نتایج بررسی های مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی ایران، میزان ضایعات زنجیره تامین در بخش کشاورزی را ۳۵ درصد اعلام می کند؛ درحالی که وزارت نیرو نسبت 92 درصدی به این بخش اختصاص داده و در مقابل وزارت جهاد کشاورزی این سهم را بیشتر از 65 تا 77 درصد نمی داند.
در برابر همه این آمار و ارقام ها اما مرکز آمار ایران می گوید: میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در سال 1400 ؛معادل 82 میلیارد مترمکعب بوده که چیزی حدود 23 درصد آن سهم هدررفت است.متولیان موسسه یاد شده این رقم را تقریبا 4 برابر آب شرب مصرفی در هر سال برآورد کرده اند.
از سوی دیگر مقایسه این میزان هدر رفت با ذخیره آب های پشت سد های کشور این نکته را عنوان می کند که این مقدار هدر رفت چیزی بیش از 5 میلیارد متر مکعب بیشتر از موجودی سدهای کشور است.
عمده کارشناسان و تحلیلگران این حوزه مدعی هستند تا مادامی که در کنار مدیریت درست ؛ گام های عملیاتی در راستای کاهش ضایعات بخش کشاورزی برداشته نشود،نمی توان انتظار برای بهره وری و افزایش درآمد کشاورزان داشت.
نکته قابل تامل تر دراین میان اما گزارش منتشر شده در شماره 40 ماهنامه «بهرهوری ملی» متعلق به سازمان ملی بهرهوری ایران است که با استناد به نموداری اعلام کرده است ؛سهم مصرف بخش کشاورزی در بخش آبهای سطحی روند نزولی داشته است. به این ترتیب که عمده آبهای سطحی کشور به سدها سرازیر میشوند و در سالهای منتهی به ۱۳۹۹ فقط ۴۱درصد آب خروجی از سدهای کشور برای کشاورزی رها شده است.
براساس اعلام نتایج این پژوهش که تمام آب رهاشده به دست بهرهبردار زمینهای کشاورزی نرسیده و از طریق نفوذ و تبخیر از دست میرود، اما تمام این آب رهاشده از پشت سد بهعنوان مصرف بخش کشاورزی در نظر گرفته میشود.
این گزارش براساس آخرین بیلان آب منتشرشده اذعان کرده است که ۳۲.۴ درصد از آبهای برداشتشده از منابع سطحی و زیرزمینی، تحتعنوان آب بازگشتی، دوباره به چرخه منابع آبی بازمیگردد.
مسگری پژوهشگر این مقاله در این گزارش مدعی شده است که با درنظرگرفتن سناریوی بدبینانه مبنی برعدم وجود آب بازگشتی در مصارف شرب و صنعت و استفاده از تمام آب تخصیصیافته در این بخشها، ۲۳.۴ میلیارد مترمکعب از آب مصرفی بخش کشاورزی از طریق رواناب خروجی از مزرعه و نفوذ به آبخوان به منابع آبی بازمیگردد. به گفته وی بر این اساس، مصرف بخش کشاورزی برابر ۶۴.۵ میلیارد مترمکعب یعنی ۶۵.۷ درصد کل آب مصرفی کشور برآورد میشود که با مصرف اعلامی ۹۰ درصدی آب در بخش کشاورزی توسط وزارت نیرو اختلاف قابلتوجهی وجود دارد. وی همچنین اعلام کرده است که در عمده کشورهای جهان، بخش کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب بوده، به نحوی که به استناد بانک جهانی، بهطور میانگین در جهان ۷۲درصد است.
فارغ از اینکه هیچ وقت آمارهای منتشر از سوی نهادهایی که یدک مرجع در کشور را با خود به همراه می کشند با هم همخوانی نداشته است، نکته قابل تامل در میان این حجم اختلافات فاحش آن است که هر ساله وهمزمان باشروع فصل گرما ؛متولیان و دست اندرکاران حوزه آب با پیام های کلیشه ای و تکراری براین طبل می کوبند که با صرفه جویی مردم می توانیم بار دیگر از بحران کم آبی و بی آبی در کشور عبور کنیم در حالی که این معضل نه مشکلی یک شبه پدیدآمده که چالشی است که سال های سال است که گریبان کشورهای همچون ایران را گرفته و در پی سوئ مدیریت ها و ناهماهنگی ها همچنان کش می آید.
قدر مسلم مصرف بهینه و درست بخش خانگی کمک خوبی برای رفع این تنش ها است اما ره حل همه داستان این نیست و همان طور که با یک پارچ آب ،آب دریا شیرین نمی شود مشکل کم آبی و بی آبی چیزی نیست که یاری مردم تنها چاره آن باشد و جا دارد حالا که پیک تابستان 1402 را هم با کمترین تلفات و قطعی آب سپری کرده ایم ؛متولیان مربوطه از هم اکنون تدبیری برای سال آتی بیندیشند.
در برابر همه این آمار و ارقام ها اما مرکز آمار ایران می گوید: میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در سال 1400 ؛معادل 82 میلیارد مترمکعب بوده که چیزی حدود 23 درصد آن سهم هدررفت است.متولیان موسسه یاد شده این رقم را تقریبا 4 برابر آب شرب مصرفی در هر سال برآورد کرده اند.
از سوی دیگر مقایسه این میزان هدر رفت با ذخیره آب های پشت سد های کشور این نکته را عنوان می کند که این مقدار هدر رفت چیزی بیش از 5 میلیارد متر مکعب بیشتر از موجودی سدهای کشور است.
عمده کارشناسان و تحلیلگران این حوزه مدعی هستند تا مادامی که در کنار مدیریت درست ؛ گام های عملیاتی در راستای کاهش ضایعات بخش کشاورزی برداشته نشود،نمی توان انتظار برای بهره وری و افزایش درآمد کشاورزان داشت.
نکته قابل تامل تر دراین میان اما گزارش منتشر شده در شماره 40 ماهنامه «بهرهوری ملی» متعلق به سازمان ملی بهرهوری ایران است که با استناد به نموداری اعلام کرده است ؛سهم مصرف بخش کشاورزی در بخش آبهای سطحی روند نزولی داشته است. به این ترتیب که عمده آبهای سطحی کشور به سدها سرازیر میشوند و در سالهای منتهی به ۱۳۹۹ فقط ۴۱درصد آب خروجی از سدهای کشور برای کشاورزی رها شده است.
براساس اعلام نتایج این پژوهش که تمام آب رهاشده به دست بهرهبردار زمینهای کشاورزی نرسیده و از طریق نفوذ و تبخیر از دست میرود، اما تمام این آب رهاشده از پشت سد بهعنوان مصرف بخش کشاورزی در نظر گرفته میشود.
این گزارش براساس آخرین بیلان آب منتشرشده اذعان کرده است که ۳۲.۴ درصد از آبهای برداشتشده از منابع سطحی و زیرزمینی، تحتعنوان آب بازگشتی، دوباره به چرخه منابع آبی بازمیگردد.
مسگری پژوهشگر این مقاله در این گزارش مدعی شده است که با درنظرگرفتن سناریوی بدبینانه مبنی برعدم وجود آب بازگشتی در مصارف شرب و صنعت و استفاده از تمام آب تخصیصیافته در این بخشها، ۲۳.۴ میلیارد مترمکعب از آب مصرفی بخش کشاورزی از طریق رواناب خروجی از مزرعه و نفوذ به آبخوان به منابع آبی بازمیگردد. به گفته وی بر این اساس، مصرف بخش کشاورزی برابر ۶۴.۵ میلیارد مترمکعب یعنی ۶۵.۷ درصد کل آب مصرفی کشور برآورد میشود که با مصرف اعلامی ۹۰ درصدی آب در بخش کشاورزی توسط وزارت نیرو اختلاف قابلتوجهی وجود دارد. وی همچنین اعلام کرده است که در عمده کشورهای جهان، بخش کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب بوده، به نحوی که به استناد بانک جهانی، بهطور میانگین در جهان ۷۲درصد است.
فارغ از اینکه هیچ وقت آمارهای منتشر از سوی نهادهایی که یدک مرجع در کشور را با خود به همراه می کشند با هم همخوانی نداشته است، نکته قابل تامل در میان این حجم اختلافات فاحش آن است که هر ساله وهمزمان باشروع فصل گرما ؛متولیان و دست اندرکاران حوزه آب با پیام های کلیشه ای و تکراری براین طبل می کوبند که با صرفه جویی مردم می توانیم بار دیگر از بحران کم آبی و بی آبی در کشور عبور کنیم در حالی که این معضل نه مشکلی یک شبه پدیدآمده که چالشی است که سال های سال است که گریبان کشورهای همچون ایران را گرفته و در پی سوئ مدیریت ها و ناهماهنگی ها همچنان کش می آید.
قدر مسلم مصرف بهینه و درست بخش خانگی کمک خوبی برای رفع این تنش ها است اما ره حل همه داستان این نیست و همان طور که با یک پارچ آب ،آب دریا شیرین نمی شود مشکل کم آبی و بی آبی چیزی نیست که یاری مردم تنها چاره آن باشد و جا دارد حالا که پیک تابستان 1402 را هم با کمترین تلفات و قطعی آب سپری کرده ایم ؛متولیان مربوطه از هم اکنون تدبیری برای سال آتی بیندیشند.
سارا علیاری