هشتمین قسمت از سریال «بازنده» به کارگردانی امین حسین پور، روز جمعه گذشته از پلتفرم فیلیمو منتشر شد. سریالی که به واسطه نام کارگردان آن و ساخت و پخش سریالِ «درمانگر»، مورد انتظار بود و اکثر مخاطبان انتظار داشت سریالی خوش ساخت را به تماشا بنشینند.
سریال بازنده از آن دست سریالهایی است که در سکوت، کار خود را به نحو احسن انجام میدهد و انتظار ندارد که عدهای برای آن دست و سوت و هورا بکشند. قسمتهای آغازین سریال با چشم پوشیهایی جزیی از برخی کم و کاستیها، میتواند از بهترین شروع های سریالی در ایران آن هم در ژانر جنایی/معمایی که یکی از سختترین ژانرها برای تولید سریالهای پرطرفدار است، لقب بگیرد.
بازنده با شناخت دقیقی که از روحیه مخاطب دارد سعی دارد آن را از پشت قاب تلویزیون به چالش بکشد و آن را در قصه درگیر و بیننده را وادار به حدس و گمان کند.
در صنعت سریال سازی هر وقت بیننده با قصه درگیر شود و سعی بر این داشته باشد که به حل معما و گرههای داستان کمک کند و یا حتی با یکی از کاراکترها همزاد پنداری کند، باید انتظار یک سریال خوب و حداقل درجه دوم را داشته باشیم.
در چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی سعی کرده که با ورود به این عرصه مخاطبان بیشتری را درگیر خود کند. پلتفرم فیلم نت اوجِ این حربه را به نمایش گذاشت و توانست با تولید و پخش سریال «پوست شیر»، تا مدتها پس از پخش سریال، مخاطب را درگیر معمای سریال خود کند و آنها را وادار کند که به حل معمای لاینحل کمک کنند. چنین شد و حال که حدود دو سال از پخش این سریال میگذرد، هنوز مردم این سریال را یکی از خوش ساختترین سریالهای شبکه نمایش خانگی میدانند.
صنعت سریال سازی، صنعت پر ریسکی است و تولید کنندگان آثار سریالی باید این موضوع را مد نظر داشته باشند که حوصله مخاطب و کشش آن به سمت ادامه سریال، به قسمت اولی درخشان وابسته است. پس باید این موضوع را در نظر بگیرند که اگر سریال آنها در قسمت اول قلابی برای مخاطب نداشته باشد، احتمال شکست خوردن پروژه اشان حتمی است. همچنان که بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی با وجود اینکه از تیم تولید قوی برخوردار بودند ولی به دلیل اینکه نتوانستند آن گونه که باید و شاید، مخاطب را با خود همراه کنند، با وجود زحمت فراوان به طور کلی از ذهن مخاطبان فراموش شدند.
باید خاطرنشان کنیم که سریال «بازنده» از آن دست سریالهایی است که اصلاً و ابداً کاراکتر محور نیست و با اینکه از بازیگران خوب و جذاب و کاربلدی مانند علیرضا کمالی و صابر ابر و سارا بهرامی بهره میبرد ولی این موضوع و فیلمنامه سریال است که باعث میشود هر هفته مخاطب، روزهای جمعه منتظر دیدن این سریال جذاب . معمایی باشد.
امین حسین پور با ساخت «درمانگر» نشان داده بود که میتواند سریال معمایی را در این ژانر به بهترین نحو ممکن پرداخت کند.
تمامی المانهای موجود در سریال بازنده مخاطب پسند است. از فیلمنامه جذاب و پرکشش گرفته، تا میزانسن و طراحی صحنه متفاوت و بازیهای خوب و نام آشنا همگی دست در دست هم دادهاند تا بعد از مدتها در سینمای ایران سریالی در خود شان مخاطب فهیم ایرانی ارائه بدهند.
از آنجایی که فیلم و سریال یکی از تفریحات ایرانی جماعت محسوب میشود باید با این فرض که مخاطب امروزی، اثر ضعیف را نمیپسندد، به دنبال ساخت آثاری باشیم که علاوه بر موفقیت تیم تولید، اثری خوب و تأثیر گذار را به مخاطب ارائه بدهیم.
اگر مخاطب سریال بازنده باشید قطعاً گرههای درون داستان این اثر، شما را هم درگیر کرده است. سریال تا پایان قسمت هفتم حساسیت را با پنهان کردن هویت آدم ربا، به اوج خود رسانده بود تا اینکه در قسمت هشتم، هویت فرد برای مخاطب نمایان شد ولی دوباره با توجه به اینکه فیلمنامه قصد دارد مسیر معماگونه خود را بدون آزار دادن بیننده طی کند، تماشاچی در ابهامی چندپاره است و نمیتواند تشخیص بدهد که فرد متهم کیست و اصلا چه دلیلی برای این آدم ربایی داشته است!
اگر مخاطب سریالهای معمایی و جنایی همچون شرلئک هلمز، آگاتاکریستی و هرکول پوآرو بودهاید و یا چند سریال در این ژانر را تماشا کرده باشدی متوجه می شوید که سریال بازنده نیز سعی کرده است راه درستی که آنها رفتهاند طی کند. سریالهای جنایی خوش ساخت که در طول قسمتها نه تنها هویت قاتل یا خاطی را لو نمیدهد بلکه در اکثر قسمتها با طرح سوالاتی فراوان سعی میکند که مخاطب را در همه قسمتها در کنار خود داشته باشد و او را برای کشف حقیقت تشنه نگه دارد و در آخر با پایان بندی غیرمنتظره آن اثر را برای همیشه در ذهن بیننده حک میکند.
پورحسین هم همان طور که از ظواهر امر پیداست درس خود را از سینمای معمایی جنایی خوب یاد گرفته و قصد دارد با طرح سوال در همه قسمتها در نهایت ضربه آخر را کاری بزند.
در کل در این برهوت سریالهای خوب، «بازنده» به خوبی نشان داده که سریالی در حد و اندازه سریالهای خارجی و با برچسب «برنده» است. این که در این برهه سریالی بتواند اینچنین در دل مردم جا باز کند و روایتی درست داشته باشد برای سینمای ایران جای بسی خوشحالی است.
سریال بازنده از آن دست سریالهایی است که در سکوت، کار خود را به نحو احسن انجام میدهد و انتظار ندارد که عدهای برای آن دست و سوت و هورا بکشند. قسمتهای آغازین سریال با چشم پوشیهایی جزیی از برخی کم و کاستیها، میتواند از بهترین شروع های سریالی در ایران آن هم در ژانر جنایی/معمایی که یکی از سختترین ژانرها برای تولید سریالهای پرطرفدار است، لقب بگیرد.
بازنده با شناخت دقیقی که از روحیه مخاطب دارد سعی دارد آن را از پشت قاب تلویزیون به چالش بکشد و آن را در قصه درگیر و بیننده را وادار به حدس و گمان کند.
در صنعت سریال سازی هر وقت بیننده با قصه درگیر شود و سعی بر این داشته باشد که به حل معما و گرههای داستان کمک کند و یا حتی با یکی از کاراکترها همزاد پنداری کند، باید انتظار یک سریال خوب و حداقل درجه دوم را داشته باشیم.
در چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی سعی کرده که با ورود به این عرصه مخاطبان بیشتری را درگیر خود کند. پلتفرم فیلم نت اوجِ این حربه را به نمایش گذاشت و توانست با تولید و پخش سریال «پوست شیر»، تا مدتها پس از پخش سریال، مخاطب را درگیر معمای سریال خود کند و آنها را وادار کند که به حل معمای لاینحل کمک کنند. چنین شد و حال که حدود دو سال از پخش این سریال میگذرد، هنوز مردم این سریال را یکی از خوش ساختترین سریالهای شبکه نمایش خانگی میدانند.
صنعت سریال سازی، صنعت پر ریسکی است و تولید کنندگان آثار سریالی باید این موضوع را مد نظر داشته باشند که حوصله مخاطب و کشش آن به سمت ادامه سریال، به قسمت اولی درخشان وابسته است. پس باید این موضوع را در نظر بگیرند که اگر سریال آنها در قسمت اول قلابی برای مخاطب نداشته باشد، احتمال شکست خوردن پروژه اشان حتمی است. همچنان که بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی با وجود اینکه از تیم تولید قوی برخوردار بودند ولی به دلیل اینکه نتوانستند آن گونه که باید و شاید، مخاطب را با خود همراه کنند، با وجود زحمت فراوان به طور کلی از ذهن مخاطبان فراموش شدند.
باید خاطرنشان کنیم که سریال «بازنده» از آن دست سریالهایی است که اصلاً و ابداً کاراکتر محور نیست و با اینکه از بازیگران خوب و جذاب و کاربلدی مانند علیرضا کمالی و صابر ابر و سارا بهرامی بهره میبرد ولی این موضوع و فیلمنامه سریال است که باعث میشود هر هفته مخاطب، روزهای جمعه منتظر دیدن این سریال جذاب . معمایی باشد.
امین حسین پور با ساخت «درمانگر» نشان داده بود که میتواند سریال معمایی را در این ژانر به بهترین نحو ممکن پرداخت کند.
تمامی المانهای موجود در سریال بازنده مخاطب پسند است. از فیلمنامه جذاب و پرکشش گرفته، تا میزانسن و طراحی صحنه متفاوت و بازیهای خوب و نام آشنا همگی دست در دست هم دادهاند تا بعد از مدتها در سینمای ایران سریالی در خود شان مخاطب فهیم ایرانی ارائه بدهند.
از آنجایی که فیلم و سریال یکی از تفریحات ایرانی جماعت محسوب میشود باید با این فرض که مخاطب امروزی، اثر ضعیف را نمیپسندد، به دنبال ساخت آثاری باشیم که علاوه بر موفقیت تیم تولید، اثری خوب و تأثیر گذار را به مخاطب ارائه بدهیم.
اگر مخاطب سریال بازنده باشید قطعاً گرههای درون داستان این اثر، شما را هم درگیر کرده است. سریال تا پایان قسمت هفتم حساسیت را با پنهان کردن هویت آدم ربا، به اوج خود رسانده بود تا اینکه در قسمت هشتم، هویت فرد برای مخاطب نمایان شد ولی دوباره با توجه به اینکه فیلمنامه قصد دارد مسیر معماگونه خود را بدون آزار دادن بیننده طی کند، تماشاچی در ابهامی چندپاره است و نمیتواند تشخیص بدهد که فرد متهم کیست و اصلا چه دلیلی برای این آدم ربایی داشته است!
اگر مخاطب سریالهای معمایی و جنایی همچون شرلئک هلمز، آگاتاکریستی و هرکول پوآرو بودهاید و یا چند سریال در این ژانر را تماشا کرده باشدی متوجه می شوید که سریال بازنده نیز سعی کرده است راه درستی که آنها رفتهاند طی کند. سریالهای جنایی خوش ساخت که در طول قسمتها نه تنها هویت قاتل یا خاطی را لو نمیدهد بلکه در اکثر قسمتها با طرح سوالاتی فراوان سعی میکند که مخاطب را در همه قسمتها در کنار خود داشته باشد و او را برای کشف حقیقت تشنه نگه دارد و در آخر با پایان بندی غیرمنتظره آن اثر را برای همیشه در ذهن بیننده حک میکند.
پورحسین هم همان طور که از ظواهر امر پیداست درس خود را از سینمای معمایی جنایی خوب یاد گرفته و قصد دارد با طرح سوال در همه قسمتها در نهایت ضربه آخر را کاری بزند.
در کل در این برهوت سریالهای خوب، «بازنده» به خوبی نشان داده که سریالی در حد و اندازه سریالهای خارجی و با برچسب «برنده» است. این که در این برهه سریالی بتواند اینچنین در دل مردم جا باز کند و روایتی درست داشته باشد برای سینمای ایران جای بسی خوشحالی است.
علی کلانتری