دوشنبه ۲ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۵
کد مطلب : 130759

پیشرانی که دیپلماسی به آن نیاز دارد

همزمان با سفر پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران به نیویورک برای حضور در هفتاد و نهمین سالگرد تاسیس سازمان ملل، رئیس جمهور در بدو ورود به نیویورک پیام ملت ایران برای جهان را صلح و امنیت عنوان داشتند. در این میان برخی این عقیده را مطرح کرده‌اند که این مهم می‌تواند با رایزنی‌های دیپلماتیک با طرف‌های آمریکایی و حتی بازگشایی باب گفت‌وگوها میان دو کشور اجرایی شده و حتی نسخه دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا را تجویز می‌کنند هر چند که عراقچی وزیر امور خارجه تاکید کرده که حتی دیداری با وزیر خارجه آمریکا نخواهد داشت. به هر حال این نسخه دیپلماسی و رویکرد تعاملی با غرب بویژه آمریکا به عنوان نشانه پیام صلح و امنیت ایرانیان مطرح می‌شود که تجربه تحولات جهانی بیانگر حقایقی است که با این دیدگاه‌ چندان همخوانی ندارد.
 حقیقت آن است که تهدید کننده امنیت و صلح جهانی بویژه در غرب آسیا را سلطه‌گری آمریکا و اشغالگری و تجاوزگری رژیم صهیونیستی تشکیل می‌دهد. کارنامه جنگ‌های اعراب و اسرائیل، توافقاتی همچون اسلو نشان داده که هرعقب گردی در برابر رژیم صهیونیستی برابر با پیش روی و اشغالگری آن بوده است. در باب آمریکا نیز تجربه جنگ‌های افغانستان و عراق، بحران‌های تحمیلی به عراق و سوریه، برجام و بدعهدی طرف‌های غربی، سرنوشت لیبی و سودان و... نیز نشان می‌دهد که سلطه‌گری و خواسته‌های آمریکا تمامی ندارد و هر عقب نشینی زمینه‌ساز پیشروی زیاده‌خواهی‌های آمریکا شده است چنانکه جنگ اوکراین محصول همین زیاده‌خواهی‌های ناتمام و عقب نشینی‌ها روسیه بوده که در نهایت مسکو را بر آن داشت تا پاسخی سخت به این رویکردها داشته باشد.
در میان افزایش توان نظامی جبهه مقاومت از فلسطین و حزب‌الله گرفته تا عراق و سوریه و یمن و نیز توان نظامی بالای ایران از شکار پهپادهای آمریکایی تا وعده صادق علیه رژیم صهیونیستی نشان داده که هر چه قدرت دفاعی و نظامی بیشتر باشد عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی و آمریکا بیشتر خواهد بود. واقعیت آن است که کارنامه یک ساله صهیونیست‌ها در  غزه و برداشته شدن گزینه نظامی از روی میز آمریکا در قبال ایران نشان می‌دهد که از یک سو رژیم صهیونیستی عملا توان گسترش هیچ جنگی را ندارد و از سویی نیز آمریکا آن ظرفیت ادعایی گذشته و اجماع سازی را ندارد و لذا عملا واژه مصالحه و کوتاه آمدن در برابر رژیم صهیونیستی و واشنگتن برای جلوگیری از جنگ گسترده در منطقه، کلید واژه‌ای نادرست و اشتباهی محاسباتی است.
واقع گرایی در صحنه بین‌الملل حکایت از آن دارد که عنصر مذاکره و دیپلماسی در قبال آمریکا و نیز عنصر بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی، با ابزار دیپلماسی عملا کارکرد خود را از دست داده است چنانکه اگر این امر اجرایی بود یک سال نسل کشی غزه صورت نمی‌گرفت و آمریکا نیز به تشدید تحریم‌ها علیه ایران و حمایت از توطئه‌های رژیم صهیونیستی علیه ایران و منطقه از جمله تجاوز به کنسولگری ایران در سوریه و نیز ترور شهید هنیه و حملات اخیر این رژیم به لبنان نمی‌پرداخت.
 بر این اساس  گزینه اولویت دار در تحقق صلح  و امنیت و نقش آفرینی ایران در این عرصه را بهره گیری از ظرفیت‌های میدان تشکیل می‌دهد. اکنون میدان است که با وارد سازی ضربه‌های اساسی به منافع و پایگاه‌های آمریکا در منطقه و نیز اجرایی سازی گرفتن انتقام خون شهید هنیه از رژیم صهیونیستی می‌تواند از یک سو موازنه قدرت را به نفع منطقه تغییر دهد و واشنگتن و تل آویو را در موضع تدافع گرفتار سازد و از سوی دیگر نیز آمریکا را به تغییر رویه از رویکرد فشار به مذاکره و نیز فشار بر رژیم صهیونیستی به جای حمایت از آن وادار سازد. مولفه‌های مذکور در نهایت در کنار تقویت صلح و امنیت برای ایران و منطقه می‌تواند زمینه ساز پایان نسل کشی در غزه و لبنان و البته ارتقای جایگاه جهانی ایران در عرصه بین‌الملل گردد.
 بهره‌گیری از ظرفیت‌های میدان در مقطع کنونی نه تنها خللی بر دیپلماسی رئیس جمهور در نیویورک در تبیین پیام صلح و امنیت ایرانیان برای جهانیان ایجاد نمی‌کند بلکه تقویت کننده موقعیت ایران و رئیس جمهور پزشکیان به عنوان مجریان عملی تلاش برای صلح و امنیت جهان خواهد بود چرا که جهانیان به این نتیجه رسیده‌اند که آمریکا و رژیم صهیونیستی جز زبان زور زبان دیگری نمی‌فهمند و هر کشوری که بتواند این مهم را محقق سازد از حمایت و ارتقای جایگاه جهانی برخوردار خواهد زد. امروز زبان دیپلماسی با پیشرانی زبان میدان به اهدافش خواهد رسید و این راهی است که این روزها باید پیموده شود تا تحقق بخش اهداف ایران و شخص رئیس جمهور در صحنه جهانی از جمله در سازمان ملل باشد.
 
قاسم غفوری
https://siasatrooz.ir/vdccpxqso2bq1m8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی