سیاستهای نه چندان مطلوب اقتصادی، حمایت از طرحهای مغایر با فرهنگ خانواده و بشری و بویژه حمایتهای گسترده از رژیم صهیونیستی در نهایت شکست دموکراتها و شخص هریس در انتخابات آمریکا را رقم. ترامپ در حالی بار دیگر هب کاخ سفید بازگشت یکی از تاثیرپذیرترین نقاط جهان از این انتخابات را میتوان اروپا دانست.
اروپاییها چهار سال پیش تمام قد در کنار بایدن علیه ترامپ اقدام کردند و در نهایت نیز به هدفشان رسیدند. البته نتیجه این همراهی هر چند در حوزه اقتصادی دستاوردهایی برای اروپایی ها داشت اما در نهایت آنها را گرفتار جنگ اوکراین و تقابل با روسیه و چین ساخت در حالی بخش قابل توجهی از سرمایه آنها نیز صرف نظامیگریهای آمریکا در اوکراین شد. در انتخابات اخیر نیز تقریبا بزرگان اروپا سرمایههای اقتصادی و سیاسی و رسانهای خویش را در اختیار هریس قرار دادند حال آنکه این بار شست نتیجه این مداخله در انتخابات آمریکا بود.
ترامپ در حالی به قدرت رسیده است که از یک سو از شعارهای انتخاباتی او را پایان دادن به جنگ اوکراین تشکیل میداد و از سوی دیگر او کاسبی است که برای هر رابطهای هزینه و فایده را در نظر میگیرد بگونهای که او بارها اعلام کرده است کشورهایی که به دنبال امنیت با حمایت آمریکا هستند باید هزینههای آن را بپردازند. اکنون ترامپ در حالی بر مسند قدرت آمده است که در حالت برای اروپاییها متصور است در صورتی که ترامپ بخواهد به حمایت از اوکراین ادامه دهد کشورهای اروپایی باید سهم مشارکت در این جنگ را بالاببرند در حالی که همزمان نیز باید هزینههای سنگینتری را بابت تامین انرژی و غذا از آمریکا بپردازند. در صورتی نیز که ترامپ وعده پایان جنگ را اعلام نماید اروپاییها به تنهایی باید به جنگ ادامه دهند چرا که رفتار آنها در قبال مسکو به یک رفتار حیثیتی مبدل شده است و نمیتوانند وارد مذاکرات صلح گردند مگر آنکه هزینههای بسیار سنگین بپردازند.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که اروپاییها که زمانی توهم رسیدن به منافع بیشتر در لوای همراهی با آمریکا را داشتند امروز از شکستخوردگان انتخابات آمریکا هستند مگر آنکه تغییرات بنیادینی در سیاستهای جهانی خود ایجاد و در مسیر چندجانبه گرایی جهانی و استقلال از آمریکا قدم بردارند هر چند که شواهد امر دور از ذهن بودن این تدبیر نزد مقامات اروپایی را نشان میدهد.
اروپاییها چهار سال پیش تمام قد در کنار بایدن علیه ترامپ اقدام کردند و در نهایت نیز به هدفشان رسیدند. البته نتیجه این همراهی هر چند در حوزه اقتصادی دستاوردهایی برای اروپایی ها داشت اما در نهایت آنها را گرفتار جنگ اوکراین و تقابل با روسیه و چین ساخت در حالی بخش قابل توجهی از سرمایه آنها نیز صرف نظامیگریهای آمریکا در اوکراین شد. در انتخابات اخیر نیز تقریبا بزرگان اروپا سرمایههای اقتصادی و سیاسی و رسانهای خویش را در اختیار هریس قرار دادند حال آنکه این بار شست نتیجه این مداخله در انتخابات آمریکا بود.
ترامپ در حالی به قدرت رسیده است که از یک سو از شعارهای انتخاباتی او را پایان دادن به جنگ اوکراین تشکیل میداد و از سوی دیگر او کاسبی است که برای هر رابطهای هزینه و فایده را در نظر میگیرد بگونهای که او بارها اعلام کرده است کشورهایی که به دنبال امنیت با حمایت آمریکا هستند باید هزینههای آن را بپردازند. اکنون ترامپ در حالی بر مسند قدرت آمده است که در حالت برای اروپاییها متصور است در صورتی که ترامپ بخواهد به حمایت از اوکراین ادامه دهد کشورهای اروپایی باید سهم مشارکت در این جنگ را بالاببرند در حالی که همزمان نیز باید هزینههای سنگینتری را بابت تامین انرژی و غذا از آمریکا بپردازند. در صورتی نیز که ترامپ وعده پایان جنگ را اعلام نماید اروپاییها به تنهایی باید به جنگ ادامه دهند چرا که رفتار آنها در قبال مسکو به یک رفتار حیثیتی مبدل شده است و نمیتوانند وارد مذاکرات صلح گردند مگر آنکه هزینههای بسیار سنگین بپردازند.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که اروپاییها که زمانی توهم رسیدن به منافع بیشتر در لوای همراهی با آمریکا را داشتند امروز از شکستخوردگان انتخابات آمریکا هستند مگر آنکه تغییرات بنیادینی در سیاستهای جهانی خود ایجاد و در مسیر چندجانبه گرایی جهانی و استقلال از آمریکا قدم بردارند هر چند که شواهد امر دور از ذهن بودن این تدبیر نزد مقامات اروپایی را نشان میدهد.
فرامرز اصغری