روزهاي باقي مانده تا ۱۰ تيرماه ۱۳۹۴، روزهاي پرکاري را براي دو طرف رقم زده است. براي طرف مقابل روزهاي فضاسازي، زيادهخواهي و تخريب فضاي گفتوگوهاي هستهاي را به همراه دارد، اما از سوي جمهوري اسلامي ايران کار براي رسيدن به يک توافق عادلانه و منصفانه ادامه دارد.
کار دو طرف سخت و دشوار است، اما تفاوت بسياري با هم دارد. غرب ميخواهد خواستههاي ناحق و غيرقانوني خود را به ايران تحميل کند، اما ايران ميخواهد تحريمهاي ظالمانه برداشته شود. لغو همه تحريمهاي غرب و شوراي امنيت عليه ايران جزئي از توافق هستهاي و جدا ناپذير است. اگر قرار است توافقي ميان ايران و ۱+۵ انجام شود، لغو تحريمها همزمان با امضاي توافقنامه بايد اعمال شود. اما غرب به ويژه آمريکاييها، تاکنون تن به اين خواسته به حق ندادهاند. در عوض خواهان امتيازات ويژه از سوي جمهوري اسلامي ايران هستند.
اين امتيازات که بسيار فراتر از آن چيزي است که در قوانين آژانس بينالمللي انرژي اتمي و پروتکل الحاقي گنجانده شده، شامل بازديدها و دسترسيهاي گسترده به مراکز هستهاي و مراکز نظامي ايران است.
بيانيه لوزان سوئيس که صادر شد، هر چند الزامآور نيست، اما در آن مواردي قيد شده که باعث زيادهخواهيهاي آمريکا و کشورهاي غربي در طرح خواستهها از جمهوري اسلامي ايران گشته است.
اين بيانيه يک چارچوب و راهکار براي ادامه مذاکرات هستهاي براي رسيدن به يک توافق آن هم در يک مرحله بسته شد، اما آمريکاييها آن را براي خود به عنوان تعهدات ايران تلقي کردهاند و براساس آن هر روز، خواستهها و مطالبات فراقانوني خود را مطرح ميکنند.
«مونيز» وزير انرژي آمريکا شرط اصلي توافق را «دسترسي» عنوان کرده است، درحالي که او همچنان در موضوع گفتوگوهاي هستهاي ايران و ۱+۵ فعال است، اما طرف ايراني (علياکبر صالحي) مدتي است در جريان مسائل هستهاي سکوت کرده و سخني از او درباره روند مذاکرات و مسائل فني که به رئيس سازمان انرژي اتمي کشورمان مرتبط ميشود، ديده نميشود.
دسترسيهايي که «مونيز» آن را شرط اصلي توافق ميداند شامل همان مواردي است که نوشته شد.
سخنگوي کاخ سفيد اين دسترسيها را روشنتر بيان کرده و گفته است، «نمايندگان ايران در خلال تهيه چارچوب توافق در لوزان سوئيس، با کليات سرزدهترين بازرسيهاي تاريخ آژانس از تأسيسات هستهاي کشورشان موافقت کردهاند.»
اين دسترسيها به مراکز نظامي ايران هم رسيده است. برخي تحليلگران و صاحبنظران سياسي کشور، چنين بازديدها و دسترسيهايي را مانند بازرسيهاي بازرسان آژانس از عراق در دوران صدام تشبيه ميکنند، که عليرغم گزارشهاي بازرسان آژانس در زمان هانس بليکس، هيچ موردي از مراکز نظامي و هستهاي عراق يافت نشد، اما کالين پاول و رامسفلد، وزراي دوران «بوش» گزارش دروغي را منتشر کردند که باعث جنگ عراق شد.
اين جنگ گرچه باعث سرنگوني صدام ديکتاتور اين کشور شد، اما بناي حضور نيروهاي تروريستي- تکفيري در عراق از همان زمان ريخته شد که تاکنون هم ادامه دارد.گرچه تفاوتهاي بسياري ميان ايران و عراق آن دوران وجود دارد، از جمله همراهي كامل مردم با نظان اسلامي كه در تشييع پيكر شهداي غواص به خوبي ديده شد.
مجلس شوراي اسلامي که ميتواند نقش مهمي در جريان گفتوگوهاي هستهاي بازي کند، پس از آن که مشخص شد بيانيه لوزان سوئيس با سوء استفادههاي طرف مقابل روبه رو شده است و در پاسخ به اقدامات کنگره آمريکا، به همين خاطر طرحي را به صحن علني آورد تا با پشتيباني قانوني از تيم هستهاي، با تصويب قانون، جلوي زيادهخواهيها و سوء استفادههاي آمريکا از بيانيه لوزان را بگيرد.
اين طرح علاوه بر اين که رهبر معظم انقلاب اسلامي بارها چارچوبهاي گفتوگوهاي هستهاي را تعيين کردهاند و خط قرمزها را مشخص ساختهاند، ميتواند از لحاظ قانوني چارچوبهاي مذاکرات هستهاي و يک توافق خوب را هم ارائه دهد.
اما با طرح مجلس مخالفتهايي هم شده است که جاي تعجب و سوال دارد. برخي از دولتمردان اعتقاد دارند که «در اين خصوص نيازي به قانون نبود و ممکن است تبديل شدن برخي مسائل به قانون، موجب محدوديتهايي براي تيم هستهاي شود.»
-پرسش اينجاست که قرار بود تيم هستهاي چه تصميمي بگيرد که مصوبه مجلس باعث محدوديت براي تيم هستهاي خواهد شد؟
ـ آيا طرف مقابل، که در حال مذاکره با ايران است، کنگره و مجلس آنها براي تيم هستهاي خط مشي تعيين نکردهاند؟
ـ آيا حفظ دستاوردهاي هستهاي ايران در توافق احتمالي، ايجاد محدوديت براي تيم هستهاي محسوب ميشود؟
ـ آيا تأکيد بر لغو تحريمها بلافاصله پس از امضاي توافق، ايجاد محدوديت است؟
ـ جلوگيري از بازديدهاي نامتعارف که رهبر معظم انقلاب هم بر آن تأکيد داشتهاند، موجب محدوديت براي تيم هستهاي ميشود؟
قطعا اين مواردي که در طرح مجلس وجود دارد و امروز قرار است در صحن علني مورد بررسي قرار گيرد، مواردي است که تيم هستهاي بايد آنها را در جريان گفتوگوها رعايت و بر آنها پافشاري کند.
قرار نيست که پس از توافق هستهاي با امتيازهايي که ايران ميدهد، از طرف مقابل هيچ حرکتي انجام نشود، پس سود ايران از اين توافق چه خواهد بود؟
لغو تحريمها حداقل نتيجهاي است که ايران با توافق هستهاي و امتيازاتي که ميدهد، بايد اتفاق بيفتد، درغير اين صورت، توافق چه معنايي دارد؟
اما با توجه به شرايطي که از فضاي حاکم بر گفتوگوهاي هستهاي ايجاد شده و مطالبات و زيادهخواهيهايي که آمريکاييها مطرح ميکنند، صاحبنظران و کارشناسان سياسي هم احتمال يک توافق خوب را با درصد خيلي پايين تصور ميکنند. پس راهکار براي باز کردن گره گفتوگوهاي هستهاي چيست؟
حضرت آيتالله خامنهاي راهحل باز کردن اين گره را تقويت دروني کشور ميدانند. ايشان در همين زمينه فرمودهاند; «اگر اين تقويت در درون انجام بگيرد، آن کار آسان خواهد شد.»
تقويت دروني شامل بسياري از مسائل و موارد ميشود، از جمله تقويت اقتصاد کشور با اتکا به داشتههاي خود، تقويت بنيه دفاعي و نظامي، تقويت روحيه مردمي و ايجاد اتحاد و همدلي و دوري از فضاي دوقطبي، تقويت حوزه فرهنگي کشور و بسياري موارد که در آينده به اين موضوع مهم که از سوي رهبر معظم انقلاب مطرح شده خواهيم پرداخت.