دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۶
کد مطلب : 122993

ذوب‌آهن به نام ما به کام دیگران!

پنجاه‌وپنج سال پیش زمانی که اولین کلنگ بزرگترین واحد صنعتی و مخرب در یکی از رؤیایی‌ترین زیست محیط‌های کشور...
پنجاه‌وپنج سال پیش زمانی که اولین کلنگ بزرگترین واحد صنعتی و مخرب در یکی از رؤیایی‌ترین زیست محیط‌های کشور که به روایتی شمال سبز و غرب استان اصفهان بود، به زمین زده شد، هیچکس به‌جز بالادستی‌های آن زمان نمی‌دانست تا چند دهه بعد بهشتی به نام لنجان به جهنمی واقعی به نام صنعت فولاد تبدیل خواهد شد تا همه سرسبزی و طراوت خود را از دست بدهد و ظرف کمتر از نیم‌قرن میانگین حرارت آن در فصل تابستان از ۱۲ به ۴۰ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد و میزان رطوبت مفید آن که باعث می‌شد هزاران هکتار از اراضی زیر کشت یکی از مرغوب‌ترین نوع برنج جهان برود به بیابانی برهوت و رودخانه‌ای خروشان به باریکه از پساب صنعتی تبدیل شود و جمعیتی سرشار و فعال، ابزار کشاورزی و باغداری را کنار بگذارند و عازم کارخانه‌هایی شوند که تلاشش به نام آن‌ها و سود و شهرتش به کام دیگران باشد و باغات مفرح و درختان سر به فلک کشیده آن نیز به مجتمع‌های تجاری و مسکونی و حواشی صنعت تبدیل تا به یک منطقه مهاجرپذیر مبدل گردد.
آذرماه ۱۳۹۵ قدس آنلاین پس از گذشت نیم‌قرن سکوت در مقاله‌ای نوشت «لنجان آفتاب که می‌زند صدای سرفه اهالی شهر و روستا بلند می‌شود. ساز شعله‌های کوره‌های ذوب‌آهن این شهر کوک نیست و همین امر باعث شده دود این آتش چشم و سینه مردم شهر را بسوزاند، مردمی که حالا دیگر سرفه‌ها جان آن‌ها را به لب رسانده است. یکی از ساکنان شهر لنجان می‌گوید: بیماری ریوی داریم، صبح‌ها که بیدار می‌شویم دود همه جای منطقه لنجان را پرمی دارد، دودی که به خاطر کوره‌های ذوب‌آهن است و ما که بیماری‌های ریوی داریم به‌سختی نفس می‌کشیم. اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان اصفهان نام کارخانه ذوب‌آهن زرین‌شهر را به لیست سیاه خود اضافه کرده و به اتهام صنعت آلاینده از آن شکایت کرده است». سه سال بعد یعنی ۵ مرداد ۱۳۹۸ خبرگزاری ایمنا در گزارشی می‌نویسد: «هر واحد صنعتی که سبب انتشار کوچک‌ترین آلایندگی در محیط‌زیست شود موظف است برای رفع آن اقدام کند، فقط سلامت مردم در مناطق صنعتی همواره جزو اولویت‌های محیط‌زیست بوده بر همین اساس کارشناسان این اداره به دلیل صنعتی بودن شهرستان به‌صورت جدی پیگیر هرگونه آلایندگی صنایع هستند. کارخانه ذوب‌آهن باوجود انجام بعضی اقدامات در راستای کاهش و یا رفع آلودگی همچنان ازنظر اداره حفاظت محیط‌زیست مجموعه‌ای آلاینده به شمار می‌آید و این مسئله نشان‌دهنده آن است که اقدامات انجام‌شده از سوی این مجموعه تولید فولاد کافی نبوده است. البته کارخانه ذوب‌آهن درزمینه آلودگی آب اقدامات خوبی انجام داده و با نمونه‌برداری‌های دوره‌ای انجام‌شده این مسئله مورد تأیید قرار گرفته است، اما نباید فراموش کرد این کارخانه تا رفع کامل آلودگی ازنظر این سازمان آلاینده محسوب می‌شود.
کارخانه ذوب‌آهن باید مشکلات زیست‌محیطی خود را در قالب طرحی جامع رفع و برنامه زمان‌بندی در این خصوص ارائه کند. هر واحدی که فعالیت آن توأم با آلودگی باشد تا رفع آلودگی مورد پیگرد قضایی قرار می‌گیرد، علاوه بر واحد کک سازی در بعضی قسمت‌های کارخانه ذوب‌آهن نیز مشکلات زیست‌محیطی وجود دارد. البته همه مشکلات موجود در یک حد و اندازه نیست و میزان آلایندگی‌ها متفاوت است که برحسب اهمیت و میزان آلودگی باید اقدامات لازم جهت رفع آن‌ها با اولویت‌بندی انجام شود». این روند تخریب اکوسیستم‌های منطقه از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۵ بی‌وقفه ادامه داشته تا آثار مخرب آن ازنظر آب‌وهوا و تنفس در سه استان هم‌جوار تأثیرگذار باشد. بیست و هفتم دی‌ماه ۱۴۰۰ یعنی دو سال بعد خبر آنلاین گزارشی به این مضمون دارد «به همت تلاشگران ذوب‌آهن اصفهان، پروژه‌های بهینه‌سازی الکتروفیلتر ۱۱۰ آگلومراسیون و نصب بگ فیلتر واگن توزین کوره بلند به بهره‌برداری رسید. وظیفه بخش آگلومراسیون تولید آگلومره با شرایط فنی مناسب جهت مصرف در بخش کوره بلند می‌باشد.
در فرآیند تولید آگلومره، از مخلوط کردن چندین نوع ماده ریزدانه مختلف با خواص فیزیکی و شیمیایی متفاوت که در پروسه‌های دیگر تولید می‌شوند، پس از مرطوب کردن، همگن کردن و عبور دادن آن‌ها از کوره پخت، ماده‌ای جدید با ترکیب شیمیایی یکنواخت به وجود می‌آید که به آن آگلومره (کلوخه) می‌گویند که طی فرآیندهای پخت آگلومره در ماشین‌های پخت، تولید ذرات غبار به‌عنوان یک جنبه زیست‌محیطی منفی مطرح است. این اقدامات به‌عنوان گام اول اصلاحات و بهینه‌سازی بر روی الکتروفیلتر ۱۱۰ صورت گرفته و در روند تکمیل این پروژه فعالیت‌هایی برنامه‌ریزی و در حال اقدام می‌باشد. یکی دیگر از اهداف اصلی پروژه جلوگیری از انتشار آلاینده‌های واحد مذکور به محیط‌زیست و کنترل خروجی مربوطه به زیر ۳۰ میلی‌گرم بر نرمال مترمکعب بوده است».
سوم خردادماه ۱۴۰۱ همایش روز جهانی تنوع زیستی در تالار اجتماعات اداره کل محیط‌زیست استان اصفهان برگزار شد که در آن معاون پشتیبانی و خدمات اجتماعی ذوب‌آهن اصفهان پیرامون کاهش آلاینده‌های هوای ناشی از منابع آلاینده مستقر در منطقه و ایجاد طراوت برای کارکنان با استقرار گونه‌های گیاهی و جانوری به‌عنوان یک آمایش زیستی در جهت حمایت از تنوع زیستی اینگونه سخن می‌گوید: وجود دریاچه قایقرانی و حوضچه‌های نگهداری پساب بعضاً پذیرای بسیاری از گونه‌های جانوری و ازجمله پرندگان مهاجر می‌باشد و نیز به امکانات باشگاه فرهنگی ورزشی ذوب‌آهن پیرامون پرورش تمساح پوزه‌کوتاه ایرانی اشاره داشته که به نظر نمی‌رسد این اقدامات محدود بتواند معضلات ایجادشده نیم‌قرنی در یک اکوسیستم گسترده ازدست‌رفته را در حداقل سه استان مرتفع سازد که قبل از آن دو دانشجوی دانشگاه یزد در مقطع کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری پیرامون بررسی اثرات محیط زیستی صنعت فولاد بر شهرهای مجاور ذوب‌آهن اینگونه نوشته‌اند: «اصولا رشد و گسترش شهر و شهرنشینی اغلب با فعالیت‌های صنعتی همراه است. این همراهی و همزیستی از یک‌سو امکان اشتغال و رشد اقتصادی را برای شهروندان به ارمغان می‌آورد و از سوی دیگر، آن‌ها را در معرض آلودگی هوا، آلودگی خاک، آلودگی صوتی و غیره قرار می‌دهد. با توجه به این مطلب وجود کارخانه ذوب‌آهن در جنوب غرب اصفهان به‌عنوان یکی از دو قطب بزرگ صنعتی اصفهان باعث آلودگی های شدیدی در این منطقه شده است. در این تحقیق نقش آلوده‌کننده کارخانه ذوب‌آهن و اثرات منفی آن بر شهرهای محدوده تحت تأثیر آن بررسی ‌شده و راهکارهایی برای کاهش اثرات آلودگی ناشی از آن ارائه گردیده است. داده‌های مورداستفاده در این پژوهش با روش پرسشنامه‌ای و به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی جمع‌آوری و سپس نتایج حاصله، مورد تجزیه‌وتحلیل، قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصله، در این منطقه اگرچه این کارخانه عاملی برای شکوفایی اقتصاد محسوب می‌شود ولی به دلیل مکان‌یابی نادرست آن سبب بروز آلودگی هایی بر روی آب‌وخاک، هوا و محصولات کشاورزی شده و همه این عوامل به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بر روی انسان‌ها اثر گذاشته است که با گذشت زمان و توسعه صنعت ذوب‌آهن و از طرفی توجه به نقش محیط‌زیست، باید مدیران مربوطه شرایطی را اخذ نمایند تا با اتخاذ سیاست‌های مناسب و برنامه‌ریزی مطلوب، بتوان در کنار حفظ محیط زیست به رشد و توسعه صنعت پرداخت». ماحصل آنچه به‌صورت مستند ارائه گردیده اینست که علی‌رغم فاصله عمر بیست سال بین ذوب‌آهن و فولاد مبارکه به‌عنوان فرزند آن باید اذعان داشت که میزان توجه مبرم و مدیریت‌شده در صنعت فولاد به‌مراتب بیشتر، بهتر و علمی‌تر از ذوب‌آهن بوده و هست که اگر از تجربیات آن در قالب همکاری تنگاتنگ دو واحد صنعتی کلان استفاده شود به مقدار قابل‌توجهی می‌توان میزان آلایندگی‌های زیست‌محیطی را از شهرهایی هم‌جوار چون فولادشهر و زرین‌شهر کاست اگرچه هزینه‌های کلانی را در بر دارد اما این همان سهم و ارزش‌افزوده هزینه از محل اکوسیستم‌هاست که می‌تواند نسل‌های جدید را ناچار به مهاجرت از منطقه نکند تا ذوب‌آهن در آینده با چالش نیرو جوان برای اداره خود مواجه نباشد!

نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcdnx0fsyt0xn6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی