عباس امیرانتظام تقریبا جزو نخستین محکومان امنیتی است که از او به عنوان نفوذی یاد میشده این لقب را کسانی به وی دادند که امروز در سوگش! جمع شده اند!! اما انگار برای برخی سیاسیون مهم رسیدن به هدف است، هدفی که میتواند ناکامیها و طرفداری متعصبانه از دولتی که نه توفیقی در خارج داشته و نه رضایت عمومی را بالاتر برده را پشت آن مخفی کند!
واقعیت این است که از زمانی که عباس امیرانتظام از اولین محکومان امنیتی در تاریخ انقلاب اسلامی فوت کرد دقیقا دو روز پیش، آب گلآلود برای ماهی گرفتن عدهای درست شد به همین بهانه در این گزارش نگاهی به مواضع افراد مختلف در زمان دستگیری وی میاندازیم.
روز پنجشنبه۲۱تیر عباس امیرانتظام اولین سخنگوی دولت موقت مهدی بازرگان، سفیر اسبق ایران در سوئد و از اولین محکومان امنیتی بعد از انقلاب درگذشت.
عباس امیرانتظام با نام قبلی عباس روافیان فرزند میرزا یعقوب رفوگر بود که پدر و عمویش به فرقه ضاله بهائیت گرویده بودند. وی در سال ۱۳۲۹ دانشجوی رشته الکترومکانیک دانشگاه تهران شد و در دانشکده فنی با مهندس مهدی بازرگان آشنا شد. او از همان زمان سعی داشت که وارد تشکیلات نهضت آزادی شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۳ بهمن ۵۷ حکم سخنگویی دولت موقت و معاونت اداری نخست وزیری برای امیرانتظام صادر میشود اما او ۴ ماه بعد به مأموریتی تازه اعزام و بهعنوان سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی راهی استکهلم میشود. طبق اطلاعات منتشرشده، تماس و ارتباط امیرانتظام با آمریکاییها در سوئد بیشتر میشود.
۲۷ آذر ۱۳۵۸، عباس امیرانتظام بهاتهام همکاری با سازمان جاسوسی آمریکا CIA و ارتباط پنهانی با دولت آمریکا، بهمحض بازگشت به کشور از مأموریت استکهلم، با حکم دادستانیکل انقلاب در فرودگاه بازداشت میشود. جاسوسی امیرانتظام زمانی کشف میشود که در ساختمان معروف به بیژن در لانه جاسوسی، توسط دانشجویان پیرو خط امام اسنادی پیدا میشود که بیانگر ارتباط پنهان امیرانتظام با آمریکا بود و اسناد آن هنوز هم موجود است.
در روز ۲۶ اسفند ماه سال ۱۳۵۹ عباس امیرانتظام در دادگاهی بهریاست آیتالله محمدی گیلانی محاکمه شده و سرانجام پس از ۱۵ جلسه رسیدگی، دادگاه وی را بهدلیل انجام ملاقاتها و تماسهای محرمانه با بیگانگان، ارائه اطلاعات داخلی به دشمن، فراری دادن سران رژیم شاه، فراری دادن مأموران سیاسی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران و... به اعدام محکوم میشود اما با تلاشها و فشارهای مهندس بازرگان حکمش به حبس ابد تقلیل مییابد.
با نگاهی به روزنامهها و نشریات آن زمان در مییابیم اکثر گروهها و جناحهای سیاسی و حتی روشنفکران آن زمان نسبت به جرم عباس امیر انتظام متفقالقول بودند. افرادی که این روزها پیام تسلیت برای امیرانتظام صادر میکنند از اولین شخصیتهایی بودند که به شدت وی را محکوم میکردند.
در این گزارش نگاهی به بریده روزنامههای آن زمان درباره نحوه جاسوسی امیرانتظام و نظرات مختلف نسبت به او میاندازیم.
۲۹ آذرماه سال ۱۳۵۸ روزنامه جمهوری اسلامی در خبری اعلام کرد که امیرانتظام به جرم جاسوسی به نفع سیا دستگیر شده است.
روزنامه انقلاب اسلامی که مدیریت آن برعهده ابوالحسن بنیصدر بود، در تاریخ ۲۹ آذرماه ۱۳۵۸ با اعلام خبر دستگیری امیرانتظام به جرم جاسوسی، چنین نوشت :"هدف وی از سفیر بودن در استکهلم داشتن محیط آزاد برای تماس با آمریکائیان بود... امیرانتظام میکوشد تا روابط دوجانبه خوبی را بین ایران و آمریکا برقرار کند."
روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه ۱۰ شماره ۲۶ دی ۱۳۵۸ دو سند را منتشر ساخت و نوشت: "چنانچه در سند اول مشاهده میشود هویدا به نصیری اطلاع میدهد که شاه دستور داده است روسای حفاظت وزارتخانه ها و سازمان ها باید تنها از طرف ساواک تعیین شوند و این سند حساس بودن این مقام و ماهیت این روسا را میرساند.
در سند دوم امیرانتظام دستور میدهد خروج آقای سیدفخرالدین طباطبایی از کشور بلامانع است. نامبرده یکی از همین معتمدین و دست نشاندگان ساواک منحله میباشد که بعد از انقلاب اسلامی ایران ممنوع الخروج بوده است. "
سند دستور امیرانتظام برای خروج یکی از مسئولان ساواک از کشور چاپ شد.
روزنامه بامداد امروز نیز با اعلام خبر دستگیری عباس امیرانتظام و انتشار اسناد جاسوسی وی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، نوشت که "سیا در پاسخ انتظام اعلام کرده بود که تبادل اطلاعات بعد از دهم سپتامبر انجام میشود."
یکی از افرادی که در مطبوعات آن زمان نسبت به امیرانتظام موضع تندی را ابراز کرد، رضا براهنی عضو کانون نویسندگان بود. براهنی در روزنامه اطلاعات شماره ۲۴ بهمن ۱۳۵۸ مینویسد "در حالی که آقای امیرانتظام در همان زمان که روابط مخصوص خود را با نمایندگان غارتگران کشور ما حفظ کرده بود رادیو و تلویزیون را هم به عنوان معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت در اختیار خویش داشت.
هنگام فرو رفتن در گرداب و گنداب ، عدهای مذبوحانه دست و پا میزنند و میکوشند ساخت و پاک دیگرانی را که با شرف مبارزه کردند و باشرف زندگی کردند و با شرف هم خواهند مرد، آلوده کنند ، غافل از این که این قبیل تشبثات مذبوحانه، تنها گرداب را عمیق تر، گندآب را پلیدتر و عرصه را بر آنان تنگ تر میکند، درخت برومند انقلاب ایران، برگه های مصنوعی و دروغین خود را بر اثر وزش نسیم آگاهی انقلابی جامعه میتکاند و فرو می ریزد ، بازگشت این برگ ها به بالای درخت به همان اندازه بازگشت شاه به کاخ نیاوران امری است محال و آقای امیرانتظام بیخودی زور میزند!"
رضا براهنی در روزنامه اطلاعات: ساخت و پاخت با سولیوان مشت ها را باز کرده است
یکی دیگر از افرادی که این روزها برای امیرانتظام پیام تسلیت صادر کرده، سید محمد خاتمی است. وی در ۱۸ مهر ۱۳۶۰ در روزنامه کیهان در یادداشتی درباره امیرانتظام خطاب به بازرگان چنین نوشت "مراد از آمریکایی بودن نحوهای از دید و بینش است که بسادگی بازار دست سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا میشود و بخاطر برخورداری از همین دید و بینش جریانی که شما در راس آن قرار دارید، همواره از مواضع ضد آمریکایی جمهوری اسلامی اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی کرده است. چه نقصی در کار شما است که فردی چون امیرانتظام جاسوس و مزدور آمریکا تا سطح معاونت نخستوزیری و سخنگویی دولت موقت بالا میآید..."
یادداشت خاتمی در کیهان که امیرانتظام را جاسوس مزدور خطاب میکند
حجتالاسلام معادیخواه که آن زمان نماینده مجلس بود نیز در یکی از جلسات دادگاه امیرانتظام به عنوان شاهد حاضر شده در دادگاه چنین میگوید "امیرانتظام یکی از عوامل نفوذ خط آمریکا در انقلاب اسلامی ایران است... من از همین جا مسئولین روزنامه میزان را به یک بحث آزاد دعوت میکنم. از روی تناقضهای «میزان» میتوانم ثابت کنم که این آقایان هرجا که دادگاه به ضرر آن ها باشد آن را قبول ندارند. آقای بازرگان نمیتواند امام را درک کند."(روزنامه کیهان، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰)
مصطفی تاجزاده از محکومان امنیتی و عضو حزب منحله سازمان مجاهدین انقلاب چندی پیش در مصاحبهای گفته بود به امیرانتظام ظلم کردیم. با این حال سازمان مجاهدین انقلاب(اصلاحطلبان امروزی) در همان زمان بیانیهای صادر کرده و با تایید اسناد لانه جاسوسی نوشت" سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در پایان خطر وابستگان به غرب را مورد تاکید قرار داده و از دادگاه انقلاب اسلامی خواسته است که تحت تاثیر جوسازیها واقع نشده و با قاطعیت عمل کند تا خدشهای به خط راستین امام وارد نیاید."(کیهان ، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰)
در نهایت این سوال بی جواب باقی میماند که چرا برخی از سیاسیون که امروز در تشییع امیر انتظام شرکت کردهاند روزی به او جاسوس میگفتند؟! اگر به ضم آنها و اسناد منتشر شده انتظام جاسوس است پس چرا نظرشان تغییر کرده و اگر نبود چرا آن روز نگفتند؟! همه اینها باعث میشود که از این افراد قلیل بپرسیم آیا هدف وسیلهتان را توجیه میکند؟!