روز ۹ آذر برابر با سالروز بازگشت جزایر تنب و ابوموسی به مام میهن بوده است. سالها پیش از اینکه بحث تعیین روزملی به نام خلیج فارس در تقویم ملی ما مطرح بشود، پیشنهاد من این بود که این روز یعنی ۹ آذر به عنوان روز خلیج فارس تعیین شود. این تنها مورد از موفقیت ما در سیاست های ایرانی خلیج فارس بوده است که ما در قبال آن هیچ گونه بدهکاری تاریخی به بار نیاوردیم. ولی متاسفانه دولت وقت بنابر ملاحظاتی در انتخاب این روز اهتمام نورزید.
دیروز برخی از خبرگزاریها نقل کردند که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پی سفرش به کویت مطالبی را درباره جزایر مطرح کرده است. این خبرگزاریها مطالبی را دال بر اینکه وزیر خارجه ایران گفته است حاضر است درباره جزیره ابوموسی مذاکره کند، نقل کردند. قطعا این بحث باید حاصل گفت و گوهای دیپلماتیک با کویتیها باشد. من تردیدی ندارم که وزیر امور خارجه ایران این مطالب را با دقت فراوان نسبت به حساسیتهایی که در این زمینه مطرح است به میان آوردهاند. اما همین بیان وادارم مینماید که چند نکته ظریف را به توجه عموم برسانم.
نکته اول اینکه ما در مورد حاکمیت و مالکیت بی چون و چرای ایران بر جزیره ابوموسی در چارچوب تفاهم نامه ۱۹۷۱ با هیچکس گفت وگویی نخواهیم داشت. این خط قرمز اول ماست.
نکته دوم که من مطمئن هستم مورد نظر وزیر امورخارجه ما هم بوده، این است که ما برای اعتماد با طرف اماراتی حاضریم بر سر رفع سو تفاهماتی که در ماه اوت ۱۹۹۲ در جزیره ابوموسی پیش آمد با خود اماراتیها یا بهتر است بگویم با شارجهایها گفت وگو کنیم و نه با کس دیگر. از نظر حقوقی چون سو تفاهمات اوت ۱۹۹۲ هنگامی اتفاق افتاد که دولت امارات متحده عربی وجود داشت، احیانا با دولت امارات به نمایندگی از شارجه میتوان گفت و گو کرد.
نکته سوم اینکه خط قرمز دیگر ما این است که اگرچه عربستان سعودی، قطر و احیانا کویت به دلیل عضویت در شورای همکاری خلیج فارس که مورد تایید و شناسایی ما نیست خود را وکیل مدافع شارجه در مورد این جزایر قلمداد میکنند، ما نه آن شورا را به رسمیت میشناسیم و نه این وکالت در توکیل را. لاجرم ما با هیچ کس در هیچ زمینهای مذاکره نخواهیم داشت. چه این مذاکره با کویت باشد، چه با قطر باشد و چه با سعودی باشد.
به این ترتیب اگرچه من تایید میکنم که ما در صورت لزوم اگر شرایط پیش بیاید که بخواهیم برای رفع سو تفاهمهای پیش آمده در سال ۱۹۹۲ با کسی مذاکره داشته باشیم آن کس فقط و فقط و فقط شارجه میتواند باشد و آن هم فقط و فقط و فقط برای رفع سو تفاهم و لا غیر.
دیگر کشورهای عربی خلیج فارس اگر صحبت از مذاکره به میان بیاورند، باید بدانند که ما هم از آنها انتظار داریم که برای رفع سو تفاهمی که قطر، ابوظبی و عمان در سال ۲۰۰۴ در مورد همین جزیره ابوموسی و تجاوز به آب و خاک ما مرتکب شدند هم مذاکره کنند تا رفع سو تفاهم نمایند. یک بار دیگر این تقارن خودنمایی میکند که ما به هیچکس هیچ بدهیای نداریم و اگر دیگران منتظرند که ما برای رفع سو تفاهم هایی که مرتکب شدهایم، مذاکره کنیم آنها هم باید برای رفع سو تفاهمهایی که مرتکب شده اند مذاکره کنند و اعتماد ما را جلب نمایند. من تردیدی ندارم که وزیر امور خارجه ما با هوشیاری تمام متوجه این ظرایف و دقایق هستند.
پیروز مجتهدزاده - خبرآنلاين