اخیرا ًرهبر معظم انقلاب در درس خارج فقه خود یکی از دلایل توصیه به احمدی نژاد برای شرکت نکردن در انتخابات ریاست جمهوری را ایجاد فضای دوقطبی عنوان کردند و در اینباره فرمودند: گفتم که صلاح نمیدانیم شما در فلان قضیه شرکت کنید... اگر توی این مقوله وارد شدید در کشور دوقطبی ایجاد میشود.
این اولینبار نیست که رهبر معظم انقلاب در اینباره هشدار میدهند. ایشان بارها بر این نکته تاکید داشتند. اما دوقطبیسازی جامعه به چه معنا ست؟
در دین مقدس اسلام تنها دوقطبی شناخته شده و مورد تایید دوقطبی میان حق و باطل است. این دوقطبی مورد تایید اسلام است و مبارزه با ظالم است که نماد بیرونی آن در سالهای اخیر مبارزه با استکبار جهانی، صهیونیست بشمار میرود. اما آنچه از دوقطبی از منظر مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته به قطببندیهایی است که تنها به معنای اختلاف دیدگاه و انتقاد داشتن گروهی به گروه دیگر نیست بلکه به این معناست که این اختلاف و نزاع به درگیری و تقابل ختم شده و با تحریک احساسات طرفداران و حامیان هریک از گروهها گروهی علیه گروهی دیگر تحریک شود.
آنچه در اظهارات رهبری مشاهده میشود ایشان به مواردی در مورد این دوقطبی اشاره کردهاند که از آنها دوقطبی ایجاد شکاف در حاکمیت است یا اختلاف قوا است که در این زمینه در موارد متعددی ایشان بر اتحاد سو قوه تاکید کردهاند. اما موضوع دیگر که در فرمایشات مقام معظم رهبری میتوان درک کرد توصیه بر عدم اختلاف میان حاکمیت و مردم است ایشان تاکید میکنند که یکی از هدفهای استکبار از اول انقلاب تا کنون این بوده است که آنها یک دوقطبی خطرناک بین مردم و حاکمیت به وجود بیاورند که این امر هدفی است مقابل هدف به وجود آمدن انقلاب اسلامی. همچنین مقام معظم رهبری نسبت به وجود دوقطبی دیگر در بین نخبگان سیاسی و امتداد آن بین مردم نیز هشدار دادهاند.
در حقیقت دشمنان در جامعه تلاش میکنند تا جبهه جنگ «حیدری - نعمتی» راه بیندازند و منافع خود را از این طریق تأمین کنند.
دوقطبی کردن جامعه به نفع چه کسی است؟
گروههای مختلفی از دشمنان نظام از دوقطبی کردن جامعه سود میبرند آنچه که روشن است ضد انقلاب، منافقین و دشمنان قسم خورده در استکبار، و آنها که از انقلاب کینهای به دل دارند و در داخل هستند، بهترین زمان را برای ضربه زدن، فضای دوقطبی جامعه میدانند که بر موج احساسات پاک مردم سوار شوند و اهداف شوم خود را دنبال کنند.
خطرات دوقطبیسازی
دوقطبیسازی یا به عبارتی ایجاد فضای تقابل صدمات جبرانناپذیری را متوجه اتحاد جامعه میکند و جرقهای برای تفرقه و چنددستگی اجتماعی میشود که علیرغم تحمیل خسارتهای سیاسی به جامعه، بستر نقشآفرینی سیاسی را برای تمام گروهها از بین میبرد و به زیان تمام نخبگان و جامعه ایران خواهد بود. همچنانکه در انتخابات سال ۸۸، بازی دوقطبیسازی انتخابات زمینهساز ناامنی و مناقشاتی شد که روند و نتایج انتخابات را زیر سؤال برد و به درگیری بیسابقهای انجامید که حماسه بزرگ ملت در ۲۲ خرداد را تلخ و ناگوار نمود.
همچنین برخی از کارشناسان نیز معتقدند که از سویی دیگر عملکرد دولت یازدهم و پرداختن به برخی حاشیهها و اظهارنظرهای متفاوت، به این دوقطبی کردن فضای جامعه دامن زده است. مدافعان و طراحان دوقطبیسازی، بیش از آنکه برنامهای برای اداره کشور داشته باشند، بر رویکرد نفی و نقد قطب مقابل تأکید دارند.
سیاسیکارها برای اجرای سناریو دوقطبی کردن جامعه تا جایی پیش رفتند که حتی از مذاکرات هستهای هم چشمپوشی نکردند و سعی داشتند جامعه را به دو دسته مخالف و موافق توافق تقسیم کنند. درحالیکه دوقطبی کردن جامعه در مورد مناقشه هستهای خیانت به اقتدار ملی است. رهبر معظم انقلاب هم در سخنانشان در ابتدای سال در حرم مطهر امام رضا(ع) تاکید کردند که «هیچکس در ایران مخالف مذاکره نیست» و از تریبون نمازجمعه تهران هم نسبت به این مسئله واکنش نشان داده شد. امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه نباید خروجی بحث هستهای دوقطبی کردن و اختلاف در جامعه باشد تصریح کرد: «مسئله هستهای یک مسئله فراقوهای و فراجناحی است. موضوع هستهای مسئله نظام است و مسئله یک جناح و حزب خاص نیست. این موضوع نباید دستمایه اختلاف باشد.»
سیداحمد خاتمی تاکید کرد: «نباید کسانی از این مسئله استفاده جناحی و حزبی کنند و برای انتخابات آخر سال دانه بپاشند چراکه بهرهبرداری جناحی از این موضوع سوءاستفاده از سرمایه ملی است.»
تبعاتی که از دوقطبی در بلندمدت و کوتاهمدت
امروز کمتر از ۸ ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است نباید فراموش کنیم که فضای دوقطبی در انتخابات قطعا موثر واقع خواهد شد و انتخاباتی که باید مظهر و منشاء انسجام و وحدت ملی باشد، به یک فتنه بدل میشود کما آنکه نظیر آن در انتخابات سال ۸۸ ایجاد شد و بین آحاد جامعه اختلاف و اصطکاکی ایجاد شد و تبعات منفی بسیاری به بار میآورد. پدیده دوقطبی شدن منجر به سیاهنمایی و سفیدنمایی مطلق خواهد شد و چارهای جز حذف رقبا نخواهد بود. این پدیده شوم مردم را سیاست زده میکند و یاس و ناامیدی را در جامعه میگستراند . اگرچه ممکن است در کوتاه مدت منجر به یک مشارکت گسترده و احساسی در انتخابات به نفع یک جریان شود اما طبیعتا در بلند مدت منفی خواهد بود و منجر به یاس و سرخوردگی و مهمتر از آن بیتفاوتی نسبت به مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی میشود.
وقتی که در فضای دوقطبی طرفین بنا را بر حذف یکدیگر میگذارند، این مسئله میتواند به ناامنسازی انتخابات و حتی درگیری فیزیکی میان موافقان و مخالفان یک حزب یا جریان هم کشیده شود.
در شرایطی که موفقیتی حاصل شود و دوقطبی ایجاد شود، غرب و دشمنان خارجی به این دوقطبی میپیوندند و با حمایت از یک جریان سیاسی این دوقطبی را تعمیق میبخشند و موجبات دخالت خارجی را فراهم و به استقلال کشور آسیب میرساند و موجبات طمع دشمنان در انقلاب اسلامی را فراهم میکند.
اقداماتی برای خنثی سازی دوقطبیسازی
مهمترین راهکار را رهبری انجام دادند زیرا نوعا در این نوع دوقطبیها، اگر یک قطب کنار رود و میدان برای قطبهای گوناگون باز شود، دوقطبی کنار زده میشود و این معادله بهم میخورد و نتیجهای که دشمن میخواهد به دست آورد، محقق نخواهد نشد. مقام معظم رهبری با توصیهای که داشتند و بعضی از کاندیداها را از حضور در انتخابات نهی کردند، این دوقطبی را خنثی کردند و طبیعتا با این کار دشمن شکست خواهد خورد و آنانی که طرفدار فضای دوقطبی بودند، اکنون بسیار ناراحت هستند. بهترین کار این است که فضای انتخابات را از دوقطبی به سمت چند قطبی سوق دهیم و انشقاقی که زیرساخت آن سفید و سیاه دیدن جریانها بود، بوجود نیاید و از افراط و تفریط هم جلوگیری شود.
از سوی دیگر روشن کردن مسیر و مرزبندی دوگانه "انقلاب / ضدانقلاب" است که گم کردن سرنخ آن، فضای سیاسی را نه تنها برای مردم که برای چهرههای سیاسی هم غبارآلود خواهد کرد. بر مبنای چنین منطقی اصلاحطلب و اصولگرا میتوانند خاکریز انقلاب را برای مرزبندی با آن طرف خاکریز شاخص قرار دهند.