سالها بود که رژیم صهیونیستی با استفاده از رسانههای تحت اختیار صهیونیستها جهان را متقاعد ساخته بود که جزو چهار ارتش قدرتمند جهان است و هیچ کشوری در منطقه توان رویایی با ارتش این رژیم را ندارد.
اولینبار در جنگ ۳۳ روزه این ارتش قدرتمند در برابر یک حزبی که حتی در داخل لبنان هم با دولت مرکزی مشکلات متعددی داشت و طی دوره جنگ هم بطور کامل از سوی کابینه فواد سینیوره محدودیتهایی برای حزبالله لبنان ایجاد شده بود شکست سنگینی متحمل شد.
این شکست آنچنان سنگین بود که رژیم صهیونیستی چندین موسسه تحقیقاتی نظامی را مسئول انجام تحقیقاتی برای دلائل این شکست کرد و جنگ ۳۳ روزه سبب شد تا رژیم صهیونیستی هیچگاه تن به درگیری با حزبالله لبنان نداده و همواره از بروز تنش خودداری کند.
البته رژیم صهیونیستی اولین ضربه مهلک را در زمان فرار از جنوب لبنان از حزبالله دریافت کرده بود و هیچگاه به آن فرار خفتبار اشاره نمیکند زیرا هیچ توجیه واقعی برای آن نمی توان ارائه کرد جز فرار. اما جنگهای رژیم صهیونیستی با غزه نوعی دیگر از جنگ و جنایت را در جهان نمودار کرده است. جنگ با ملتی که همواره در اشغال هستند و کشتار و محاصره به امری روزمره تبدیل شده است.
دو جنگ پیشین یعنی جنگ سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ توانست توان مقاومت و نیروهای پایداری ملت فلسطین را به مقامات اسرائیلی نشان دهد و آنها را بیدار کند. تا آن زمان صهیونیستها متصور بودند که حمله به غزه کاری راحت خواهد بود ولی ایستادگی فلسطینیان غزه معادلات را تغییر داد.
حمله وحشیانه اخیر ارتش رژیم صهیونیستی به غزه تمامی خیالپردازیها و تبلیغات صهیونیستها را از بین برد و هیبت بادکنکی این غول نظامی را سوراخ کرد. این اقدامات تا اندازهای برای صهیونیستها غیرقابل باور بود که رسانههای صهیونیستی شگفتی مقامات نظامی را از عملیاتهای گردانهای مختلف مقاومت اعلام داشتند.
اسارت یک نظامی، به هلاکت رساندن فرماندهان ارشد اسرائیل در پادگانهای خودشان بدون تلفات برای مقاومت، برد بالای موشکهای مقاومت، میزان و حجم موشکهای در اختیار مقاومت که پایانی ندارد، وجود درز امنیتی و اطلاعاتی در سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی، پافشاری مقاومت بر ادامه جنگ تا پذیرش شروط مقاومت و دهها مورد دیگر همگی از شرایط جدید مقاومت در این دوره از حملات اسرائیل به غزه است.
برخی کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست اظهار داشتهاند که ارتش در برابر غزه که به یک منطقه غیرقابل شکست تبدیل شده شکست سنگینی را متحمل شده و رزمندگان مقاومت برگ برنده در این جنگ را در دست دارند.
شاید اظهارات سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی درباره اسارت ستوان هدار گلدین از کفار سابا و تیپ گفعاتی نشان از اعترافی دردناک دارد زیرا این نظامی در رفح توسط نیروهای مقاومت به اسارت درآمد و نکته مهم آن است که وی پسر عموی موشه یعالون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی است.
جنبههای مختلف شکست ارتش و از بین رفتن هیمنه قدرت نظامیان اسرائیل مختلف است و اگر از بعد درازمدت به قضیه بنگریم میبینیم شرایط ارتش صهیونیستی بعد از متحمل شدن تلفات بالا در این جنگ و وارد آمدن خسارات فراوان به شهرهای مختلف سرزمینهای اشغالی و البته علیرغم سانسور شدید خبری که اعمال میشود و آمار واقعی تلفات منتشر نمیشود ولی مقامات اسرائیلی شاهد موجی از مهاجرت معکوس خواهند بود.
مهاجرت معکوس باعث میشود در ابتدا توازن جمعیتی بین سرزمینهای اشغالی و فلسطینیان برهم خورده و شرایط سختی را به رژیم صهیونیستی چه برای کنترل شرایط داخلی و چه برای نگاه داشتن این توازن و حتی برای جذب یهودیان دیگر برای مهاجرت تحمیل خواهد کرد.
اما از لحاظ درازمدت خرج و مهاجرت معکوس در سرزمینهای اشغالی کاهش نیروهای نظامی و سربازان را نیز درپی خواهد داشت. زیرا صهیونیستها با امید زندگی بهتر از شرایطشان در اروپا به سرزمینهای اشغالی کوچ میکنند. مرگ، موشک، پناهگاه، ویرانی و هراس نمیتواند دلیلی برای ماندن آنها در سرزمینهای اشغالی باشد و آنها نیز مانند دیگر صهیونیستهایی که دارای تابعیتهای چندگانه هستند به کشورها و سرزمینهای اصلی خود باز خواهند گشت.
نکتهای که شاید هدار گلدین پس از آزادی سریعا به تابعیت دوم خود اقدام کند و به انگلیس برود. تفنگداران دیگری که در ارتش رژیم صهیونیستی خدمت میکردند و توسط مقاومت به هلاکت رسیدهاند نیز به قصد جان دادن برای این خاک اشغال شده نیامده بودند.
ارتشی که خود را جزو ابرقدرتهای نظامی جهان میدانست اینبار طبق اعتراف آلون دیوید کارشناس نظامی کانال ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی در دام نیروهای مقاومت افتاده دید و اعلام کرد که تعدادی از نیروهای مقاومت از طریق بزرگترین بحران جنگ اخیر (تونلهای مقاومت) مورد حمله قرار گرفت. در این حمله نیروهای مقاومت از تونلها خارج شدند با استفاده از سلاحهای سبک و نیمهسبک به نظامیان صهیونیست حمله کرده و سپس یک رزمنده در اقدامی استشهادی چندین صهیونیست را به هلاکت رساندند.
آیا می توان شرایط دو طرف را در این جنگ با هم مقایسه کرد و آیا در کل و جزء ارتش رژیم صهیونیستی قابل مقایسه با مقاومت فلسطین در غزه تحت محاصره میباشد. پس چگونه است که نظامیان صهیونیست تاکنون نتوانستهاند تلفاتی را از نیروهای مقاومت اعلام کنند و دائما موشکها و بمبهای خود را بر سر مردم بیدفاع فلسطین سرازیر میکنند. گفتنی است که اخیرا صهیونیستها برای جلوگیری از رفتن آبروی نداشته اعلام کردهاند که یازدهمین ارتش دنیا میباشند زیرا عدد تک رقمی جایی برای بقای نظامی نمیگذاشت و سلاحهای ابتدایی و ساده مقاومت توانسته بود کل بدنه ارتش را زیر سوال ببرد.
اسارت سائول آرون و هدار گلدین در حالی صورت گرفته که رژیم صهیونیستی اعلام کرده دارای سه هزار و ۸۷۰ دستگاه تانک، ۶۸۰ فروند هواپیمای جنگی، دویست کلاهک اتمی، چهارده زیر دریایی جنگی و سالانه پانزده میلیارد دلار بودجه نظامی است.
حال باید دید که این طبل بزرگ توخالی چرا در برابر ایمان قوی مقاومت فلسطین نتوانسته اقدامی موثر انجام دهد و تنها دست به کشتار مردم بیدفاع و بیگناه میزند؟ چرا باید یک سوم شهدا را کودکان تشکیل دهد؟ چرا نیمی از شهدا را زنان و کودکان تشکیل میدهد؟
آیا نشان اقتدار و قدرت ارتش رژیم صهیونیستی این آمار است؟
عماد نجار