۱-اهمیت گاز و توسعه آن در منطقه و فرا منطقهای
دیپلماسی انرژی را می توان بخشی از سیاست کلان انرژی ایران در دوران های مختلف دانست ؛ این امر زمینه لازم را برای حفظ و افزایش سهم ایران در بازار اقتصاد جهانی فراهم می آورد. گاز به عنوان یک متغیر ژئو پلتیک جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع برای تمامی دارندگان و ذخایر این انرژی از اهمیت استراتژیک برخوردار است از این رو هریک از بازیگران نظام جهانی صنعت گاز به دنبال حذف و استفاده از جایگاه دیپلماسی انرژی گاز خود در جهان می باشند .
کشورهایی که از منابع غنی انرژی گاز برخوردار هستند به دنبال کنترل نبض انرژی در بازارهای منطقه و فرا منطقه ای ؛ تلاش می کنند . وجود منابع غنی گاز , کلیدی برای تامین درآمد و عامل اقتدار صنعتی که لزوم حضور در قلمرو و نفوذ در محدوده کشورهای مشترک المنافع را ایجاد نماید .
سوال اینجاست ؛ کشورهای موفق در حوزه صنعت گاز که توانسته اند با نفوذ سوخت صلح ( گاز) در کشورهای مورد هدف موفق شده اند از چه راهبردهایی در حوزه صنعت گاز استفاده کرده اند و بر اساس چه سیاستهای از طریق صادرات گاز از کشورهای مورد هدف نقش آفرینی می نمایند ؟
۲-علت عقب ماندگی در برنامه های توسعه صادرات گاز و از بین رفتن تجارت با کشورهای منطقه (واردات/ صادرات )
با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی به ویژه گاز طبیعی در کشورها همسایه به نظر می رسد که ایران در این میان سهم اندک و بسیار ناچیز دارد که این امر ناشی از عدم اصول سیاستهای خارجی و مراودات تجاری میباشد و نقش آفرینی در اقتصاد و سیاست جهانی دارندگان گاز طبیعی در نظام بین المللی بسیار کمرنگ شده است در عوض نقش دارندگان این انرژی همانند (روسیه / قطر و ...) پر رنگ می باشد.
مدیریت زمان یکی دیگر از ارکان های عقب افتادگی در بازارهای توسعه گاز میباشد ؛ گاهی اوقات زمانی که سیاست های خارجی در کشور به صورت سلیقه ای اعمال میشود ؛ نظم و ساختار دیپلماسی سیاسی با لجبازی ها بازیها ی جناحی از بین می رود و مشتری گریزی اتفاق افتاده و خواهد افتاد که این امر منجر به از بین رفتن بازار اقتصادی پر رونق , اشتغالزایی و انتقال تکنولوژی در همه زمینه های شغلی می شود ؛ چرا که تجارت ارتباط مستقیم با مدیریت زمان دارد در نتیجه کشورهای قدرتمند انرژی همانند روسیه با وابسته نمودن کمربندی اروپا بر مدار گاز و سوخت صلح جان میگیرند و از این منابع برای کشورشان استفاده بهینه می نمایند .
در پایان با توجه به اینکه ایران زمان را از دست داده و در بازارهای کلان گازی ( صادرات/واردات ) نقش چندانی ندارد چطور می تواند با افت شدید چاهای گازی هم مصرف داخلی را پوشش دهد و هم برنامه ای برای صادرات گاز به کشورهای موجود داشته باشد؟
پاسخ به این سوأل به صورت کلان و تیتر وار به شرح ذیل می باشد :
۱- با اعتماد و تکیه بر جوانان انقلابی در راستای گام دوم انقلاب و ارتباط دانشگاه با صنعت , این امر در بازه زمانی (کوتاه مدت , میان مدت , بلند مدت ) انجام پذیر است .
۲-استحکام زیر ساخت های شبکه گازرسانی با شعار برنامه ریزی بر مبنای مصارف واقعی
۳-بررسی و تحلیل از دست دادن (صادرات / واردات ) کشورهای گاز در همسایه نهایتاً ارائه راهکار و ....
۴-شبیه سازی و مهندسی معکوس کشورهای پیشرفته در راستای موفقیت دیپلماسی گازی و ایجاد ارتباط موثر از طریق انتقال تکنولوژی غیر رسمی
نویسنده: علی حتمی کارشناس انرژی
دیپلماسی انرژی را می توان بخشی از سیاست کلان انرژی ایران در دوران های مختلف دانست ؛ این امر زمینه لازم را برای حفظ و افزایش سهم ایران در بازار اقتصاد جهانی فراهم می آورد. گاز به عنوان یک متغیر ژئو پلتیک جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع برای تمامی دارندگان و ذخایر این انرژی از اهمیت استراتژیک برخوردار است از این رو هریک از بازیگران نظام جهانی صنعت گاز به دنبال حذف و استفاده از جایگاه دیپلماسی انرژی گاز خود در جهان می باشند .
کشورهایی که از منابع غنی انرژی گاز برخوردار هستند به دنبال کنترل نبض انرژی در بازارهای منطقه و فرا منطقه ای ؛ تلاش می کنند . وجود منابع غنی گاز , کلیدی برای تامین درآمد و عامل اقتدار صنعتی که لزوم حضور در قلمرو و نفوذ در محدوده کشورهای مشترک المنافع را ایجاد نماید .
سوال اینجاست ؛ کشورهای موفق در حوزه صنعت گاز که توانسته اند با نفوذ سوخت صلح ( گاز) در کشورهای مورد هدف موفق شده اند از چه راهبردهایی در حوزه صنعت گاز استفاده کرده اند و بر اساس چه سیاستهای از طریق صادرات گاز از کشورهای مورد هدف نقش آفرینی می نمایند ؟
۲-علت عقب ماندگی در برنامه های توسعه صادرات گاز و از بین رفتن تجارت با کشورهای منطقه (واردات/ صادرات )
با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی به ویژه گاز طبیعی در کشورها همسایه به نظر می رسد که ایران در این میان سهم اندک و بسیار ناچیز دارد که این امر ناشی از عدم اصول سیاستهای خارجی و مراودات تجاری میباشد و نقش آفرینی در اقتصاد و سیاست جهانی دارندگان گاز طبیعی در نظام بین المللی بسیار کمرنگ شده است در عوض نقش دارندگان این انرژی همانند (روسیه / قطر و ...) پر رنگ می باشد.
مدیریت زمان یکی دیگر از ارکان های عقب افتادگی در بازارهای توسعه گاز میباشد ؛ گاهی اوقات زمانی که سیاست های خارجی در کشور به صورت سلیقه ای اعمال میشود ؛ نظم و ساختار دیپلماسی سیاسی با لجبازی ها بازیها ی جناحی از بین می رود و مشتری گریزی اتفاق افتاده و خواهد افتاد که این امر منجر به از بین رفتن بازار اقتصادی پر رونق , اشتغالزایی و انتقال تکنولوژی در همه زمینه های شغلی می شود ؛ چرا که تجارت ارتباط مستقیم با مدیریت زمان دارد در نتیجه کشورهای قدرتمند انرژی همانند روسیه با وابسته نمودن کمربندی اروپا بر مدار گاز و سوخت صلح جان میگیرند و از این منابع برای کشورشان استفاده بهینه می نمایند .
در پایان با توجه به اینکه ایران زمان را از دست داده و در بازارهای کلان گازی ( صادرات/واردات ) نقش چندانی ندارد چطور می تواند با افت شدید چاهای گازی هم مصرف داخلی را پوشش دهد و هم برنامه ای برای صادرات گاز به کشورهای موجود داشته باشد؟
پاسخ به این سوأل به صورت کلان و تیتر وار به شرح ذیل می باشد :
۱- با اعتماد و تکیه بر جوانان انقلابی در راستای گام دوم انقلاب و ارتباط دانشگاه با صنعت , این امر در بازه زمانی (کوتاه مدت , میان مدت , بلند مدت ) انجام پذیر است .
۲-استحکام زیر ساخت های شبکه گازرسانی با شعار برنامه ریزی بر مبنای مصارف واقعی
۳-بررسی و تحلیل از دست دادن (صادرات / واردات ) کشورهای گاز در همسایه نهایتاً ارائه راهکار و ....
۴-شبیه سازی و مهندسی معکوس کشورهای پیشرفته در راستای موفقیت دیپلماسی گازی و ایجاد ارتباط موثر از طریق انتقال تکنولوژی غیر رسمی
نویسنده: علی حتمی کارشناس انرژی