چهارشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۴
کد مطلب : 130041

مظلومیت از دست رفته ای در سبد معیشت

شاید بتوان گفت اولین ابزاردرعصر حجر برای برون رفت از مسخ درونی بشراین بود که به کمک تراشیدن تصاویری مختلف برروی سنگ های صیقل غارها و کوهستانها حک می شد  ودر ادامه  این به اشکال به حروف تبدیل شد وآنگاه خاک رس به کمک آمد تا به خشت و الواح تبدیل شود و این رمز ورازها رابرای آیندگان بجا بگذارد که اینگونه اهمیت  پیدا کند تادر اوایل قرن بیستم هزاران قطعه اش توسط باستانشناسان آمریکایی به کمک رضا خان میرپنج از مهد تمدن یعنی ایران به سرقت برده شود و چندی پیش تعداد اندکی ازخوانده شده های آن اعاده گردد .
با اختراع کاغذ توسط چینی ها سبک نگارش با قلم ومرکب برورق های فلزی ازمکاتب کنار گذاشته شده ودنیای علم به سوی این ورق های سبک وسفیدبا نام کاغذ  رفت تا دلواژه های  علمی واحساسی را برآن بنگارد  ودر ادامه به عنوان نیاز اولیه هر انسان به مهم ترین کالای همه مراکز آموزشی؛ اداری وحتی خانوادگی تبدیل شد ارائه تمدن قرون گذشته را به خود اختصاص دهد که اگر نبود امروز هیچ یک از فرهنگ های متنوع موجود در جهان نمی توانستند از هویت خود به استناد میراث های بجا مانده دفاع کنند و نسل های پیاپی نمی دانستند برای ادامه حیات فرهنگی به چه اهرم هایی تکیه نمایند.
اما حالا وبخصوص طی نیم قرن اخیر این ابزار ارزشمند و استراتژیک اگرچه ارزش مادی خود را به شدت افزایش داده ولی از اعتبار معنوی در بین نسل جدید نزول کرده تا عصاره آن یعنی کتاب در کنار دیگر اقلام مصرفی همچون تره بارو میوه و حبوبات گاهی بصورت کیلویی عرضه شوند! و کتابخانه های عمومی هر شهر و دیار ؛ غریب ترین مکانهای موجوددرآن باشند. قفسه های کتاب خانگی از پایگاه علم وادب به جایگاه محفلی تغییر ماهیت دهند و مالکان را بر آن دارند تا رنگ جلد و اندازه وقطرهایشان را با یکدیگر ست نمایند! راسته بازارهای موجود در اکثر استانها ی کشور چون محدوده میدان انقلاب پایتخت و جمعه بازار های کتاب در دیگرمناطق از جمله کلانشهر اصفهان حکایت از آن دارد که بیشتر فروشندگان چهره های نویی هستند و اکثراً از شان و جایگاه منزلت این وسیله ارتباطی  کمتر اطلاع دارند وتنها در فکر تامین معاش و کسب در آمد بیشترند تا طول هفته را از طرق مختلف از جمله سرزده به اسقاطی فروشان و حراجهای خانگی سپری کنند و آنچه از کتاب موجود است بصورت فله ای وکیلویی خریداری و در این جمعه باز ها بفروش برسانند که  البته دلالانی ازکارگاههای تولید شانه تخم مرغ ومقوا هم در این راسته بازار ها دیده می‌شوند!
در حالی که 90 درصد از واحد های نشر وعرضه کتاب در سراسر کشور وبخصوص پایتخت طی این نیم قرن گذشته تعطیل ویا به دیگر مشاغلی همچون فست فودفروشی ؛ کافی شاپ؛ قهوه فروشی؛ عرضه قلیلن وتنباکو وذغال؛ بستنی فروشی ودر نهایت کافی نت تبدیل شده اند و خانواده ها هم بجز خرید اجباری کتابهای درسی برای  دانش آموزان ودانش جویان؛ سراغ هیچ نگارش دیگری نمی روند مگر اینکه جنبه کادو وهدیه داشته باشد و رایگان عرضه شود که این روزها بازی با تلفن های همراه و رایانه بخصوص برای کودکان ؛نوجوانان؛ جوانان و حتی بزرگسالان جذابیت بیشتری نسبت به سرگرم شدن با کتابخوانی دارد و دیگر کمترین امیدی به بازگشت دوران طلایی کتاب و کتابخوانی پیش رو نیست مگر اینکه تحولی در وزارت خانه متولی آن ایجاد شود. مدیر یک استارتاپ یعنی سامان رجایی که تنها 30 سال سن دارد در این باره گفته است« چند وقت پیش بود که یکی از دوستانم می گفت من مسئول پرورشی  یک مدرسه شده ام و پرسید چکار کنم که بچه ها باکتاب ارتباط بگیرند .
من به او گفتم مهمترین کار اینست که کتاب خوب به مدرسه ببرد. آن وقت خواهد دید که بچه ها خودشان کتاب خوان می شوند ؛ پیشنهاد من برگزاری زنگ کتابخوانی در مدارس است و همچنین برگزاری نمایشگاه کتاب وایجاد کتابخانه  های مجهز که به روز رسانی شود هم تاثیر گذار خواهد بود. به نظر من افرادی که دغدغه کتابخوانی بچه ها رادارند باید مسئول کتابخانه مدارس باشند تا کارهای خلاقانه انجام دهند که از دوران جنینی و زمانی که کودک در شکم مادرش است می توان کتاب خواند ؛ بعد از آن می شود ازد وماهگی کتاب های پارچه ای که تصاویر سیاه وسفید دارد را در اختیار کودک قرار داد تا قدرت بینایی اش تقویت شود. بدان علاقه مند خواهد شد؛ نباید توقع داشته باشیم که اگر یک یا چند بار برای فرزندانمان کتاب خریدیم از همان موقع به کتاب و کتابخوانی علاقمند شود. همچنین باید دقت کنیم که کتاب مناسب با سن او تهیه شود.
گفتن این نکته هم حائز اهمیت است که خواندن کتاب از هر سنی میتواند آغاز شود. مهمترین کاری که باید انجام دهیم؛ این است که کتاب درست  را مناسب با سن وعلاقمندی فرزندان در اختیارشان قرار دهیم ودر هر بخش اززندگی آنها تدابیر جدیدی ایجاد کنیم. بدون شک انیمیشن وکارتون های آموزنده هم تاثیر خوبی دارد.  امابه این نکته توجه کنید که کودک بادیدن ؛ ورق زدن و خواندن به  کتاب وا داشته می شود و ارتباط کتاب  وکودک بدون واسطه است؛ هنگام خوانده کتاب؛ کودک شرایط را مدیریت می کند ؛ صفحات را جلو یا عقب می برد؛ داستانسرایی می کند؛ شخصیت های داستان را آنطور که می خواهد در ذهن مجسم می کند وبارها وبارها داستان را آنطور که دلش می خواهد تعریف می کند . اما در کارتن وفیلم ها ؛ را وی داستان شخص دیگری است و کودک با واسطه با داستان های مختلف  آشنا می شود وکمتر فکر می کند؛درواقع تفکر وتخیل  کودک با کتاب فعال می شود . همچنین کتاب نقش مهمی در هوش کلامی ؛ هوش هیجانی وبه طور کلی مهارت  گفتاری کودک  دارد» و اینجاست که با ید گفت چگونه بر اثر بی توجهی ها بهترین راهنمای پیشرفت ذهنی فرزندانمان را طی این سالها از سبد معیشت خانواده بیرون انداخته ایم و جای  این جواهر بی بدیل را به فست فود ها و اقلامی داده ایم که نه تنها منافعی ندارند  بلکه ما وفرزندانمان را با بحران های سلامتی و اجتماعی مواجه ساخته اند!


حسن روانشید


روزنامه‌نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcgtz9qqak9wz4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی