اتحاديه اروپا سرانجام پس از چندين جلسه، حزبالله لبنان را در عضويت گروههاي تروريستي خود قرار داد، تا بار ديگر نشان دهد که صهيونيستها و آمريکاييها تا چه اندازه بر راي و نظر و تصميم آنهاتاثيرگذار هستند.
حزبالله شکلي مردمي است که براي دفاع از تماميت ارضي لبنان در مقابل تجاوز رژيم اشغالگر قدس شکل گرفته و پس از گذشت سالها اکنون استخوان در گلوي صهيونيستها شده است.
به همين خاطر است که دسيسهها و توطئههاي بسياري عليه حزبالله لبنان از سوي غرب انجام ميشود. اين اقدامات در حالي عليه حزبالله لبنان صورت ميگيرد که، رژيمي در کنار اين کشور شکل گرفته است که با اشغالگري و غصب سرزمينهاي فلسطين ايجاد شده است و بيش از ۶۰ سال که اسرائيليها به قتل و غارت و ترور مردم فلسطين مشغولند اما هيچگاه اين رژيم جنايتکار مورد نکوهش و انتقاد غرب قرار نگرفته است. اتحاديه اروپا حزبي را در فهرست گروههاي تروريستي خود قرار داده که در مقابل اقدامات تروريستي و جنايتکارانه رژيمي ايستادگي ميکند که آوازه جنايات آن رژيم سرتاسر جهان را گرفته است.
رژيم اشغالگر دست پرورده غرب و کشورهاي اروپايي است، اين رژيم تاکنون هم با حمايتهاي اين کشورها پا برجا مانده است و اگر روزي دست حمايت غرب از سر رژيم صهيونيستي برداشته شود، آن روز، روز سرنگوني قطعي اين رژيم خواهد بود.
نکته ديگر درباره عملکرد اتحاديه اروپا در قبال سوريه است. اکنون دولت قانوني و مردم سوريه درگير توطئهها، دسيسهها و دخالتهاي کشورهايي هستند که در خاک سوريه به اقدامات تروريستي و جنايتکارانه مبادرت ميکنند.
سوريه و مردم بيگناه آن، قتل عام ميشوند به خاطر حمايتهاي انگليس، آلمان، فرانسه و ... از تروريستهاي سوريه و اين اقدام براي برپايي دموکراسي در سوريه انجام ميشود!
در کنار اين سياستهاي نفرتانگيز غرب، نيروهاي حزبالله لبنان به عنوان تروريست شناخته ميشوند.
با اين تصميم و اقدام اتحاديه اروپا به سادگي ميتوان نتيجه گرفت که هر گروه و حزب و شکلي که در راستاي اهداف اروپا و آمريکا قرار نداشته باشد، به عنوان گروههاي خطر شناخته شده و در فهرست سياه آنها قرار ميگيرد، اگر چند دهه به عقب برگرديم متوجه ميشويم که ريشه تشکيل گروههاي تروريستي از خاک اروپا و حتي آمريکا رشد پيدا کرده است. کاربرد آن هنگامي براي اروپاييها مهم جلوه کرد که در راستاي اهداف و سياستهاي استعماري و استثماري آن قرار گرفت.
در زمان جنگ جهاني دوم و در خلال جنگ ميان متفقين و متحدين، گروههايي به نام گروه مقاومت در اروپا شکل گرفته بود که هدف آنها مقابله با «متحدين» جنگ بود. اما در واقع اين گروهها، دستههايي بودند که اقدامات تروريستي انجام ميدادند.
اکنون چگونه ميتوان اتحاديه اروپا را به عنوان يک سازمان از مجموعه کشورهايي که مدعي مقابله با ترور و تروريسم است دانست. اتحاديه اروپا بايد به اين نکته هم توجه داشته باشد که در کنار اين اقدام ناعادلانه و البته غير قانوني، باعث خواهد شد تا جمهوري اسلامي ايران نيز درباره اين اقدام آنها تصميماتي اتخاذ کند و در روند روابط خود با برخي کشورهاي اروپايي تجديدنظر صورت دهد. اين اقدام اروپا بر مناسبات با جمهوري اسلامي ايران هم تاثير خواهد گذاشت و حتي ممکن است بر فضاي مذاکرات هستهاي نيز بيتاثير نباشد.
با اين اقداماتي که از سوي غرب صورت ميگيرد، ادعاي گفتوگوهاي سازنده و مستقيم با ايران که از سوي غرب و آمريکا مطرح ميشود، يک ترفند و توطئه است که آنهارا غير قابل اعتماد و اطمينان ميسازد. اين اقدامات و رفتارها همان نشانههاي بياعتمادي است که رهبر معظم انقلاب بارها به آن اشاره داشتهاند.