حس نوع دوستی و انسان دوستی واکنش خوبی نسبت به مردمانی است که به دلیل شرایط بد کشورشان مجبور میشوند مهاجرت کنند. ایران یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای دنیا است که مردم افغانستان بیشتر آنها را تشکیل میدهند. اما در این میان پذیرش آن یک مسئله است و وظیفه و تکلیف مهاجران نیز مسئلهای دیگر. در برخی مواقع دیده شده که مهاجران افغانستانی چه آنهایی که در ایران زندگی میکنند و چه آنهایی که از ایران به دیگر کشورهای رفتهاند اقدام به توهین و بدگویی از ایران و مردم آن در فضای مجازی میکنند که منصفانه نیست.
مساله همزیستی با مهاجران افغانستانی به یکی از مسائل قابل بحث در جامعه و همچنین جلسات متعدد مدیران رده بالا تبدیل شده و این روزها مشکلاتی که این بحث برای هموطنان در کشور و همچنین در محلات و شهرها به وجود آورده باعث شده که این معضل به یک ناهنجاری تبدیل شود و لزوم ورود مدیران رده بالا برای حل و فصل آن را بطلبد.
آمارهای متفاوتی از تعداد مهاجران افغان در ایران از 3 تا 10 میلیون نفر ارائه میشود، حضور این جمعیت پرشمار در کشورمان، به ویژه با توجه به حضور غیرقانونی بسیاری از آنها و ثبت یا شناسایی نشدنشان، واکنشهای متفاوتی را در جامعه برانگیخته است؛ برخی معتقدند که باید به هر طریق ممکن این جمعیت مهاجر غیرقانونی از کشور خارج شوند، در حالی که گروهی دیگر با توجه به شرایط حاکم در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان، خواهان میزبانی از مهاجران افغانستان تا تأمین امنیت و ارتقای کیفیت زندگی آنان در سرزمین مادریشان هستند.
در دولتهای گذشته و دولت کنونی بحث ساماندهی مهاجران افغانستانی قانونی با کارت تردد در ایران و همچنین اخراج غیرقانونیها به یک وعده ثابت تبدیل شده و اکثریت مدیران و حتی رؤسای جمهور با علم به اینکه حضور این مهاجران میتواند چالشهایی را برای مردم به وجود بیاورد، ولی در عمل نتوانستند آن طور که باید و شاید به این مساله رسیدگی کنند و همین رسیدگی نکردن، باعث شده که الان این مهاجران در تعداد زیاد در اکثر شهرها و روستاهای کشور رویت شوند.
اگر اهل فضای مجازی باشید قطعاً هر چند وقت یکبار فیلم ورود این مهاجران به کشور آن هم با تعداد بالا را خواهید دید، مهاجرانی که به هر زحمتی در یک خودرو خودشان را جا میدهند و به طرز عجیبی خودشان را به شهرهای کشور و حتی پایتخت میرسانند و بدون هیچ مشکل خاصی در کشور زندگی میکنند.
به تازگی افشای خلأهای قانونی موجود و سوء استفاده از آنها توسط برخی مهاجران غیرقانونی برای تملک املاک در ایران، حقوقدانان و جامعه شناسان را در رسانهها و فضای مجازی و محافل حقیقی بر آن داشت تا به موضوع مهاجران افغانستانی از زاویهای دیگر نگاه کنند و با توجه به این که جمعیت مهاجران افغانستانی به اندازه جمعیت چند کشور در حوزه جنوبی خلیج فارس تخمین زده میشود، این سؤال مطرح میشود؛ این جمعیت انبوه چه تهدیدی برای ایران محسوب میشود؟
1. خطر ادغام نژادی در کشور
با توجه به اینکه برخی از مهاجران افغانستانی چندین و چند سال است که در کشور زندگی میکنند و به یکی از همشهریان! تبدیل شدهاند و مردم برخی از آنها را در میان خودشان قبول کردهاند، ازدواج آنها و ایرانیها صورت گرفته و همین مساله باعث شده که خطر ادغام نژادهای ایرانی و افغانستانی در آینده بسیار نزدیک حس شود. پسران ایرانی اقدام به ازدواج با دختران مهاجر افغانستانی میکنند و برخی از دختران نیز به صورت قانونی یا غیر قانونی با مهاجرهای قانونی افغانستان ازدواج و در زیر یک سقف زندگی میکنند. ازدواجها باعث می شود که فرزندان به دنیا آمده دارای نژاد دورگهای باشند و همین مساله زنگ خطری جدی برای آینده ایران محسوب میشود.
2. جابجایی مواد مخدر
از آنجایی که مواد مخدر به یکی از معضلات جدی مملکت تبدیل شده و جوانان کشور را هر روز بیشتر از دیروز به کام مرگ و اعتیاد میکشاند، ورود و خروج غیرقانونی افغانستانیها و حمل مواد مخدر توسط آنها به داخل کشور به یکی دیگر از دل نگرانیها تبدیل شده است. ماده مخدری همچون تریاک که به مانند نقل و نبات در داخل خاک افغانستان تولید و مصرف میشود این از طریق مهاجران غیرقانونی خیلی سریع به دست مصرف کننده داخلی میرسد و علاوه بر کسب ثروت برای افغانستانیها جوانان کشور را به اعتیاد دچار میکند. عدم رسیدگی و ساماندهی مهاجران غیرقانونی میتواند به تجارت هرچه بیشتر این سوداگران مرگ کمک کند.
3. افزایش جنایت و تجاوزهای به عنف
در چند سال اخیر اگر سر به خبرگزاریها و روزنامههای کشور زده باشید هر هفته چند نمونه پرونده قتل، تجاوز و سرقت منتشر میشود. اگر اغراق نکرده باشیم از تعداد زیاد پروندهها حداقل یک سوم از آنها متعلق به مهاجران افغانستانی بوده است. چاقوکشی، قتل، سرقت، تجاوز به عنف، تنها گوشهای از جنایتهایی است که به نام افغانستانی نوشته شده و روز به روز نیز در حال افزایش است. برای آن که به یاد بیاوریم و مسئله را امس کنیم قتل مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش بهدست مهاجران افغانستانی انجام شد.
با توجه به این که بسیاری از مهاجران به صورت غیرقانونی وارد کشور میشوند و هیچ مدرک هویتی ندارند و حتی برگه تردد نیز ندارند و شناسایی آنها برای پلیس بسیار سخت است، به راحتی به هر کار خلافی دست میزنند و امید دارند از این خلاء استفاده کنند و هیچگاه بابت کار خلافشان دستگیر و مجازات نشوند.
4. به خطر افتادن منابع غذایی
نانواییهای کشور توسط افغانستانیهای هر منطقه قُرق شده و هرکدام از آنها اقدام به خرید بیش از بیست قُرص نان میکنند. از آنجایی که اکثریت مهاجران تمکن مالی آنچنانی ندارند، نان قوت غالب آنان است و برای سیر کردن خانواده غالبا پرجمعیت شان مجبورند از تعداد نانهای بیشتری استفاده کنند و همین مسأله باعث میشود با توجه به اینکه صاحبان نانوایی قانون تعداد نان را برای هرکس رعایت نمیکنند، مردم و همشهریان برای تهیه نان دچار مشکل شوند. حتی با وجود این که چندین ماه است سیستم کارتخوان هوشمند در نانوایی ها تعبیه شده ولی مالکان نانوایی با دور زدن قانون، هر تعداد نانی که افغانستانیها بخواهند به آنها میدهند و همین مسأله ظلمی است در حق هموطنان و هم محلهایهای مهاجران غیرقانونی افغانستانی!
5. به خطر افتادن بازار کار
مهاجران افغانستانی در سالهای متمادی حضورشان در کشور نشان دادند که با دستمزدی بسیار پایین در کارهای سنگین و یدی مانند ساختمان سازی حضور پررنگی دارند و همین مسأله باعث شده که جوانان ایرانی که به دنبال کار هستند به دلیل حضور افغانستانیها نتوانند در کارهای متعددی، شغلی را از آن خود کنند. به نوعی، حضور مهاجران افغانستانی باعث شده آنها کار را در دست بیگرند، خصوصاً در کارهایی مثل کارگر ساختمانی و شاگرد مغازه، کارفرماها به دلیل پایین بودن دستمزد افغانستانیها و همچنین بیمه نکردن، به دنبال مهاجران غیرقانونی بروند و دست جوان ایرانی را در پوست گردو بگذارند.
دولت مسعود پزشکیان در حال شکل گیری است ولی مردم به خوبی وعدههای او را به یاد دارند. ساماندهی مهاجران غیر قانونی یکی از وعدههایی است که مسعود پزشکیان بر آن بسیار تأکید داشت. این مشکلاتی که به آن اشاره شد گوشهای از معضلاتی است که حضور مداوم افغانستانیها برای ایرانیها به وجود آورده است.
امید می رود که مسعود پزشکیان با عمل به وعده خود هرچه زودتر مهاجران قانونی را ساماندهی و غیرقانونی را از کشور اخراج کند.
مساله همزیستی با مهاجران افغانستانی به یکی از مسائل قابل بحث در جامعه و همچنین جلسات متعدد مدیران رده بالا تبدیل شده و این روزها مشکلاتی که این بحث برای هموطنان در کشور و همچنین در محلات و شهرها به وجود آورده باعث شده که این معضل به یک ناهنجاری تبدیل شود و لزوم ورود مدیران رده بالا برای حل و فصل آن را بطلبد.
آمارهای متفاوتی از تعداد مهاجران افغان در ایران از 3 تا 10 میلیون نفر ارائه میشود، حضور این جمعیت پرشمار در کشورمان، به ویژه با توجه به حضور غیرقانونی بسیاری از آنها و ثبت یا شناسایی نشدنشان، واکنشهای متفاوتی را در جامعه برانگیخته است؛ برخی معتقدند که باید به هر طریق ممکن این جمعیت مهاجر غیرقانونی از کشور خارج شوند، در حالی که گروهی دیگر با توجه به شرایط حاکم در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان، خواهان میزبانی از مهاجران افغانستان تا تأمین امنیت و ارتقای کیفیت زندگی آنان در سرزمین مادریشان هستند.
در دولتهای گذشته و دولت کنونی بحث ساماندهی مهاجران افغانستانی قانونی با کارت تردد در ایران و همچنین اخراج غیرقانونیها به یک وعده ثابت تبدیل شده و اکثریت مدیران و حتی رؤسای جمهور با علم به اینکه حضور این مهاجران میتواند چالشهایی را برای مردم به وجود بیاورد، ولی در عمل نتوانستند آن طور که باید و شاید به این مساله رسیدگی کنند و همین رسیدگی نکردن، باعث شده که الان این مهاجران در تعداد زیاد در اکثر شهرها و روستاهای کشور رویت شوند.
اگر اهل فضای مجازی باشید قطعاً هر چند وقت یکبار فیلم ورود این مهاجران به کشور آن هم با تعداد بالا را خواهید دید، مهاجرانی که به هر زحمتی در یک خودرو خودشان را جا میدهند و به طرز عجیبی خودشان را به شهرهای کشور و حتی پایتخت میرسانند و بدون هیچ مشکل خاصی در کشور زندگی میکنند.
به تازگی افشای خلأهای قانونی موجود و سوء استفاده از آنها توسط برخی مهاجران غیرقانونی برای تملک املاک در ایران، حقوقدانان و جامعه شناسان را در رسانهها و فضای مجازی و محافل حقیقی بر آن داشت تا به موضوع مهاجران افغانستانی از زاویهای دیگر نگاه کنند و با توجه به این که جمعیت مهاجران افغانستانی به اندازه جمعیت چند کشور در حوزه جنوبی خلیج فارس تخمین زده میشود، این سؤال مطرح میشود؛ این جمعیت انبوه چه تهدیدی برای ایران محسوب میشود؟
1. خطر ادغام نژادی در کشور
با توجه به اینکه برخی از مهاجران افغانستانی چندین و چند سال است که در کشور زندگی میکنند و به یکی از همشهریان! تبدیل شدهاند و مردم برخی از آنها را در میان خودشان قبول کردهاند، ازدواج آنها و ایرانیها صورت گرفته و همین مساله باعث شده که خطر ادغام نژادهای ایرانی و افغانستانی در آینده بسیار نزدیک حس شود. پسران ایرانی اقدام به ازدواج با دختران مهاجر افغانستانی میکنند و برخی از دختران نیز به صورت قانونی یا غیر قانونی با مهاجرهای قانونی افغانستان ازدواج و در زیر یک سقف زندگی میکنند. ازدواجها باعث می شود که فرزندان به دنیا آمده دارای نژاد دورگهای باشند و همین مساله زنگ خطری جدی برای آینده ایران محسوب میشود.
2. جابجایی مواد مخدر
از آنجایی که مواد مخدر به یکی از معضلات جدی مملکت تبدیل شده و جوانان کشور را هر روز بیشتر از دیروز به کام مرگ و اعتیاد میکشاند، ورود و خروج غیرقانونی افغانستانیها و حمل مواد مخدر توسط آنها به داخل کشور به یکی دیگر از دل نگرانیها تبدیل شده است. ماده مخدری همچون تریاک که به مانند نقل و نبات در داخل خاک افغانستان تولید و مصرف میشود این از طریق مهاجران غیرقانونی خیلی سریع به دست مصرف کننده داخلی میرسد و علاوه بر کسب ثروت برای افغانستانیها جوانان کشور را به اعتیاد دچار میکند. عدم رسیدگی و ساماندهی مهاجران غیرقانونی میتواند به تجارت هرچه بیشتر این سوداگران مرگ کمک کند.
3. افزایش جنایت و تجاوزهای به عنف
در چند سال اخیر اگر سر به خبرگزاریها و روزنامههای کشور زده باشید هر هفته چند نمونه پرونده قتل، تجاوز و سرقت منتشر میشود. اگر اغراق نکرده باشیم از تعداد زیاد پروندهها حداقل یک سوم از آنها متعلق به مهاجران افغانستانی بوده است. چاقوکشی، قتل، سرقت، تجاوز به عنف، تنها گوشهای از جنایتهایی است که به نام افغانستانی نوشته شده و روز به روز نیز در حال افزایش است. برای آن که به یاد بیاوریم و مسئله را امس کنیم قتل مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش بهدست مهاجران افغانستانی انجام شد.
با توجه به این که بسیاری از مهاجران به صورت غیرقانونی وارد کشور میشوند و هیچ مدرک هویتی ندارند و حتی برگه تردد نیز ندارند و شناسایی آنها برای پلیس بسیار سخت است، به راحتی به هر کار خلافی دست میزنند و امید دارند از این خلاء استفاده کنند و هیچگاه بابت کار خلافشان دستگیر و مجازات نشوند.
4. به خطر افتادن منابع غذایی
نانواییهای کشور توسط افغانستانیهای هر منطقه قُرق شده و هرکدام از آنها اقدام به خرید بیش از بیست قُرص نان میکنند. از آنجایی که اکثریت مهاجران تمکن مالی آنچنانی ندارند، نان قوت غالب آنان است و برای سیر کردن خانواده غالبا پرجمعیت شان مجبورند از تعداد نانهای بیشتری استفاده کنند و همین مسأله باعث میشود با توجه به اینکه صاحبان نانوایی قانون تعداد نان را برای هرکس رعایت نمیکنند، مردم و همشهریان برای تهیه نان دچار مشکل شوند. حتی با وجود این که چندین ماه است سیستم کارتخوان هوشمند در نانوایی ها تعبیه شده ولی مالکان نانوایی با دور زدن قانون، هر تعداد نانی که افغانستانیها بخواهند به آنها میدهند و همین مسأله ظلمی است در حق هموطنان و هم محلهایهای مهاجران غیرقانونی افغانستانی!
5. به خطر افتادن بازار کار
مهاجران افغانستانی در سالهای متمادی حضورشان در کشور نشان دادند که با دستمزدی بسیار پایین در کارهای سنگین و یدی مانند ساختمان سازی حضور پررنگی دارند و همین مسأله باعث شده که جوانان ایرانی که به دنبال کار هستند به دلیل حضور افغانستانیها نتوانند در کارهای متعددی، شغلی را از آن خود کنند. به نوعی، حضور مهاجران افغانستانی باعث شده آنها کار را در دست بیگرند، خصوصاً در کارهایی مثل کارگر ساختمانی و شاگرد مغازه، کارفرماها به دلیل پایین بودن دستمزد افغانستانیها و همچنین بیمه نکردن، به دنبال مهاجران غیرقانونی بروند و دست جوان ایرانی را در پوست گردو بگذارند.
دولت مسعود پزشکیان در حال شکل گیری است ولی مردم به خوبی وعدههای او را به یاد دارند. ساماندهی مهاجران غیر قانونی یکی از وعدههایی است که مسعود پزشکیان بر آن بسیار تأکید داشت. این مشکلاتی که به آن اشاره شد گوشهای از معضلاتی است که حضور مداوم افغانستانیها برای ایرانیها به وجود آورده است.
امید می رود که مسعود پزشکیان با عمل به وعده خود هرچه زودتر مهاجران قانونی را ساماندهی و غیرقانونی را از کشور اخراج کند.
علی کلانتری