در طول دو هفته گذشته سوریه به محل لشکر کشی دیپلماتیک کشورهای غربی و عربی و ترکیه ای مبدل شده است بگونه ای که هر روز یک کشور نمایندهای را به دمشق اعزام کرده است. آنها بر این ادعایند که به دنبال حمایت از سوریه جدید هستند. اقدامات این کشورها به نوعی مشروعیت بخشی به حاکمان جدید سوریه میباشد.
این رویکرد به اصطلاح حمایتی در حالی صورت میگیرد که در این زمینه چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه کشورهای مذکور هیچ اشارهای به اشغالگری رژیم صهیونیستی در اراضی سوریه نکردهاند و در برابر توسعه طلبی و اشغالگری امریکا و ترکیه نیز هیچ اظهار نظری نداشتهاند. آنها در حای خود را حامی سوریه آینده مینامند که تمامیت ارضی این کشور برایشان هیچ ارزشی ندارد و رسما در حال مشروعیت بخشی به تجزیه آن هستند.
دوم آنکه کشورهای مذکور در حالی برآنند تا حاکمان جدید سوریه را حامیان حقوق همگانی از جمله زنان معرفی و انتصاب یک زن در مقام امور زنان را نشانه این امر عنوان و همزمان دوران اسد را زمان دیکتاتوری و نقض حقوق زنان مطرح میکنند که از یک سو تحریرالشام فاتح دمشق تا همین چند روز پیش زنان را در بند و به عنوان برده به فروش میرساند در حالی که در حاکمیت بشار اسد بخش قابل توجهی از پارلمان سوریه زنان بودهاند و ارشد ترین مقام در ساختار سیاسی نیز از حضور زنان برخوردار بوده که بثینه شعبان مشاور رسانهای و سیاسی بشار اسد نمونه بارز این امر است.
سوم آنکه غربیها در حالی کت و شوار پوش شدن و کروات زدن الجولانی را نشانه تغییر ماهیت رفتاری او از تروریسم به سیاسی کاری مردم محور نشان میدهند که ماهیت یک تروریست با تغییر لباس تغییر نمیکند و تحریرالشام و الجولانی همان هایی هستند که حجم جنایاتشان چنان است که حتی اروپا و آمریکا مجبور شدهاند آن را در لیست تروریستی قرار داده و برای جولانی 10 میلیون دلار جایزه اختصاص دهند. با توجه به شرایط میتوان گفت که لشکر کشی غربیها، برخی کشورهای عربی و ترکیه به دمشق، رقص با تروریستهاست که جز تجزیه سوریه و جنایت علیه بشریت هیچ معنایی ندارد.
این رویکرد به اصطلاح حمایتی در حالی صورت میگیرد که در این زمینه چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه کشورهای مذکور هیچ اشارهای به اشغالگری رژیم صهیونیستی در اراضی سوریه نکردهاند و در برابر توسعه طلبی و اشغالگری امریکا و ترکیه نیز هیچ اظهار نظری نداشتهاند. آنها در حای خود را حامی سوریه آینده مینامند که تمامیت ارضی این کشور برایشان هیچ ارزشی ندارد و رسما در حال مشروعیت بخشی به تجزیه آن هستند.
دوم آنکه کشورهای مذکور در حالی برآنند تا حاکمان جدید سوریه را حامیان حقوق همگانی از جمله زنان معرفی و انتصاب یک زن در مقام امور زنان را نشانه این امر عنوان و همزمان دوران اسد را زمان دیکتاتوری و نقض حقوق زنان مطرح میکنند که از یک سو تحریرالشام فاتح دمشق تا همین چند روز پیش زنان را در بند و به عنوان برده به فروش میرساند در حالی که در حاکمیت بشار اسد بخش قابل توجهی از پارلمان سوریه زنان بودهاند و ارشد ترین مقام در ساختار سیاسی نیز از حضور زنان برخوردار بوده که بثینه شعبان مشاور رسانهای و سیاسی بشار اسد نمونه بارز این امر است.
سوم آنکه غربیها در حالی کت و شوار پوش شدن و کروات زدن الجولانی را نشانه تغییر ماهیت رفتاری او از تروریسم به سیاسی کاری مردم محور نشان میدهند که ماهیت یک تروریست با تغییر لباس تغییر نمیکند و تحریرالشام و الجولانی همان هایی هستند که حجم جنایاتشان چنان است که حتی اروپا و آمریکا مجبور شدهاند آن را در لیست تروریستی قرار داده و برای جولانی 10 میلیون دلار جایزه اختصاص دهند. با توجه به شرایط میتوان گفت که لشکر کشی غربیها، برخی کشورهای عربی و ترکیه به دمشق، رقص با تروریستهاست که جز تجزیه سوریه و جنایت علیه بشریت هیچ معنایی ندارد.
علی تتماج