يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۹
کد مطلب : 101895
به بهانه ظهور یک معضل جدید به نام زاغری؛

بمب‌ ساعتی به نام مدیران دوتابعیتی

بمب‌ ساعتی به نام مدیران دوتابعیتی

شاید برای برخی از روزی که نام خاوری و تابعیت مضاعف او را شنیدند و اقدام خلاف او را دیدند بحث مدیران دوتابعیتی اهمیت یافته اما باید بدانیم که این موضوع از روز نخست که انقلاب مردمی ایران به پیروزی رسید و بنای جمهوری اسلامی ایران نهاده شد اینطور مقرر بود که تابعیت مضاعف پذیرفته نشود و افرادی که خواهان تابعیت جدید هستند تابعیت ایرانی‌اشان باطل و حتی اموالشان مصادره شود. اما متاسفانه این قواعدی بود که روی کاغذ ماند و هر دفعه به دلایلی اجرایی نشد تا امروز شاهدیم که پرونده‌های بسیاری از تخلفات دوتابعیتی‌ها در روی میز محاکمه مانده و از آن خطرناک‌تر دوتابعیتی‌هایی هستند که حتی در رده‌های بالای مدیریت حضور داشته و هنوز پرونده‌شان بررسی نشده و مانند بمب‌های ساعتی خنثی نشده آماده انفجار و وارد آوردن خطرات جدید هستند. اما چرا اینقدر روی بحث دوتابعیتی‌ها حساسیت وجود دارد؟ برای یافتن این پرسش با مروری بر قوانین اساسی کشور به مصداق‌هایی در حوزه‌های مختلف ورود کرده و می‌بینیم که یک دوتابعیتی حتی در مقام یک ورزشکار! چطور می‌تواند منافع ملی کشور را نادیده بگیرد.

سکانس اول: تابعیت و تابعیت مضاعف
ابتدا باید تعریفی دقیق از تابعیت و تابعیت مضاعف مطرح کنیم بر همین اساس می‌‌توان گفت: «تابعيت، عبارت است از رابطه‌ سياسي، حقوقي، اجتماعي و معنوي كه بين يك شخص حقيقي و يا حقوقي و يك دولت وجود داشته يا ايجاد شده، كه هم دولت و هم اشخاص (اعم از حقيقي و حقوقي) را داراي حقوق و تكاليف در قبال يكديگر مي‌سازد. براساس سیاست‌ها و مصالح هر کشور تحصیل تابعیت از طریق سیستم خون و یا خاک یا هر دو امکان‌پذیراست و تحصیل تابعیت اکتسابی از طریق درخواست فرد یا ازدواج صورت می‌گیرد. بر همین اساس می‌توان گفت که تابعيت يك رابطه سياسي است زيرا فرد را به دولت پيوند مي‌دهد، و در سايه اين پيوند، حق حمايت سياسي به تبعه اعطا مي‌شود. اما تابعيت دوگانه يا تابعيت مضاعف هنگامی روی می‌دهد كه يك شخص در يك زمان با بيش از دو كشور رابطه تابعيت داشته باشد.
اما باید دانست که در نظام بین‌المللی به طور کلی «اصل بر داشتن یک تابعیت است» و کشورها موظفند به گونه‌ای رفتار نمایند تا از بروز دوتابعیتی (Dual nationality) یا بی‌تابعیتی (Apatride) جلوگیری کنند.

سکانس دوم: تابعیت مضاعف در قوانین ایران
اما قوانین دولت جمهوری اسلامی ایران درباره تابعیت چه می‌‌گوید؟! باید دانست که هر چند که اصل ۴۱ قانون اساسی تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی می‌داند و معتقد است که دولت نمی‌تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند اما استثنایی داشته و می‌گوید دولت نمی‌تواند از شخصی لغو تابعیت کند مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید.
در ماده ۹۸۹ قانون مدنی نیز آمده که هر تبعه ایرانی که بدون رعایت مقررات قانونی بعد از تاریخ ۱۲۸۰ شمسی تابعیت خارجی تحصیل کرده باشد (شرایط آن در ماده ۹۸۸ بیان گردیده که با درخواست خود فرد و قبول هیات وزیران می‌باشد) کلیه اموال غیرمنقول او با نظارت مدعی‌العموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش، قیمت آن به او داده خواهد شد و به علاوه از اشتغال به وزارت و معاونت وزارت و عضویت مجالس مقننه و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و بلدی و هرگونه مشاغل دولتی محروم خواهد بود.
اما عده‌ای تلاش دارند تا تابعیت را با گرین‌کارت و اقامت داشتن دو موضوع مجزا دیده و از این باب بخواهند بر داشتن تابعیت اصرار کنند. بر همین اساس لازم است تفاوت این دو را ببینیم.

سکانس سوم: تفاوت گرين‌كارت و تابعيت را بدانيد
در تبيين تفاوت گرين‌كارت و تابعيت باید گفت که گرین کارت نوعی مجوز اقامت بدون کسب ویزا است که تحت شرایطی شامل حال تحصیل کنندگان و شاغلین است و اتفاقا چون ناپایدار است و می‌تواند لغو شود فرد دارای اقامت را دچار رفتارهایی می‌کند که خوشایند کشور مذکور واقع شود و اخراج را در پی نداشته باشد!! مثلا باید دانست که در قوانین امریکا داشتن گرین کارت اینطور آمده که براساس بند ۱۲ قوانین سیاسی امریکا (policy manual) که به قوانین شهروندی و تابعیت (Citizenship & Naturalization) در این کشور مربوط است، تحصیل تابعیت در ازای پذیرش در مصاحبه (Naturalization examination)، تأیید نهادهای امنیتی (include security checks)، شخصیت اخلاقی مورد تأیید (Good moral character)، ازدواج با شهروندان امریکایی و سوگند وفاداری (Oath of Allegiance) است. سوگندی که در متن آن وفاداری به حاکمیت امریکا و تعهدهای نظامی این کشور قید شده است [این اطلاعات از وبسایت قوانین امریکا به آدرس uscis.gov استخراج شده است]. آنچنان که از قانون مذکور بر می‌آید، کسب تابعیت در امریکا تنها در ازای برخورداری از یکی از این شرایط نیست و باید تمامی آنها حاصل شود. از این‌رو تحصیل تابعیت در این کشور بسیار سخت بوده و گاهی سال‌ها ممارست می‌طلبد تا از هر یک از این خوان‌ها عبور شود. حال آنکه دریافت گرین‌کارت از این کشور تابع شرایط سهلی همچون پذیرش در لاتاری (lottery)، تحصیل یا اشتغال در امریکا است که اتفاقا به دلیل ناپایداری حساسیت خاصی را می‌طلبد.»

سکانس چهارم: دوتابعیتی‌ها اغلب انگلیسی و امریکایی هستند
اسفند ۹۵ بود که حجت‌الاسلام محمد منتظری دادستان کل کشور با اشاره به این نکته که «لیست مدیران دوتابعیتی را برای وزارت اطلاعات فرستاده‌ایم» گفت: «یکی از منابع معتبر، فهرستی از اسامی دوتابعیتی را در اختیار ما قرار داده و افرادی را معرفی کرده بود که من در سخنانی از دولت خواستم با اینها برخورد کند.
دادستان کشور همچنین افزود: خبر داریم برخی از مسئولان دوتابعیتی هستند و این خلاف قانون است. دولت اعلام کرد که آنها را از کار برکنار می‌کند اما این کار را نکرد، دوتابعیتی به این معناست که در صورت بروز جرم، می‌تواند از کشور فرار کند. خبر داریم که غالب دوتابعیتی‌ها انگلیسی – آمریکایی هستند. بخشی از فساد کشور و بانک‌ها ریشه در خارج دارد.
همچنین حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه افزود: «برخی از افراد دوتابعیتی وجود دارند که ممکن است قبلا مسئولیتی داشتند اما الان ندارند و برخی از دوتابعیتی‌ها نیز وجود داشتند که به خاطر ارتباط با بیگانه و اتهامات دیگر دستگیر شدند.» اما سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات همان زمان اعلام کرد که حتی یک دوتابعیتی هم نداریم.
اما نکته مهم وجود دوتابعیت‌هایی است که از طرف دادستانی اعلام شده که بیشتر انگلیسی و امریکایی هستند. اما اساس چرا باید روی حضور دوتابعیتی‌ها در کشور حساس شد؟! این بحثی است که لازم به تفسیر دارد.

سکانس پنجم: چرایی حساسیت به مدیران دوتابعیتی
شاید بسیاری از مردم عامی و یا حتی خود مدیران به این فکر کنند که موضوع دوتابعیتی‌ بودن نمی‌تواند خدمت یک فرد را به کشورش دچار اختلال کند. اما لازم به ذکر است که خواندن پرونده جیسون رضائیان، نازنین زاغری محمود خاوری و... می‌تواند بسیاری از این اختلاف نظرها را برطرف کند. این افراد به عنوان افرادی که منافع ملی را نادیده گرفته و حرکاتی به دور از شان جمهوری اسلامی ایران انجام داده و البته از محاکمه مصون ماندند!
خاوری که با تحت حمایت کانادا قرار گرفتن بیت‌المال را پس نداد و حتی پلیس بین‌المللی نیز او را به کشور بازنگرداند. برخی بر این نظرند که جیسون رضائیان با تابعیت امریکایی توانست فشارهایی را برای آزادی و نفی جاسوسی‌اش از کشور وارد و نهایتا آزاد شود و زاغری که تبعه انگلیس است فشارها را برای آزادی وارد می‌کند!!
البته اینها نمونه کوچکی از افرادی هستند که دوتابعیتی بوده و تا کنون کشف شده و خرابکاری‌هایشان علنی شده است. اما دوتابعیتی‌ها در سطوح مختلف چه خطراتی دارند؟!

سکانس ششم: دوتابعیت‌های هنر
یک سال قبل بود که بحث دوتابعیتی‌ها و داوری‌آنها در جشنواره فجر مطرح شد زمانی که افخمی در برنامه سه شنبه شب «هفت» ادعایی درباره اعضای هیات داوران اشاره کرده و گفته چهار نفر از اعضای هیات داوران تابعیت کانادا و یک نفر از آنها تابعیت آمریکا دارد. او با اعلام این نکته در ادامه به بی‌توجهی احتمالی به فیلم «ماجرای نیمروز» که درباره منافقین بود محمدحسین مهدویان اشاره کرده و گفت: «۵ نفر از داوران تابعیت دوگانه دارند! خب این چطور می‌تواند به فیلمی علیه منافقین رای دهد؟ احتمالا چون در خارج زندگی یا رفت و آمد دارند از ترس مزاحمت‌های سازمان منافقین جرات نمی‌کنند به این فیلم رای دهند. در این صورت خطر نادیده گرفتن فیلم «ماجرای نیمروز» جدا احساس می‌شود! از آن جا که مجاهدین خلق در خارج کشور فعال هستند و چند داور از خارج از کشور تابعیت دارند، این مسئله جدی است.»
افخمی در ادامه برای اثبات ادعای آزار و ذیت احتمالی سازمان مجاهدین خلق به تجربه‌ای شخصی از خودش اشاره کرده و گفته در مدت اقامت چند سال پیش در کانادا، هواداران سازمان کومونیست کارگری به کلاس‌های آموزش فیلمسازی او حمله کرده و او را بخاطر ساخت فیلم «فرزند صبح» مورد انتقاد قرار دادند.
این تنها یک نمونه از حضور دوتابعیتی‌ها در حوزه فرهنگ بود که عنوان شد و در بحثی کلان تر این افراد می‌تواند همچنان با ساختن فیلم‌های غربی بحث نفوذ فرهنگی را دامن زنند.

سکانس هفتم: دوتابعیتی‌های اقتصادی - سیاسی
جاسوسی از توافقات هسته‌ای، که اخیرا هم عنوان شد درست به همین موضوع بر‌می‌گردد و البته شهادت دانشمندان هسته‌ای و رفتن اطلاعات مهم از داخل به خارج از کشور، بر همین اساس است که دوتابعیت‌ها هر چند نمی‌توان در این حوزه نامشان را به راحتی یافت اما خطرات و خسارات عجیبی را در این حوزه و حوزه‌های امنیتی می‌تواند به بار آورد. موضوعات مهم اجرایی نشدن تعهدات بین‌المللی مانند کرسنت و بستن توافق مبهم برجام هم می‌تواند از نفوذ دوتابعیتی‌ها نشات گیرد.

سکانس هشتم: دوتابعیت‌های ورزش
البته منع حضور افراد دوتابعیتی در مناصب حساس - با وجود تأکیدات قانونی - در ورزش خیلی مورد توجه قرار نگرفته و همین مسئله باعث ورود سازمان بازرسی کل کشور به این موضوع شد.
اما معضل دیگر ورزشی‌ها داشتن گرین‌کارت است. گرین‌کارت به مجوزی گفته می‌شود که نشان‌دهنده اقامت دائم در ایالات متحده آمریکاست؛ گرین‌کارت آمریکا در واقع اجازه دائم کار، تحصیل، زندگی و مسافرت به آمریکا و استفاده از مزیت‌های شهروندی این کشور است؛ در میان مدیران ورزشی هم هستند کسانیکه برای دریافت گرین‌کارت خود اقدام کرده‌اند؛ حتی مدیری که در جریان حضور تیم‌ملی رشته تحت مدیریتش در یکی از رویدادهای معتبر جهانی و به هنگام سفر به آمریکا، خانواده‌اش را هم راهی آمریکا کرد تا برای آنها هم گرین‌کارت بگیرد.
اما متاسفانه کم نیستند چهره‌هایی ورزشی در شورای شهر تهران که سیتیزن آمریکا هستند در حالیکه این عضویت با آنچه قانون مدنی بر آن تاکید کرده، منافات دارد و می‌تواند معضلاتی را برای کشور به همراه داشته باشد.

سکانس نهم: دوتابعیتی‌‌ها در جهان
در اکثر کشورهای دنیا دوتابعیتی‌ها را با اغماض نگاه کرده و پست‌های مدیریتی و کلان را به آنها نمی‌دهند و حتی بر سر پست گرفتنشان گاهی جنجال می‌شود. همین چند وقت قبل استرالیا و کانادا درگیر موضوع دوتابعیتی بودند و افشاگری‌هایی درباره مسئولان دوتابعیتی ارائه شد.
برخی کشورها هم حتی پا را فراتر گذاشته و سابقه خانوادگی و جدهای پدری و مادری را برای پست دادن به طرف بررسی می‌کنند و دست آخر دین و مذهب را هم به میان کشیده و کسی را تایید صلاحیت می‌کنند که خطرات اینچنینی برایشان نداشته باشند هر چند که در بسیاری از جوامع توسعه نیافته مشکل تابعیت مضاعف همچنان موجود است و باعث شده تا این کشورها نتوانند درباره آینده سیاسی خود تصمیمات مهمی را اتخاذ کنند، در این بین می‌توان لبنان را به عنوان یکی از این کشورها نام برد که تابعیت مضاعف حریری (سعودی - فرانسوی) این کشور را دچار بحران کرده است که حتی نتواند نخست‌وزیر خود را مطالبه کند!!

سکانس آخر: بمب‌های ساعتی
مدیران دوتابعیتی در هر پست و در هر سمتی که باشند مانند بمب‌های ساعتی خنثی نشده‌ای هستند که می‌توانند بترکند و خساراتی وحشتناک‌تر از آنچه امثال خاوری‌ها و جیسون رضایی‌ها به بار آورده‌اند را به بار آورند. اینها را باید پیش از انفجار خنثی کرد و اجازه فعالیت‌شان را گرفت تا منافع ملی را بابت قسم‌هایی که برای وفاداری به کشور ثالث خورده‌اند دچار اختلال نکنند. و نام‌شان را در لیستی که امروز مورد بررسی قرار دادیم اضافه نکنند.

نویسنده: مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcb98b8srhbgwp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی