ميزان مقبوليت مردمي و حمايتهايي که ملتها از دولتمردان دارند، به عنوان شاخصه رفتاري دولتها در معادلات منطقهاي و جهاني است. به عبارتي پشتوانه ملي و محبوبيت درون کشوري دولتهاست که موجب ميشود تا آنها بتوانند در عرصه جهاني ايفاي نقش داشته باشند و دولتي که از جايگاهي مردمي کمتري برخوردار باشد مسلما از مشروعيت کمتري برخوردار بوده و عملا توان و حتي جايگاه نقشآفريني در صحنه منطقهاي و جهاني را ندارد. اين روزها در حالي مسئله ايجاد ائتلاف جهاني مقابله با داعش مطرح ميباشد که يک اصل در آن مشهود است و آن نقشآفريني کشورهايي مانند آمريکا، فرانسه و انگليس است.
رفتارهاي آنان چنان ميباشد که گويي آنها اولين و محوريترين تصميمگيرندگان در اين عرصه هستند و همه کشورها بايد در چارچوب خواست و نظر آنها عمل نمايند. آنها ادعا دارند که ناجي بشريت هستند و اين سياستها و طرحهاي آنان است که ميتوان امنيت را به جهان هديه کرده و مشکلات کشورهايي مانند سوريه، عراق و در کل، غرب آسيا را رفع نمايد. اين ادعاها در حالي مطرح ميشود که بررسي ساختار دروني اين کشورها نکاتي قابل توجه را آشکار ميسازد.
گزارشهاي منتشره و نظرسنجيها نشان ميدهد که کمتر از ۴۰ درصد مردم آمريکا به اوباما رئيسجمهور اعتماد دارند و ۸۰ درصد نيز از عملکرد کنگره رضايت ندارند در فرانسه نيز نظرسنجيها گواه اين حقيقت است که فقط ۱۸ درصد مردم از اولاند رئيسجمهور رضايت داشته و گزارشها از آن حکايت دارد که شايد وي نتواند دوره ۵ ساله رياست جمهوري خود را به پايان رساند چه رسد به اينکه بخواهد دوره دوم حضور در كاخ اليزه را تجربه نمايد.
در انگليس نيز دوره کامرون نخستوزير بخت كمي براي پيروزي حزب محافظهکار و تکرار نخستوزيري دارد به گونهاي كه برخي از هم حزبيهاي وي براي کنارهگيري او تلاش ميکنند. حال اين سوال مطرح ميشود افرادي با چنين شرايطي که در جامعه خود نيز جايگاهي ندارد آيا ميتوانند ادعاي حمايت از بشريت و ناجي کشورها بودن را سر دهند؟ آيا آنان که نتوانستهاند مطالبات ملتهاي خود را محقق سازد ميتوانند کارکرد مثبتي براي ديگر ملتها از جمله ملت عراق و سوريه داشته باشند؟
مسلما افرادي با چنين سابقهاي و بدون پشتوانه مردمي نميتوانند ناجي ملتها باشند و به خوبي ميتوان دريافت که ادعاهاي آنها مبني بر کمک به ملتهاي عراق و سوريه صرفا يک ادعاي واهي براي توجيه نظاميگريها و مداخلات آنان در منطقه است آناني که در ميان ملت خود جايگاهي ندارند نميتوانند کارکرد مثبتي داشته باشند و حق دخالت در امور ساير ملتها را ندارند.