حقوق شهروندی و حقوق بشر واژههای نامآشنایی هستند که غرب و غربیها برای نفوذ در کشورهای کمتر پیشرفت کرده از آن بهره میبرند، کافی است یک اقلیت کوچک کمی خاکی شود و یا یک زن توسط یک مرد که اتفاقا هیچ ربطی هم به حکومت ندارد آزار ببیند و یا... تا دستگاه گزارشگری حقوق بشر ساخته غرب اجازه ورود بگیرد و شروع به گزارش نویسی کند، بعد هی قطعنامه تصویب شود و هر تحریم کنند و گاهی هم دیده شده که به اصلاح در راستای دادستاندند ائتلافی برای حمله به آن کشور توسط غربیها شکل گیرد. اما خدا نکند در کشور خودشان یکی فریاد بزند که از سرمایهداری و دست کردن در جیب ملت خسته شدهاند؛ خدا نکند کسی به آنها بگوید برای چه گلولهات را به سینه یک سیاهپوست و سرخپوست شلیک کردی!!! چون آنجا آزادی و دموکراسی حاکم است و در جاهای دیگر آنارشی و دیکتاتوری!!!!!!
اما اینروزها که وارد هفته چهارم اعتراضات مردم فرانسه و به تبع آن بلژیک به سیاستهای سرمایهداری حکومت غرب شدهایم، اینروزها که مردم داد میزنند چرا ما باید مالیات بدهیم و سرمایهداران نه! نمایش عملیای از حقوق بشر غربی در کوچههای پاریس اکران میشود، نمایشی که اتفاقا در آتن یک زن!! به طرز وحشیانه و توسط پلیس (بخوانید نیروهای منافق به خدمت گرفته شده برای کنترل آشوب) کشته میشود اما هیچ نهاد به اصلاح حقوق بشری نه وارد میشود و نه گزارشگری گزارش میکند! اتفاقا برخی وادادگان غربی وطنی تیتر میزنند که«پوپولیست در مقابل لیبرالیست» و تظلمخواهی مردم را حرکتی پوپولیستی جلوه میدهند!
اما واقعا جلیقه زردها که هستند؟! چهارمین هفته از اعتراضات پیدرپی و تجمعات اعتراضی شهروندان فرانسوی که خود را «جلیقه زرد» نامیدند میگذرد. این اعتراض خودجوش که زمزمههای آن از پایان ماه اکتبر در شبکههای اجتماعی به گوش رسید، از روز ۲۶ آبان با تجمع در بزرگراهها، میادین اصلی شهرها و عوارضیها در سرتاسر فرانسه آغاز شد.
در همین راستا روزنامه فرانسوی لیبراسیون درباره اولین جرقههای اعتراض نوشته که دو راننده بین شهری جوان اهل سنهمرن، شهری نزدیک به پاریس، روز دهم اکتبر در صفحهای در فیسبوک فراخوانی برای «راهبندان سراسری در اعتراض به افزایش قیمت سوخت» به راه انداختند. فراخوانی که بیش از ۲۰۰ هزار نفر در فیسبوک قول شرکت در آن را دادند.
برونو لوفور، یکی از این رانندهها به لیبراسیون میگوید: «من در شهر زندگی نمیکنم و استفاده از وسایل نقلیه عمومی نیز به علت تاخیر همیشگی و دقیق نبودن امکان پذیر نیست. اولین نانوایی نزدیک در ۵ کیلومتری خانه من قرار دارد. من مجبور هستم که از خودروی شخصی استفاده کنم و توانایی پرداخت افزایش مالیات سوخت را ندارم.»
به تدریج، فراخوانهای دیگری در شبکههای مجازی توسط شهروندان عادی بدون وابستگی به صنف یا گروه خاصی شکل گرفت تا روز ۱۷ام نوامبر که اولین اعتراض سراسری در فرانسه با شرکت ۲۸۰ هزار نفر و مسدود کردن بزرگراهها آغاز شد که تا به امروز ادامه دارد.
شهروندان فرانسوی که در اعتراضات سراسری علیه افزایش مالیات سوخت از روز ۱۷ نوامبر در خیابانها و بزرگراههای شهرهای مختلف فرانسه شرکت میکنند خود را «جلیقه زرد»ها نام نهادهاند. «جلیقه زرد»، جلیقهای به رنگ زرد شبرنگ است که طبق قوانین راهنمایی و رانندگی در فرانسه هر خودرو باید به آن مجهز باشد تا در صورت نقص فنی و توقف خودرو در میان بزرگراه، صاحب خودرو باید جلیقه زرد رنگ را بر تن کند.
«جلیقه زرد»ها بیشتر شهروندانی هستند که با وجود کار و درآمد، در گذران زندگی و معاش به مشکل برمیخورند. کارمندان، کارگران و خانوادههایی که در حومه شهرهای بزرگ یا مناطق روستایی زندگی میکنند و برای رفت و آمد و زندگی روزمره به خودروی شخصی وابسته هستند.
با اینکه میتوان تجمعات اعتراضی «جلیقه زرد»ها را یک حرکت سیاسی دانست اما شرکتکنندگان خود را وابسته به طیف سیاسی یا حزب خاصی نمیدانند و نمیخواهند خواستههایشان با مطالبات حزبی و رهبری جناحی منحرف شود.
جناحهای مختلف فرانسه از چپ تا راست حمایت خود را از حرکت «جلیقه زردها» اعلام کردهاند با این حال فرانک بولر یکی از اعضای شناختهشده این جنبش به بیبیسی میگوید: «ما نمیخواهیم کسی جنبش ما را به نام خود مصادره کند. ما رهبر جنبش نمیخواهیم. انقلاب فرانسه با جنگ آرد آغاز شد. اکنون این جنگ برای ما، جنگ مالیات سوخت است.»
جنبش «جلیقه زرد»ها با اعتراض به افزایش قیمت سوخت آغاز شد اما اکنون این جنبش اعتراضی تبدیل به جنبشی علیه مالیات شده است. جنبشی که به گفته تحلیلگران اولین و مهمترین چالش فراحزبی برای دولت ماکرون محسوب میشود، چالشی که در راستای سیاستهای تبعیضآمیز ماکرون و معافیت ثروتمندان از مالیات شکل گرفت.
طبق آخرین نظرسنجیها ۶۹ درصد از شهروندان فرانسه از جنبش اعتراضی «جلیقه زرد»ها حمایت میکنند. همین طور بیش از ۵۰ درصد از رایدهندگان به ماکرون در انتخابات رئیسجمهوری نیز از این اعتراضات حمایت میکنند.
نیکول اولو، وزیر پیشین محیطزیست هم که گفته میشود در اعتراض به کم اهمیت جلوه دادن اقشار ضعیف از سمتش استعفا کرده و به نوعی با جلیقه زردها همراه است در گفتوگویی گفته: «من هفتههای قبل از استعفا بیوقفه تلاش کردم تا برای اقشار کمدرآمد، کمک هایی در نظر گرفته شود اما کسی به حرف من گوش نداد و دلیل رد پیشنهادات من را محدودیت بودجه اعلام کردند.»
اما این همه ماجرا نیست، همینطور که ماکرون با استعفا و کنار رفتن مسئولان از دور و برش و بها دادن به خواسته مردم مواجه میشود دستش را برای کمک گرفتن از سازمانهای تروریستی و منافقین بیشتر دراز میکنند به طوری که شنیده شده برای مهار مردم به این افراد متوسل شده و از انها خواسته در قالب پلیس ضد شورش با حضور در بین مردم مطالبهگر آنها را با خشونت از میدان به در کنند!!!
اما درپی برخوردهای وحشیانه پلیس فرانسه با مطالبه گران یک زن کشته شده و چند هزار نفر تا کنون بازداشت شدهاند که همین ماجرا را برای ماکرون وخیمتر کرده و باعث شده که دولت او در آستانه سقوط قرار گرفته و حتی حکومت فرانسه نیز با این حجم از مخالفتها به خطر افتاده و نوع نظام سرمایهداری این کشور کاملا نابود و به نوعی فرانسه را با انقلاب جدیدی همراه سازد. حال باید دید واقعا طرفداران واقعی حقوق بشر چطور به داد مردم فرانسه میرسند و از مطالبات آنها در قبال دیکتاتوری حکومت لایبرال حمایت میکنند.
نویسنده: مائده شیرپور