مشکل دولت ها، کشورها و مردم دنیا هستند که به آمریکا اهمیت می دهند، درصد زیادی از این رفتار به خاطر ترس بی موردی است که در کشورهای دنیا از آمریکا وجود دارد. ترس باعث تمکین و فرمانبرداری میشود، خواسته ای که آمریکا در پی آن است.
هر کشور تن به خواستههای ایالات متحده بدهد و سر فرود آورد کشور و مردمی نرمال و عادی تلقی می شود، هر کشور و رژیمی با رژیم صهیونیستی روابط دوستانه داشته باشد و با این رژیم دشمنی نکند، از نظر رژیم آمریکا جزو کشورهایی محسوب می شود که در حلقه دوستان کاخ سفید است.
آمریکا حتی حاضر است تا خود را فدای موجودیت رژیم اسرائیل کند، یک همپیمانی و همراهی ایدئولوژیک عمیق میان آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد که نشان از تقابل و تضاد با مکتب شیعه و عصر انتظار و ظهور منجی عالم حضرت مهدی موعود (ع) دارد.
تلاشی که رژیم اسرائیل با همراهی آمریکا و دیگر کشورهای غربی و حتی عربی منطقه انجام می دهند، مبارزه با تفکر و اندیشه صادق مهدویت است، حتی رژیم سعودی که اکنون با سرکردگی بن سلمان اداره میشود، تقابل و تضاد خود را با شیعیان مظلوم این کشور تشدید کرده و با خشونت هر چه بیشتر با آنها رفتار می کند در راستای مبارزه با ایدئولوژی مهدویت است.
جنگ آل سعود با مردم یمن و کشتار بی رحمانه مردم مظلوم این کشور بی ارتباط با جنگ با اندیشه مهدویت نیست، چرا که مردم و کشور یمن در عصر انتظار و ظهور، جایگاه ویژهای دارند.
جمهوری اسلامی ایران خواهان نابودی رژیم اسرائیل است و این خواسته بر اساس وعده الهی است که در قرآن به مسلمانان داده شده است و محقق نیز خواهد شد. رژیم صهیونیستی دشمن درجه یک جهان اسلام است و هر جا که جنگ و درگیری در کشورهای مسلمان دیده می شود، دست حکام رژیم اسرائیل وجود دارد.
اگر در سوریه جنگ داخلی راه انداخته می شود، در راستای تأمین و تضمین امنیت رژیمی است که امنیت دیگران را بر هم زده است.
اگر سران رژیمهای عربی منطقه ائتلاف تشکیل می دهند و به کشور مسلمان یمن حمله می کنند برای تأمین امنیت رژیم اسرائیل است و اگر با جمهوری اسلامی ایران دشمنی میکنند نیز برای چنین منظوری است.
با وجودی که آمریکا، غرب و برخی عوامل داخلی می دانند جمهوری اسلامی ایران به خاطر ماهیت رژیم صهیونیستی هیچگاه نمی تواند با این رژیم روابط داشته باشد و آن را به رسمیت بشناسد، چرا اصرار بر خواسته خود دارند؟!
ایران بر سر موضوع هسته ای با آمریکا به توافق رسید، وعده داده شده بود که اگر ایران بر سر این موضوع توافق کند، مشکلات اقتصادی با برچیده شدن تحریمهای اقتصادی بر طرف می شود.
ایران در یک پروسه دو ساله برای مذاکرات هسته ای به برجام رسید و پس از اجرای یکطرفه دو سال توافق هسته ای، هیچ بهره ای از آن نبرد و در عوض طرف مقابل که کشورهای غربی و آمریکا باشند، با وقاحت سیاسی خود، از این پیمان خارج شدند و هیچ یک از تعهدات خود را نیز اجرا نکردند.
گفته می شد که آمریکا کدخدا است و با کدخدا بستن راحت تر است، اما در عمل اینگونه نشد، آمریکا را کدخدا پنداشتیم اما او کدخدا منشانه رفتار نکرد. آمریکا زیر پیمانی که با ایران امضا کرده بود زد و از آن خارج شد. اروپا هم در تبعیت از آن همچنان از سیاست یکی به نعل یکی به میخ بهره می برد.
در چنین وانفسایی، اکنون برخی اعتقاد دارند حالا که وضعیت چنین شده و کدخدا نیز بر تعهد خود پایبند نمانده، مشکل جای دیگری است.
همانگونه که مذاکره و توافق با آمریکا یک اشتباه بزرگ بود، طرح عادی سازی روابط و به رسمیت شناختن رژیمی که فلسفه وجودی جمهوری اسلامی ایران بر اساس وظیفه نابودی آن بنا نهاده شده، یک توطئه خباثت آمیز از سوی عوامل خارجی و داخلی است.
موضوع به رسمیت شناختن و عادی سازی روابط ایران با رژیم اسرائیل از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی بارها مطرح شد و حتی برخی از مقامات اروپایی شرط عادی سازی روابط خود را با ایران، به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ایران اعلام کردند.
همین سیاست نیز به گونهای دیگر و خزنده و با بهره گیری از الفاظ و کلماتی که بتواند تأثیر خود را بر افکار عمومی بگذارد از سوی برخی افراد و شخصیتهای داخلی مطرح می شود.
روش چنین افرادی که متصل به جریان خاص سیاسی هستند، بسیار دقیق و زیرکانه است، چرا که هم شرایط زمان را در نظر می گیرند و هم شرایط مکان را و البته نوع سخن گفتن نیز ماهرانه است.
کافی است به این سخن یکی از همان افرادی که اشاره شد توجه کنید تا به عمق اقدام آنها پی ببرید.
«پاکستان و هند هر کدام ۱۰۰ بمب هسته ای دارند، چرا کسی با آنها کاری ندارد؟ چون ۹۰ درصد اختلاف ما با آمریکا بر سر اسرائیل است. پس واقعیت این است که ما نباید تصور کنیم اگر بر سر هسته ای با آمریکا توافق کنیم تحریم ها تخفیف می یابد، هم می خواهیم چگوارا باشیم هم ماندلا! ظاهراً این کار برای حکومت سخت نیست اما برای مردم طاقت فرسا شده است.»
این که این فرد اعتقاد دارد پاکستان و هند با داشتن بیش از ۱۰۰ بمب هستهای مشکلی ندارند، یک برداشت غلط از شرایطی است که در این دو کشور حاکم است. این فرد یا از جریان هند و پاکستان ناآگاه است یا این که خود را به ناآگاهی زده و گمان می کند که مردم نیز آگاهی از وضعیت این دو کشور ندارند.
پاکستان از بی ثباتی سیاسی و اجتماعی شدیدی رنج می برد و در این بلبشوی سیاسی، جولان گروه های افراطی در این کشور بیداد می کند. نفوذ تفکر وهابیت با نقش آفرینی سعودی ها در پاکستان باعث شده تا دولت اسلام آباد وابستگی شدیدی به آل سعود داشته باشد.
فقر در پاکستان به شدت زیاد است و هیچ سامان اقتصادی وجود ندارد.
هر چند هند با توسعه همراه است اما درصد زیادی از مردم آن در فقر مطلق به سر می برند، اختلافاتی که میان هند و پاکستان وجود دارد، بارها باعث درگیری و جنگ بین دو کشور شده است، گرچه هر دو دارای بمب هستهای هستند. چنین وضعیتی به خاطر عدم استقلالی است که دو کشور به خاطر تبعیت از آمریکا دچار آن هستند.
کوته نظرانه است که یک استاد دانشگاه با چنین نظری اعتقاد داشته باشد که ایران باید مشکل خود را با اسرائیل حل کند! ما نه چه گوارا هستیم نه ماندلا، نه میخواهیم چه گوارا باشیم و نه ماندلا، ما ایران هستیم با ایدئولوژی قوی و عمیق تشیع که از فرهنگ علوی و عاشورایی الهام دارد و آموزه های خود را نیز از آنها فراگرفته و اعتقاد راسخ و قلبی دارد که تنها راه پیروزی، مقاومت است و مذاکره و مصالحه با دشمن اشتباه است.
نویسنده: سیاوش کاویانی