دوران پر التهاب سه ساله کووید 19 یا همان ویروس کرونا را میتوان از دو وجه بررسی کرد که یکی خسارات وارده کلان جسمی برای آحاد جامعه جهانی و به خصوص مردم ایران تحریم شده و از سوی دیگر هزینههای کمر شکنی که به بودجه و اقتصاد بیمار کشور در دولتهای یازدهم و دوازده وارد شد تا گروهی فرصت طلب بتوانند از این بازار آشفته و در پناه زدن ماسک چند لایه درآمدهای باد آورده و بدون حساب و کتاب را به جیب بزنند که البته حضور بعضی همین آرسن لوپنهای روزگار در بستر قوه مجریه هم کم بیاثر نبود تا در حالی که رئیس قوه همه دوران پاندمی را از پشت شیشهها مدیریت میکرد تا این گونه فرصت طلبان ضمن یکی به نعل و یکی به میخ زدنها، هم از آخور بخورند و هم از توبره.
البته اکثر این سوء استفادهها در پایان سال 1399 و اوایل 1400 همراه با پروندههای صوری آن ماست مالی شد! بحث درباره چالش کمبود ماسک و واکسن در ابتدای کار و در ادامه نحوه تولید هر یک از آنها در داخل نیست زیرا در دوران خاص و بحرانی، ایجاد اینگونه اتفاقات طبیعی است و بالطبع گروههایی هم از آن بهرهمند میشوند که اگر برای اکثریت آبی نداشته باشد، نان اقلیت را افزون و چرب کند تا بتوانند ضمن استقرار در محلی امن و فارغ از ورود ویروس و تبعات آن به کسب درآمد بپردازند و مجلس هم به منظور رفع تنگناها، مصوبات خاص و سه فوریتیها را داشته باشد و قانون گذاران پایین دستی از جمله شوراهای اسلامی شهر و روستا قسمتی از اعتبارات مربوط به توسعه و نگهداری محیط را به موارد ویژه و خاص بحرانی تخصیص دهند والبته در حیطه مسئولیت شهرداریها نبود که از جمله آنها میتوان به بودجه حمایتی کرونا برای مستند سازان سینما در کلان شهر اصفهان با توجه به تعطیل و غیر فعال بودن اماکن بازدیدی و دیگر مکانها در این رابطه اشاره کرد تا این خیل از هنرمندان را برای تأمین هزینههای زندگی ناچار به مسافرکشی و ساندویچ فروشی و غیره نکند و یا اگر توان و سرمایهای برای این امور هم نداشتند، عازم انجمنهای خیریه و کمیتههایی در این زمینه برای دریافت صدقات شوند!
اینجا بود که شورای اسلامی پنجم کلان شهر اصفهان بودجهای را برای راه اندازی حرفه این طیف از جامعه به تصویب رساند تا به واسطه آن شروع به تولید فیلمهای مستند در همین زمینه و پیامدهای ویروس مذکور کنند. اعتبار تصویب شده در همان سال 1399 در اختیار شهرداری و معاونت فرهنگی اجتماعی وقت گذاشته شد که از طریق دفتر تخصصی سینما با در نظر گرفتن اولویتها به عنوان پیش پرداخت تولید مستند در اختیار دارندگان پروانه از سازمان سینمایی کشور و کارت هنر و تجربه قرار گیرد در حالی که این امر مهم به گونهای دیگر صورت گرفت تا تشت رسوایی این دفتر و معاونت فرهنگی و اجتماعی وقت و شهردار سر به هوای آن که بعدها تلاش میکرد استاندار شود، به زمین بخورد و جامعه مستندسازان دست به کار اعتراض به نحوه تقسیم این اعتبار شوند زیرا در نهایت اگر فیلمهایی هم تولید و تحویل شد کاری در خور نبود تا از طرق مختلف عرضه و در نهایت به بایگانی بخش فرهنگی این سازمان سپرده شد.
پروسه ماجرا همچون اکثر پروندههای این دوران پس از پایان پاندمی کرونا، هیچ نهادی پیگیر این اعتراض گسترده و مستند و بازخواست از توزیع کنندگان خودمانی! پیش پرداخت در بستر شهرداری و شورای اسلامی پنجم نشد تا امروز بار دیگر همان متن اعتراض رونمایی و رسانهای شود که شاید سازمان مرکزی شهرداریها و دهیاریها پا پیش گذاشته و ضمن بازخواست از معدود کسانی که هنوز هم در بدنه شهرداری فعال هستند،این حقوق پایمال شده گروهی از مستند سازان رسمی که در دوران پاندمی کرونا پایمال شده است، احقاق حق نمایند که گذر زمان باعث مختومه شدن پروندههای بزرگ نشود.
البته اکثر این سوء استفادهها در پایان سال 1399 و اوایل 1400 همراه با پروندههای صوری آن ماست مالی شد! بحث درباره چالش کمبود ماسک و واکسن در ابتدای کار و در ادامه نحوه تولید هر یک از آنها در داخل نیست زیرا در دوران خاص و بحرانی، ایجاد اینگونه اتفاقات طبیعی است و بالطبع گروههایی هم از آن بهرهمند میشوند که اگر برای اکثریت آبی نداشته باشد، نان اقلیت را افزون و چرب کند تا بتوانند ضمن استقرار در محلی امن و فارغ از ورود ویروس و تبعات آن به کسب درآمد بپردازند و مجلس هم به منظور رفع تنگناها، مصوبات خاص و سه فوریتیها را داشته باشد و قانون گذاران پایین دستی از جمله شوراهای اسلامی شهر و روستا قسمتی از اعتبارات مربوط به توسعه و نگهداری محیط را به موارد ویژه و خاص بحرانی تخصیص دهند والبته در حیطه مسئولیت شهرداریها نبود که از جمله آنها میتوان به بودجه حمایتی کرونا برای مستند سازان سینما در کلان شهر اصفهان با توجه به تعطیل و غیر فعال بودن اماکن بازدیدی و دیگر مکانها در این رابطه اشاره کرد تا این خیل از هنرمندان را برای تأمین هزینههای زندگی ناچار به مسافرکشی و ساندویچ فروشی و غیره نکند و یا اگر توان و سرمایهای برای این امور هم نداشتند، عازم انجمنهای خیریه و کمیتههایی در این زمینه برای دریافت صدقات شوند!
اینجا بود که شورای اسلامی پنجم کلان شهر اصفهان بودجهای را برای راه اندازی حرفه این طیف از جامعه به تصویب رساند تا به واسطه آن شروع به تولید فیلمهای مستند در همین زمینه و پیامدهای ویروس مذکور کنند. اعتبار تصویب شده در همان سال 1399 در اختیار شهرداری و معاونت فرهنگی اجتماعی وقت گذاشته شد که از طریق دفتر تخصصی سینما با در نظر گرفتن اولویتها به عنوان پیش پرداخت تولید مستند در اختیار دارندگان پروانه از سازمان سینمایی کشور و کارت هنر و تجربه قرار گیرد در حالی که این امر مهم به گونهای دیگر صورت گرفت تا تشت رسوایی این دفتر و معاونت فرهنگی و اجتماعی وقت و شهردار سر به هوای آن که بعدها تلاش میکرد استاندار شود، به زمین بخورد و جامعه مستندسازان دست به کار اعتراض به نحوه تقسیم این اعتبار شوند زیرا در نهایت اگر فیلمهایی هم تولید و تحویل شد کاری در خور نبود تا از طرق مختلف عرضه و در نهایت به بایگانی بخش فرهنگی این سازمان سپرده شد.
پروسه ماجرا همچون اکثر پروندههای این دوران پس از پایان پاندمی کرونا، هیچ نهادی پیگیر این اعتراض گسترده و مستند و بازخواست از توزیع کنندگان خودمانی! پیش پرداخت در بستر شهرداری و شورای اسلامی پنجم نشد تا امروز بار دیگر همان متن اعتراض رونمایی و رسانهای شود که شاید سازمان مرکزی شهرداریها و دهیاریها پا پیش گذاشته و ضمن بازخواست از معدود کسانی که هنوز هم در بدنه شهرداری فعال هستند،این حقوق پایمال شده گروهی از مستند سازان رسمی که در دوران پاندمی کرونا پایمال شده است، احقاق حق نمایند که گذر زمان باعث مختومه شدن پروندههای بزرگ نشود.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت