هنگامی که یک مقام عراقی میگوید اختلافات ایران و عربستان به ما ربطی ندارد، نشان از چه واکنشی است؟ در حالی که یکی از بحرانهای منطقهای، عراق است.
نخستوزير عراق با متهم کردن ریاض به مداخله در امور داخلی این کشور، از عربستان سعودي خواست مشکلاتش با ايران را بدون وسط کشیدن پای عراق، حل کند. سفر عادلالجبیر به بغداد و دیدار او با مقامات عراق همچنان با تحلیلهای گوناگونی روبرو است. عراق پس از سقوط صدام و استقرار یک دولت برآمده از مردم و اشتراکات زیاد فرهنگی و مذهبی، با ایران روابط نزدیکی را آغاز کرد.
هنگامی که صدام در این کشور حاکم بود، یکی از کشورهای مهم اتحادیه عرب محسوب میشد که به خاطر وجود یک حکومت دیکتاتور و جاهطلب از سوی دیگر کشورهای عضو به دیده یک ابزار به آن نگریسته میشد. اما همین ابزار در دست، افسار پاره کرد و با حمله به کویت پای آمریکا را هم به منطقه گشود. سرانجام دیکتاتور جلاد عراق سرنگون شد و از آنجا که آمریکا برای ساقط کردن صدام هزینه کرده بود توقع داشت که دولت پس از او، یکی از همپیمانان ایالات متحده شود.
کشورهای عربی به ویژه رژیم سعودی از همان آغاز به کار دولت مردمی عراق، دخالتها و فتنهگریهای خود را علیه آن آغاز کردند.
زمینهسازی آمریکا در زمان حضور در عراق، باعث ریشهدار شدن گروههای تکفیری- سلفی در این کشور شده بود و اکنون هم عراق درگیر هضم دستپخت غذای بیات آمریکا و سهودی از سالها حضور در این کشور است. عربستان در این میان سردمدار دشمنی با عراق بوده و تنها حامی این کشور در طول سالهای بحرانی، جمهوری اسلامی ایران است که مقامات و مردم عراق به همین خاطر همواره قدردان این حمایتها بودهاند.
اکنون هم که عراق بیش از ۲ سال است درگیر جنگی خانمانسوز است، تنها کشوری که در منطقه به یاری این کشور شتافته جمهوری اسلامی ایران است. در این مدت ۲ سال، هیچ کشور عربی منطقه حتی یک ریال هم به عراق کمک نکرده است.
گرچه عراق عضو شورای همکاری خلیج فارس نبوده و در دوران صدام هم عضویت نداشته است، اما در جنگ عراق علیه ایران، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کمکهای بسیاری به صدام کردند. کمکهای مالی عربستان و کویت در آن زمان یکی از دلایل طولانی شدن جنگ بود.
اما اکنون که عراق در مقابل گروههای تروریستی نیاز به یاری دارد، نه تنها کمکی از سوی اعراب مطقه به این کشور نمیشود، بلکه یکی از عوامل اصلی بحران در منطقه همین سران کشورهای عربی از جمله سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است که عربستان معماری آن را بر عهده داشته و اکنون رهبری آن را دارد.
اکنون که عربستان سعودی سیاستهای خصمانهای علیه ایران گرفته است و هر روز بر دشمنی خود با ایران میافزاید، یکی از دلایلی که سعودیها دست به سیاست تقابلی با ایران زدهاند به خاطر حمایتهایی است که ایران از عراق انجام داده و میدهد. اگر ایران به درخواست عراق برای یاری رساندن به آنها مقابل گروههای تروریستی- تکفیری همچون داعش پاسخ نمیداد و آنها را در این معرکه تنها میگذاشت، شاید خوشایند عربستان میبود، اما سعودیها جای ایران را نمیگرفتند، بلکه آنگاه به آسانی میتوانستند برنامههای خود را برای عراق پیاده کنند و در چنین شرایطی، پیش از این داعش بر عراق حکومت میکرد.
پس با این شرایطی که وجود دارد، نمیتوان گفت که عربستان اختلافات خود را بدون وسط کشیدن پای عراق، با ایران حل کند، چون این توصیه به ایران هم محسوب میشود. یکی از اختلافاتی که عربستان سعودی با ایران دارد، کمکهایی است که ایران به واسطه درخواست رسمی دولت عراق به این کشور میکند و عربستان آن را مداخله ایران میداند.
اکنون هم که پیروزیهای عراق با حمایتهای جمهوری اسلامی ایران میرود تا کامل شود، تحرکاتی از سوی عربستان دیده میشود که نشان از یک برنامه و توطئه دارد.
سفر الجبیر به عراق با توجه به روابط سردی که میان این دو کشور وجود دارد، مشکوک است.او در دیدار با مقامات عراق گفته است عربستان آماده کمک به عراق برای ایجاد امنیت و ثبات در مبارزه با تروریسم است. آیا چنین ادعایی از سوی کشور حامی تروریستهای تکفیری را میتوان جدی گرفت؟! جمهوری اسلامی ایران و کشورهای همسو برای این که بتوانند در مقابل نیرنگهایی که همواره از سوی دشمنان تدارک دیده میشود، مقابله کنند نیازمند پیمانهای دوجانبه و چند جانبه هستند. وجود پیمان و قراردادی که رسماً و علنی باشد، میتواند علاوه بر این که خط مشی آنها را در معادلات منطقه ای روشن کند، چشم طمع فتنهگران را هم کور سازد. ایران، سوریه و عراق ظرفیت تشکیل این پیمان را دارند.
عربستان می کوشد تا روابط خود را با عراق به سطح عادی بازگرداند و با گسترش آن، جای ایران را در عراق بگیرد، حال این تلاش به ثمر خواهد رسید یا نه بستگی به برخورد و واکنش مسئولین و مردم عراقی دارد.اما این نکته هیچگاه نباید از ذهن بیرون رود که کمکهای مالی سعودیها به داعش و دیگر گروههای تکفیری است که شرایط بحرانی در منطقه به ویژه عراق و سوریه را شکل داده است.
کشورهای دیگر از جمله عمان، کویت و قطر را هم میتوان در این پیمان گنجاند. چنین کشورهایی هم در معرض خطر سیاستهای غلط و ویرانگر عربستان سعودی قرار دارند، کافی است تا مقامات این کشورها اندکی از جو سازیها و القائات آلسعود، خود را دور کنند و واقعیات را نظارهگر باشند آنگاه هر چه بیشتر پی به حقانیت جمهوری اسلامی ایران خواهند برد.
نقطه تقابل میان کشورهای یاد شده، ارتباطی است که عربستان با رژیم صهیونیستی دارد، از این پس این موضوع باید به عنوان نقطه افتراق با آلسعود در نظر گرفته شود.
پای عراق در میان است، نمیتوان بحرانی که به واسطه دخالتهای آلسعود در کشورهای منطقه و حمایتهای این رژیم از گروههای افراطی تکفیری- سلفی ایجاد شده است، تنها میان دو کشور ایران و عربستان سعودی تقسیم کرد. بلکه همه کشورهای منطقه از جمله عراق باید تکلیف صد در صدی خود را روشن کنند و محل استقرار خود را مشخص سازند.