قرار بود درباره مسالهای دیگر صحبت کنیم اما از تجاوز به خاک سوریه شروع میکنیم، حالا که ائتلاف آمریکا، انگلیس و فرانسه نیمههای شب شنبه اقدام به موشکباران سوریه کردهاند. به نظر شما بهترین پاسخی که به این حملات میتوان داد چیست؟
آنچه مسلم است این نکته است که اصل حمله اقدام واکنشی نسبت به شکستهایی است که آمریکا، انگلیس و فرانسه و مهرههای منطقهای آنها در برابر سوریه و متحدانش متحمل شدند. در این میان میتوان به شکستهای بسیاری اشاره کرد اما به صورت ویژه میتوان گفت که سقوط غوطه شرقی و مأیوس شدن حامیان تروریستهای تکفیری از روند تحولات سوریه شاید مهمترین شکست حامیان تروریستها و علت چنین حملاتی است.
اما نیروهای مبارز با تروریستها تاکنون شهرهای زیادی از سوریه را از دست تروریستها آزاد کردهاند غوطه شرقی چه ویژگی دارد که حامیان تروریستها را تا جایی عصبانی کرده که علناً بدون قطعنامه سازمان ملل دست به تجاوز به خاک سوریه بزنند؟
غوطه شرقی که از سال ۲۰۱۲ در اشغال تروریستها به خصوص گروه جیشالاسلام یک گروه وابسته به عربستان سعودی بود در واقع یک نوع تضمین برای آینده دمشق محسوب میشد. از نگاه حامیان تروریستها اگر در دمشق یک تحول یکباره مثل کودتا و به هم ریختن شرایط امنیتی به وجود میآمد این گروهها میتوانستند در واقع تضمینی برای اشغال دمشق و برگ برندهای در دست حامیان تروریستها علیالخصوص عربستان سعودی باشند. اما در روند تحولات از آزادسازی حلب و وادیالشام و رسیدن به مرز عراق و این روزها که غوطه شرقی توسط نیروهای ارتش سوریه و حامیان آنها آزاد شد، عملا این رویای سعودیها و حامیان تروریستها از بین برد.
البته تکمیل این روند اقدامات مؤثر توسط مقاومت لبنان بود. حزبالله در مناطق مرزی لبنان و سوریه عملیات بزرگی انجام داد که در نتیجه آن برای اولینبار نیروهای تکفیری مجبور به مذاکره سیاسی و پذیرش ترک منطقه شدند. خب مجموعه این اقدامات موجب یأس حامیان جریان تروریستی است که امروز در واقع هم عربستان و هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا و متحدان اروپایی را به شدت نگران کرده چنانکه میبینیم آنها برخلاف ضوابط و موازین بینالمللی علیه یک کشور مستقل عمل میکنند. جالب است که وقتی بخشی از اراضی اشغال شده یک کشور توسط نظام سیاسی همان کشور آزاد میشود با حمله به حریم سوریه چنین اقدامی و واکنشی را نشان میدهند، این یک پدیده سیاسی جدید است که بعد از ماجرای وستفالی جای تأمل جدی دارد. باید از آنها پرسید که اگر چنین اقدامی علیه کشور غربی توسط کشوری دیگر عمل میآمد چه واکنشی نشان میدادند؟
حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه تیفور در حمص در این تجاوز آمریکا تأثیری داشته است؟
بله، حمله رژیم صهیونیستی به تیفور گویای این بود که اینها سناریوی جدیدی را برای فشار بیشتر بر سوریه و برهم زدن تمرکز نیروهای مدافع سوریه از عملیات علیه نیروهای تکفیری علیه سوریه قرار است توسط حامیان تروریستها دنبال شود.
پاسخ به این تجاوزات چگونه باید باشد آیا باید پاسخ داده شود و یا اینکه اقدامی صورت نگیرد، عدهای میگویند سوریه برای کاهش تنش باید سکوت کند آیا این نظریه را میپذیرید؟
قطعاً چنین تجاوزاتی نبایستی بیپاسخ بماند. همانطور که روسها قبل از این تجاوز اعلام کردند که اگر حامیان تروریستها اقدامی کنند با واکنش مواجه خواهند شد. دیروز هم جناب سیدحسن نصرالله در تحلیلی جامع نسبت به اتفاقی که در تیفور افتاده مواضعی را اعلام داشت و قطعاً بایستی در این ماجرا هم خود کشور سوریه و هم حامیان آن اقداماتی داشته باشند. اما اینکه چه اقداماتی و چگونه صورت بگیرد موضوعی است که قطعاً اقتضای عملیاتی و زمانی نوع واکنش عملیاتی آن را تعیین میکند. آنچه به طور قطع مسلم است این نکته است که اقدام ائتلاف حامی تروریستی نخواهد توانست تحول و تغییر جدی را در روند سوریه به وجود بیاورد چون خوشبختانه نفس این عملیاتهای موفق هم موجب تضعیف جریان تروریستی و هم موجب اعتماد به نفس در بین نیروهای سوری و حامیان آنها و هم همراهی بیشتر مردم با نظام و هم رسوایی جریانهای تروریستی و حامیان آنها میشود.
بهانه حمله ائتلاف امریکا، انگلیس و فرانسه برای حمایت از مردم در مواجهه با سلاح شیمیایی چقدر با پذیرش افکار عمومی جهان قرار میگیرد؟
ببینید، بهانهای که این عملیات تجاوزگرانه داشت عملیات یا حمله شیمیایی نیروهای سوریه بود که بعد از آزادسازی غوطه شرقی مردمی که به عنوان سپر انسانی در این بازی نقش داده شده بود خودشان افشا میکنند که به عنوان قربانی حمله فرضی توسط تروریستها به کار گرفته شدند ضمن اینکه واقعیت این است که وقتی یک نیرو دست برتر را در میدان دارد نیازی به عملیات شیمیایی ندارد و در واقع این نیروهایی که در محاصره و شکست بودند، یعنی تکفیریها بودند که رویکرد به استفاده از سلاح شیمیایی در آنها وجود داشت؛ نیروهایی که در اضمحلال هستند دست به واکنش اینگونه میزند.
ثابت