روزهای سرد پاییزی پس از زلزله کرمانشاه انگار زودتر رسیدند و انگار تند و تیزتر. هنوز عملیات آواربرداری اولیه تمام نشده بود که سازمان هواشناسی پیشبینیهایی مبنی بر سرد شدن هوا و کاهش دما در استانهای زلزلهزده داشت و بعد بارشهای پراکنده در این استان شروع شد. قبل از بارشها هم سردی هوا بهگونهای بود که به مغز استخوان نفوذ میکرد و بچههایی که غم از دست دادن مادر و پدرهایشان را داشتند باید در اندک زمانی از فرود آمدن آوار بر پیکر عزیزانشان درد جدیدی را با مغز استخوان تاب میآوردند.
حالا که هم پیشبینیها درست از آب درآمده و هم هوا سرد شده و هم بارندگیها آغاز شده مردمی که از زلزله ۳/۷ ریشتری جان سالم به در بردند باید از خود مراقبت کنند که مبادا سرما منفی ۱۰درجه آنها را از پا درآورد. نکند که مثل آن خانم میانسال کرمانشاهی برای در امان بودن از سرما اسیر گازگرفتگی در چادر شود و جانش را از دست بدهد. نکند مثل آن پدر فرزند خردسال خود را در گونی بگذارد تا از سرما و یخزدگی دور باشد و بچه نتواند در آن محیط کوچک نفس بکشد. اما آیا کسی به فکر مردم ستم دیدهای است که در ثانیهای همه اسباب خود را در تلی از خاک میدیدند؟! آنهایی که هنوز عمرشان به دنیا بود و توانستند صبح بعد از زلزله را ببینند حالا چقدر باید زجر بکشند و منتظر دست یاری رسان باشند؟
عدهای در این میان هنوز از امکانات اولیه بیبهرهاند و عدهای هم با وجود امکانات نمیتوانند از آن استفاده بهینه کنند.
برخی میگویندحالا که تقریبا عملیات نجات تمام شده و عملیات امداد شروع شده و چادرها برپا شده باید طوری این چادرها کارگذاشته میشد که دچار آبگرفتگی نشوند. کاش میشد ستاد بحران کشور قبل از وقوع بحرانهای اینچنینی جلسه بگذارد و مسئولان مربوطه فکرهای بکرتری داشته باشند. اصلا چرا ستاد بحران قبل از به وجود آمدن بحران استراتژیای برای این حوادث ندارد؟! کسی نیست که نداند کشور ایران در منطقه زلزلهخیز قرار گرفته است. این موضوع حتی در کتابهای دبستانیها هم آمده اما چرا کسی برای این اوضاع قبل از اینکه رخدادی حاصل شود فکر نمیکند؟! مگر تجربه ورزقان، بم، رودبار و... را نداشتیم؟ مگر برای نخستینبار است که زلزله در ثانیهای منطقهای را با خاک یکسان کرده است؟!
اما شاید برای همین مقدار امدادرسانی هم باید تعبیه میداشت و عدهای هم به همین مقدار امدادرسانی قانع بوده و میگویند: اینکه چادرها در هر فضایی دائر شود ایده خوبی نبوده و نیست، میشد در یک فضای هموار این چادرها برپا شود و یا اگر در شهر منطقهای بود که مقداری در گودی قرار داشت برای در امان بودن از باد و سرما چادر آنجا دایر میشد. مثلا میشد محل استقرار چادرها را با سیمان یا هر چیزی کمی بالاتر از سطح زمین دائر کرد تا در حالاتی مثل بارش باران چادرها دچار آبگرفتگی نشوند. یا میشد جایی را به صورت خطی و باز با کمی ارتفاع آسفالت یک سره کرد تا باز هم آب به چادرها سرایت نکند.
اینکه مسئولان اعلام میکنند استان کرمانشاه و مناطق زلزلهزده به ده هزار کانکس احتیاج دارند و تاکنون فقط هزار کانکس به آنجا ارسال شده نکتهای دردآور نیست. آن هم به این دلیل که تقریبا اگر بخواهد تمام این ده هزار کانکس ارسال شود هم زمانبر است و هم هزینهبر در ضمن باید به این نکته نیز اشاره کرد که بعد از بازسازی شهراین کانکسها دوباره باید به مبداهای اولیه برگشت داده شوند. اصلا ستاد بحرانها چه چیزی نگهداری میشود؟! مگر نگهداری چند هزار کانکس در شهرهای به صورت رندوم برای مواجهه با این شرایط چه مقدار بودجه نیاز داشته که تاکنون در تمام سالهایی که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد در هرچ دولتی تامین نشده است؟! اصلا برپا کردن سولههای مدیریت بحران برای اسکان زلزلهزدهها مگر چه مقدار بودجه لازم است؟
بهتر است مسئولین به این پیشنهادهایی که ارائه شد کمی فکر کرده و نیز دقت بیشتری داشته باشند که مراکز دانشگاهی، مدارس، ادارات و اماکنی که دارای فضای کافی هستند و از طرفی ایمن هستند را در اختیار زلزلهزدگان قرار بدهند و نهایتا چند ماه تعطیل کنند. یا بجای این همه تریلی که تعداد محدودی کانکس بر روی آنها قرار میگیرد وسایل و تجهیزات احداث سوله را به این مناطق ارسال کنند تا زیر این سولهها شرایط اسکان موقت هموطنانمان راحتتر از شرایط فعلی موجود باشد.
چادرها جوابگوی سرما نیستند
اما برای درک مشکلات مردم منطقه زلزلهزده کرمانشاه باید پای درد و دل مردم نشست، در همین زمینه یکی از شهروندان سرپل ذهاب با اشاره به سرمای هوا در شبها اظهار داشت: در این شرایط حتی چادرها جوابگو نیستند و سرما به داخل آنها نفوذ میکند.
قادری که به همراه خانواده چند شبی است در چادر اسکان یافته بیان داشت: بعضی از بچههای ما بر اثر سرما مریض شدهاند و با وجود اینکه از گاز پیکنیکی برای گرم شدن چادر استفاده میکنیم اما مجبوریم موقع خواب آن را خاموش کنیم تا مبادا دچار گازگرفتگی شویم.
این شهروند اهل سرپل ذهاب در ادامه با ابراز نگرانی از وضعیت سرمای هوا افزود: در حال حاضر بیشترین نیاز ما وسایل گرمایشی برقی و نفتی و همچنین لباس گرم است تا بتوانیم از سرمای هوا در امان بمانیم.
ساخت مسکن موقت برای زلزلهزدگان یک ماه طول میکشد
اما با همه این شرایط اوضاع اکنون چطور است؟! برای شنیدن اوضاع باید پای صحبتهای مسئولان هم نشست در همین زمینه وزیر کشور گفت: براساس اعلام بنیاد مسکن ساخت مساکن موقت که اکنون آغاز شده حدود یک ماه به طول میانجامد.
عبدالرضا رحمانیفضلی دیروز در جلسه شورای معاونان وزارت کشور با بیان مطالب فوق افزود: در جریان این حادثه مدیریت واحد از همان شب وقوع حادثه وجود داشت و شخصا مدیریت آن را برعهده داشتم و اعضای ستاد مدیریت بحران نیز تحت امر این ستاد اقدام کردند.
وی عنوان کرد: هر یک از وزرا برای بررسی اقدامات حوزه کاری خود در مناطق زلزلهزده حضور یافتند تا ارائه خدمات به مردم با سرعت بیشتری انجام شود که بر همین اساس ستاد مدیریت بحران باید گزارش ارزیابی دقیقی از عملکرد دستگاهها تهیه و ارائه کند.
وی خاطرنشان کرد: براساس اعلام بنیاد مسکن ساخت مساکن موقت که اکنون آغاز شده حدود یک ماه به طول میانجامد که حتما اینکار باید طبق زمانبندی عملی شود و همچنین ساخت مساکن دائمی هم باید تا یک ماه آینده آغاز شود و وزارت راه و شهرسازی نیز باید براساس برنامه زمانبندی شده ساخت مساکن موقت و دائمی را تهیه و ارائه کند.
اما کاش رحمانی فضلی این را هم میگفت که تا فاصله یکماهه آماده شدن مسکن موقت مردم باید چطور زندگی کنند؟!
سپاه تا بازسازی کامل مناطق زلزلهزده در کنار مردم است
اما در همین زمینه رئیس سازمان بسیج سازندگی کشور نیز گفت: سپاه پاسداران انقلاب تا بازسازی کامل این مناطق در کنار مردم خواهد بود.
سردار نعمان غلامی در حاشیه مراسم انعقاد تفاهمنامه ساخت ۱۲۰۰ واحد منزل مسکونی برای مددجویان زلزلهزده بهزیستی اظهار داشت: مردم مرزدار استان کرمانشاه همیشه حماسههای ماندگار برای کشور خلق کردند و مردم ایران نیز با کمکهای خود برای مردم کرمانشاه حماسه خلق کردند.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه نظر دولت محترم در واگذاری ساخت و ساز منازل تخریب شده به خود مردم بود اما مددجویان بهزیستی که ولینعمتان ما هستند این توانایی را ندارند و ما در کنار آنها خواهیم بود. غلامی از حضور ۵۸۰۰ نیروی بسیجی در مناطق زلزلهزده خبر داد و افزود: این نیروها در ۳۱ مقر روستایی حضور دارند و کار بازسازی و امدادرسانی به این مردم را انجام خواهند داد.
نمیتوان زحمات انجام شده را نادیده گرفت اما نمیتوان در قبال مدیریت غلط و مشکلات مردم منطقه که هر شبی که کمک به آنها با تاخیر انجام شود سرما امانشان را برده و حتی ممکن است زندگی عزیزشان را با مشکل مواجه کند، غافل شد و چیزی نگفت و نپرسید مدیریت بحران چطور در این منطقه معنی پیدا میکند؟!
کمک نیم میلیون دلاری صلیبسرخ به ایران
کمیته بینالمللی صلیبسرخ محمولهای از اقلام امدادی ضروری به ارزش حدود نیم میلیون دلار، از طریق جمعیت هلالاحمر ایران به زلزلهزدگان کرمانشاه اهدا کرد.
دفتر نمایندگی کمیته بینالمللی صلیبسرخ در تهران با هماهنگی و همکاری جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران محمولهای ۳۴۰ تنی را طی روزهای پنجشنبه و جمعه به کرمانشاه ارسال کردند تا در اسرع وقت و از طریق نیروهای مستقر هلالاحمر در مناطق آسیبدیده، میان زلزلهزدگان توزیع شود.
این محموله شامل ۱۹ هزار زیرانداز ضد آب، ۱۰ هزار بسته لوازم بهداشتی، ۷۵۰۰ مخزن ۲۰ لیتری آب، و ۷۵۰۰ بسته لوازم پخت و پز است. این اقلام امدادی برای اسکان موقت آسیبدیدگان تعبیه شده و توسط سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر ایران و با توجه به ارزیابیهایی که از مناطق آسیب دیده داشته است به مردم متاثر از این حادثه تلخ خواهد رسید.
مارک آخرمن، معاون دفتر نمایندگی کمیته بینالمللی صلیبسرخ در تهران، از پاسخ سریع جمعیت هلالاحمر به زلزله کرمانشاه و تلاش بیوقفه اعضای جمعیت از زمان وقوع زلزله تاکنون، قدردانی کرد و گفت: به عنوان عضوی از نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر، کمیته بینالمللی صلیب سرخ مراتب آمادگی خود برای کمکهای تخصصی و حمایت از هلالاحمر ایران را بلافاصله پس از وقوع زلزله اعلام کرده بود.
آخرمن در ادامه افزود: بلافاصله پس از اعلام آمادگی هلالاحمر برای دریافت کمکها، کمیته بینالمللی صلیبسرخ این اقلام را برای ارسال به مناطق زلزله زده به هلالاحمر تحویل داد. وی ضمن تشکر از همکاری گمرک جمهوری اسلامی ایران در ترخیص سریع اقلام امدادی، ابراز امیدواری کرد که این محموله گامی هر چند کوچک در مسیر بهبود شرایط زلزلهزدگان در این فصل سرد باشد.
کمیته صلیبسرخ و جمعیت هلالاحمر ایران همکاری نزدیکی طی سالهای گذشته داشتهاند و در بحرانها و فجایع بشردوستانه مختلف همواری به یاری یکدیگر شتافتهاند.
نویسنده: محسن رجبی