن است. کلانشهری که با معضلات باورنکردنی چون بیآبی، آلودگی هوا، هجوم ریزگردهای کویری و امروز فرونشستهای محاسبه نشده مواجه باشد و هریک از آثار ملی و جهانی ثبت شده آن در خطر انهدام است اما نه تنها مسئولان استان بلکه نهاد بالادستی در پایتخت هم فکری به حال آن نمیکنند تا هرروز گوشهای از این تاریخ کهن حذف شود! پلهای متعددی که قدمت آنها از سرچشمه تالاب خشکیده گاوخونی اکثرا! تاریخی است و با ملات گل شفته و آهک ساخته شدهاند و برای دوام نیازمند رطوبت دائمی است اما هر چند وقت یکبار صدقهسر کشاورزان غرب و شرق این کلانشهر، نمی به خود میبیند که کافی نیست و باید منتظر شنیدن پیامدهای تأسف باری از هریک از آنها باشیم! مساجد، کاخها و دیگر بناهای بیشمار این شهر موزه نیز گرفتار بلیهای از همین قماش است تا رهگذران و بازدید کنندگان را نگران ترکهای بدنه خود ببینند که اینها نیز حاصل بیتوجهیها در گذشته و ادامه آن در حال و آیندهای بوده که در نهایت دچار بحران فرونشستها باشد! اصولاً نمیتوان مدیران بالادستی، میانی و پایینی نهادی چون میراث را پشت میزنشین فرض کرد که اگر در زمان گزینشها فارغ از رانت و توصیه همگی از میان فارغالتحصیلان رشتههای باستانشناسی و کندوکاو انتخاب میشدند امروز این سرنوشت موهوم رقم نمیخورد که متأسفانه همچنان ادامه دارد.
ایکاش سازمان اداری و استخدامی کشور حداقل تیمی را مأمور جستجو و تفحص در این وزارتخانه حساس میکرد که آیا هریک از مسئولان از وزیر تا مدیران کل و میانی و پاییندستی از وظیفهای که پذیرفتهاند چیزی میدانند و در آن تخصص دارند یا فارغالتحصیل ادبیات فارسی هستند که حال متولی میراث شدهاند؟!
زهی تأسف که نصایح خردمندانه امام راحل را به فراموشی سپردهایم «تعهد مقدم بر تخصص است» زیرا انسان متعهد هرگز وظیفهای را که درباره آن اطلاعات کافی ندارد نمیپذیرد! آقای وزیر شما که چند ماه پس از تکیه زدن به صندلی خود به اصفهان آمدید و تنها یک مسیر از میدان نقشجهان را در بازار شمال غربی آن پیاده و در حال گفتگو طی کردید آیا اطلاع کافی از وضعیت استحکام گنبدها در مساجدی که ثبت جهانی شدهاند، دارید؟ و یا میدانید چه تعداد از خانههای میراثی طی این سالها در مسیر خیابانکشیهای غیراصولی زیر چرخ بلدوزر شهرداری تخریب شدهاند؟ آیا تلاشی به منظور دریافت حقابه اصفهان که نوشداروی بقاء برای پلهای به جامانده از تمدنهای گذشته است، داشتهاید؟ و آیا مدیرانی که در رأس این استان دارید زاده همین آبوخاک هستند و وجب به وجب آن را میشناسند و بالطبع میتوانند میراث بهجامانده را اگر تعمیر و ترمیم نمیکنند همچنان پایدار نگه دارند؟ به نظر،نهتنها شما بلکه وظیفه هر مدیر بالادستی است که زمانی را در شبانهروز به محاسبه و مجادله با نفس خود اختصاص دهد.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت