تروریسم از جمله واژگانی است که در جمع واژگان اصلی در ادبیات سیاسی جهان قرار گرفته بگونهای که کمتر روزی را میتوان یافت که محافل رسانهای و سیاسی جهان از تروریسم و یا مبارزه با آن نگویند.
در این میان یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه چرا به رغم شعارهای گستردهای که در این زمینه داده شده و حتی ائتلاف آمریکایی مبارزه با تروریسم تشکیل شده، اقدامی جدی در نابودسازی تروریسم صورت نگرفته و همچنان شاهد گسترش و فعالیت تروریستها در جهان هستیم.؟ پاسخ به این پرسش را در واکنش کشورها به مقوله تروریسم و مبارزه با آن میتوان جست وجو کرد. در فرانسه حملات تروریستی خونینی روی میدهد که دهها کشته و زخمی برجای میگذارد. در انگلیس نیز بارها شاهد چنین حوادثی بودهایم چنانکه در شمال لندن در یک حمله تروریستی دهها نمازگزار مسلمان مورد تهاجم قرار گرفته که دهها کشته و زخمی بر جای گذاشته است.
در بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر نیز موارد مشابهی روی داده است. نکته مهم آن است که هیچ کدام از این کشورها پس از چنین حملاتی برای مبارزه با تروریستها اقدامی صورت نداده و صرفا به محکومسازی پرداختهاند. ائتلاف به اصطلاح ضد داعش آمریکا نیز در حالی شکل گرفته که در حملات آنها نه تروریستها بلکه غیر نظامیان هدف قرار گرفتهاند چنانکه آمارها نشان میدهد بیش از ۴ هزار غیر نظامی قربانی حملات ائتلاف مذکور شدهاند. در همین حال کشورهای غربی مذکور در قبال حامیان منطقهای تروریستها نیز اقدامی صورت نداده چنانکه از یک سو به فروش تسلیحات کلان به رژیم سعودی میپردازند و از سوی دیگر بر اصل اجرای اهداف و منافع رژیم صهیونیستی تاکید دارند در حالی که این رژیمها خود عامل ایجاد و گسترش تروریسم هستند.
مجموع این رفتارهای سران غرب نشان میدهد که آنان ارادهای برای مبارزه با تروریسم ندارند و ادعاهای آنها صرفا برای توجیه برخی تحرکات نظامی و استمرار بحرانسازی آنان است.
آنچه جهانیان به آن اذعان دارند آن است که اگر قرار باشد امنیتی در جهان برقرار شود تنها از طریق سوریه و عراق و متحدانشان است که در سالهای اخیر بیشترین هزینه را در این زمینه پرداختهاند. به عنوان نمونه جمهوری اسلامی ایران که در سوریه در قالب مدافعان حرم و نیروی مستشاری به مبارزه با تروریسم میپردازند در واکنش به اقدامات تروریستها در خاک ایران با حمله موشکی به مقر تروریستها در دیرالزور به این تحرکات واکنش نشان دادند. رویکردی که به اذعان جهانیان تاثیری بسزایی در مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت در منطقه خواهد داشت.
بر این اساس جهانیان اذعان دارند که تروریسم پروری سران غرب و عدم صداقت آنان در مبارزه با تروریسم زمینهساز استمرار بحران تروریسم در جهان شده که نمونه عینی آن نیز حمله تروریستی در شمال لندن به نمازگزاران بوده که بسیاری آن را برگرفته از ساختار ضد اسلامی حاکم بر انگلیس میدانند.