موج مدرکگرایی سالهاست که در کشورمان رواج یافته و همه ساله با افزایش واحدهای دانشگاهی و تسهیل پذیرش دانشجو در این مراکز، مقاطع تحصیلی توسط دانشجویان بصورت پلکانی طی شده و در سالهای اخیر نیز تب تحصیل در مقطع دکترا داغ شده است. البته بسیاری معتقدند که افزایش نرخ بیکاری در کشور باعث شده تا جوانان درس خواندن در مقاطع بالاتر تحصیلی را امیدی برای یافتن موقعیت شغلی بهتر و راهی برای فرار از بیکاری بدانند؛ از همین رو در این سالها با افزایش تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان حتی در مقطع دکترا مواجه هستیم.
در سالهای اخیر اقتصادهای نوظهور و البته عظیم نیز به میزان چشمگیری ظرفیتهای آموزش عالی خود را بالا بردهاند. از همین رو جای تعجب نخواهد داشت اگر بگوییم که هند با تربیت ۲۴۳۰۰ دارنده مدرک دکترا در جایگاه چهارم این جدول قرار دارد. پرجمعیتترین کشور دنیا، یعنی چین جایی در میان ۱۵ کشور نخست ندارد و بهترین رتبه یک کشور مسلمان و خاورمیانهای متعلق به ترکیه با حدود ۴۵۰۰ فارغالتحصیل در مقطع دکترا میباشد.
جالب اینجاست که علوم پایه در صدر علاقمندی این دانشجویان قرار دارند و طبق اعلام OECD، چهل درصد از تمامی دارندگان این مدرک در رشتههای علوم، تکنولوژی و مهندسی تحصیل کردهاند. بر خلاف تصور عمومی ایران جایی در میان کشورهای بالای این فهرست ندارد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی وزارت علوم، ایران با داشتن ٢٦٤٠ دانشگاه، ٥ برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد.
در حالی که چین ٢٤٨١ و هند ١٦٢٠ دانشگاه دارند که نسبت به جمعیت خود و مقایسه با سرانه ایران بسیار پایین است اما آنچه با مقایسه این آمار حاصل میشود، نداشتن رابطه خاص کمی میان تعداد دانشگاهها با میزان فارغالتحصیلان دوره دکترا است. البته نباید فراموش کرد که عمده دانش آموختگان ایرانی در این مقطع، خارج از کشور را برای ادامه تحصیل برگزیدهاند و این موضوع موجب افزایش تعداد فارغالتحصیلان کشوری همانند آمریکا و کاهش آمار داخلی ماست.
گذر از مقطع کارشناسی ارشد و تحصیل به عنوان دانشجوی دکترا در کشور ایران با سایر کشورها تفاوت عمدهای دارد. آنچه همواره دغدغه جوانان بوده است، معضلی به نام کنکور و نحوه گزینش پس از آن در دانشگاهها است. در ایران پس از انتخاب رشته و آزمون؛ بررسی آموزشی، پژوهشی و مصاحبه توسط دانشگاهها انجام میشود و افرادی که حد نصاب لازم را کسب میکنند باید برای مصاحبه به دانشگاه مربوطه مراجعه کنند و دانشگاه نمره فرد را برای بررسی نهایی به سازمان سنجش اعلام میکند که نتایج نهایی عمدتا در نیمه اول شهریورماه هر سال اعلام میشود.
بر اساس ضوابط شورای سنجش و پذیرش دانشجو برای دوره دکتری در سالهای اخیر دو محور مد نظر بوده است، ۵۰ درصد نمره کل مربوط به آزمونی است که توسط سازمان سنجش برگزار میشود، ۲۰ درصد مربوط به سوابق آموزشی و پژوهشی افراد و ۳۰ درصد به مصاحبه علمی و سنجش علمی اختصاص دارد و توسط دانشگاهها انجام میشود که اصولا این روند جهت پذیرش در دانشگاههای سراسری برای دانشجویانی که یکی از دو مقطع گذشته خود را در این دانشگاهها طی نکرده باشند، بسیار دشوار است. این در حالی است که پذیرش در دانشگاههای خارج از کشور بر اساس نمره زبان خارجی(IELTS) ، کسب نمرات معقول در مقاطع قبلی و داشتن توانایی پژوهشی و فنی بالاست.
اما آنچه در میان آمارهای اعلام شده در کشورمان حائز اهمیت است، نرخ رشد دانشجویان و فارغالتحصیلان مقطع دکترای و رابطه مستقیم آن با بیکاری است؛ در واقع با گسترش فرهنگ مدرکگرایی در جامعه، شاهد کشیده شدن بحث بیکاری به سمت فارغالتحصیلان مقطع دکتری هستیم و این دغدغه زمانی جدیتر میشود که آمار درستی از تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان دکترای به تفکیک رشتههای تحصیلی منتشر نمیشود.
برخی آمارها (بدون ارائه مستندات کافی) از ۱۰۰ هزار بیکار دکتری سخن میگویند؛ برخی آمارها این میزان را ۵۰ هزار دانشآموخته بیکار در مقطع دکترای عنوان میکنند که سالی ۳۰ هزار نفر به این آمار اضافه میشود! این آمار ۲۰ هزار فارغالتحصیل دکترای بیکار و ۴۷ هزار دانشجو در مقطع دکترای اعلام میشود. در میان آمار متفاوت داخلی، آمارهای خارجی نیز چندان دقیق و بهروز نیستند و شاید دلیل این مسئله، اساسا نبود دغدغه برای تحصیل و اشتغال فارغالتحصیلان دکترای باشد.
در حال حاضر ۱۴۷ هزار و ۹۶۲ نفر دانش آموخته در مقطع دكتري تخصصي در کشور وجود دارد که از این میان ۵۰ هزار نفر بیکار هستند در جدول کشورهای عضو OECD با بیشترین تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار (در محدوده سنی ۶۴-۲۵ سال) کشور یونان با نرخ بیکاری ۴/۱۹ درصد در رتبه نخست جای دارد. کشورهای اسپانیا، ترکیه، ایتالیا و ایرلند به ترتیب با ۹/۱۴، ۷/۷، ۷ و ۷/۶ درصد نیز در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند.
اما آنچه باید به آن به عنوان معضل ریشهای برخورد کرد، تعریف راهکارهایی برای جذب دانشجویان تخصصی در مقطع دکترا و حتی جذب دانشجویان خارجی با فراهم کردن امکانات آموزش عالی، جلوگیری از خروج نخبگان و تسهیلسازی امور برای آنها، متناسبسازی تعداد پذیرفته شدگان با بازار کار و بسترسازی برای جذب دانشجوی دکترای در رشتههای مورد نیاز کشور است؛ چراکه پذیرش بیرویه دانشجویان دکترا در رشتههای مختلف بدون توجه به کیفیت آموزشی و آینده شغلی آنها، باعث افزایش نرخ بیکاری در بین این گروه شده است.
در این شرایط، بسیاری از جوانان با هدف ادامه تحصیل، گسترش فعالیتهای علمی و یافتن موقعیت شغلی مناسب، راهی کشورهای دیگر میشوند و اغلب دانشجویان ایرانی که برای ادامه تحصیل به ویژه در مقطع دکترای به کشورهای اروپایی و آمریکایی سفر میکنند، تمایل چندانی برای بازگشت به کشور ندارند و همین امر موجب هدر رفت سرمایههای انسانی و آسیب به زیرساختهای علمی و اقتصادی کشور میشود.
نویسنده: فروغ اعظم خائفی