در حالی که آژانسهای مسافرتی برند و معروف در کشور بر سر جذب گردشگر به نقاط تفریحی چون جزیره کیش و قشم در کشور و دبی و استانبول در خارج از مرزها با ارقامی پایینتر از نرخ رفت و برگشت اعلام شده رسمی همراه با اقامت در هتلهای قابل قبول و صرف صبحانه به مدت ۲ و سه شب را پیشنهاد میکنند ایرلاینهایی پیدا میشوند تا زائران مشهد مقدس را هم از این سفر معنوی به دلیل گرانی هزینه پرواز منصرف و به استفاده از تورهای گردشگری خارج از کشور تشویق نمایند!
آیا این عمل را نمیتوان مشارکت در پاندمی اسلامستیزانه بیگانگان چون اقدامات اخیر دولت آلمان با حمایت از صهیونیستها برای تعطیل کردن مساجد و انجمنهای اسلامی در سراسر این کشور دانست؟!
متأسفانه نه تنها سازمانهای متولی از جمله هواپیمایی کشوری در زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی بلکه وزارت متولی و دولت و همچنین نهادهای نظارتی چون تعزیرات حکومتی هم نتوانستند اینگونه مشکلات را که میتواند علاوه بر فشارهای اقتصادی باعث بیشتر شدن فاصلههای طبقاتی در جامعه شود و این امر دلهای علاقهمندان به زیارت مرقد مطهر تنها امامی که بارگاهش در خاک پاک این کشور است به دلیل ناتوانی اقتصادی چرکین به درد آورد بلکه دست مافیا و رانتها را نیز پیرامون تغییر ذائقه نسلهای جدید که نوعی انحراف آشکار است باز بگذارد!
امروز خواه ناخواه جامعه به دلایل متعدد که مهمترین آنها بیتوجهی مسئولان در طول نیمقرن گذشته است، رو به پیری و زوال رفته و این امر باعث میشود تا توانایی جسمی و حتی معدودی عقلی خود را از دست بدهد یا کاهش یابد که بالطبع نیازمند استفاده از امکانات رفاهی هرچه بیشتر است تا برای التیام روح هر چند وقت یکبار عازم اماکن زیارتی از جمله مشهد مقدس شود در حالی که اولین و راحتترین ابزار این اقدام عاطفی و عقلایی برای این گروه، هواپیما است اما این وسیله حملونقل چند سالی است با چالشهایی همچون تحریمها، زیادهطلبیها، تعدد ایرلاینهای فاقد زیرساخت و سرمایههای لازم و ناتوانی متولی آن یعنی سازمان هواپیمایی کشوری به نیابت از سوی وزارت راه و شهرسازی و در نهایت دولتهاست تا شرکتهای مذکور برای فشار هرچه بیشتر از اهرمهایی چون زمینگیر کردن ۱۳۵ فروند هواپیما به بهانههای واهی استفاده کنند که میتوان با دریافت حدود 500 میلیون دلار تسهیلات از صندوق توسعه ملی تعمیر اساسی و اورهال شوند و به چرخه پرواز بازگردند تا این چالش بزرگ حلوفصل شود؛ زیرا ایرلاینها در کنار این گروگانگیری اقدام به استفاده از دیگر اسکادران سالم خود در جهت پروازهایی به خارج از کشور چون ترکیه و ارمنستان شدهاند تا قیمتهای نجومی را با ارزهای دیگر دریافت نمایند.
این پروسه مدیریت شده به صورت متحد در همه هزینههای پروازی از جمله کرایه حمل بار به صورت تصاعدی ادامه دارد و از سویی معدود هواپیماهای موجود هم علاوه بر پروازهای فشرده در طول شبانهروز خدمات حمل مسافر را نیز با الهام از شرکتهای خودروساز آپشن دار کردهاند تا قیمت بلیط در یک شماره پرواز معین با ساعتی مشخص و شرکتی خصولتی متغیر باشد زیرا ردیفهای پنجم تا دهم آنها بهواسطه دو پرده در وسط سالن هواپیما از قسمت اول و آخر تفکیک شده و صندلیهای آن نیز بهصورت مبلمان درآمده که نامش از اسامی مصطلح دیگر همچون سیستمی و اکونومی به بیزینس تغییر یابد در حالی که خلبان این فروند هواپیما همراه با کادر پرواز و مهمانداران ثابت هستند اما به خاطر اینکه اشراف و از ما بهتران و گروههایی خاص که پولهای بادآورده دارند نیز در این مکان هم احساس برتری کنند. نرخ پرواز معمولی، اکونومی و سیستمی آن از اصفهان به مشهد /500/906/2 تومان است در حالی که هریک از صندلیهای شیک چند ردیف وسط سالن همین هواپیما نرخی معادل /500/354/7 تومان دارد که اختلافش بیش از چهار میلیون تومان است!
البته در زیر قیمت هر دو گزینه که متعلق به پرواز A319 میباشد اعلام شده نرخ رسمی ایرلاین است و ظرفیت باقیمانده هردو نیز ۹ صندلی میباشد که انگار متولیان سازمان هواپیمایی کشوری و ایرلاینهای پرواز مخاطبان خود را کور یا کودن فرض کردهاند تا لاکپشت را رنگ کنند و به جای فولکسواگن به آنها بفروشند! تصویر دو نرخ متضاد و شرححال آن برای قضاوت جامعه و اقدام نهادهای نظارتی در ذیل رونمایی شده است.
آیا این عمل را نمیتوان مشارکت در پاندمی اسلامستیزانه بیگانگان چون اقدامات اخیر دولت آلمان با حمایت از صهیونیستها برای تعطیل کردن مساجد و انجمنهای اسلامی در سراسر این کشور دانست؟!
متأسفانه نه تنها سازمانهای متولی از جمله هواپیمایی کشوری در زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی بلکه وزارت متولی و دولت و همچنین نهادهای نظارتی چون تعزیرات حکومتی هم نتوانستند اینگونه مشکلات را که میتواند علاوه بر فشارهای اقتصادی باعث بیشتر شدن فاصلههای طبقاتی در جامعه شود و این امر دلهای علاقهمندان به زیارت مرقد مطهر تنها امامی که بارگاهش در خاک پاک این کشور است به دلیل ناتوانی اقتصادی چرکین به درد آورد بلکه دست مافیا و رانتها را نیز پیرامون تغییر ذائقه نسلهای جدید که نوعی انحراف آشکار است باز بگذارد!
امروز خواه ناخواه جامعه به دلایل متعدد که مهمترین آنها بیتوجهی مسئولان در طول نیمقرن گذشته است، رو به پیری و زوال رفته و این امر باعث میشود تا توانایی جسمی و حتی معدودی عقلی خود را از دست بدهد یا کاهش یابد که بالطبع نیازمند استفاده از امکانات رفاهی هرچه بیشتر است تا برای التیام روح هر چند وقت یکبار عازم اماکن زیارتی از جمله مشهد مقدس شود در حالی که اولین و راحتترین ابزار این اقدام عاطفی و عقلایی برای این گروه، هواپیما است اما این وسیله حملونقل چند سالی است با چالشهایی همچون تحریمها، زیادهطلبیها، تعدد ایرلاینهای فاقد زیرساخت و سرمایههای لازم و ناتوانی متولی آن یعنی سازمان هواپیمایی کشوری به نیابت از سوی وزارت راه و شهرسازی و در نهایت دولتهاست تا شرکتهای مذکور برای فشار هرچه بیشتر از اهرمهایی چون زمینگیر کردن ۱۳۵ فروند هواپیما به بهانههای واهی استفاده کنند که میتوان با دریافت حدود 500 میلیون دلار تسهیلات از صندوق توسعه ملی تعمیر اساسی و اورهال شوند و به چرخه پرواز بازگردند تا این چالش بزرگ حلوفصل شود؛ زیرا ایرلاینها در کنار این گروگانگیری اقدام به استفاده از دیگر اسکادران سالم خود در جهت پروازهایی به خارج از کشور چون ترکیه و ارمنستان شدهاند تا قیمتهای نجومی را با ارزهای دیگر دریافت نمایند.
این پروسه مدیریت شده به صورت متحد در همه هزینههای پروازی از جمله کرایه حمل بار به صورت تصاعدی ادامه دارد و از سویی معدود هواپیماهای موجود هم علاوه بر پروازهای فشرده در طول شبانهروز خدمات حمل مسافر را نیز با الهام از شرکتهای خودروساز آپشن دار کردهاند تا قیمت بلیط در یک شماره پرواز معین با ساعتی مشخص و شرکتی خصولتی متغیر باشد زیرا ردیفهای پنجم تا دهم آنها بهواسطه دو پرده در وسط سالن هواپیما از قسمت اول و آخر تفکیک شده و صندلیهای آن نیز بهصورت مبلمان درآمده که نامش از اسامی مصطلح دیگر همچون سیستمی و اکونومی به بیزینس تغییر یابد در حالی که خلبان این فروند هواپیما همراه با کادر پرواز و مهمانداران ثابت هستند اما به خاطر اینکه اشراف و از ما بهتران و گروههایی خاص که پولهای بادآورده دارند نیز در این مکان هم احساس برتری کنند. نرخ پرواز معمولی، اکونومی و سیستمی آن از اصفهان به مشهد /500/906/2 تومان است در حالی که هریک از صندلیهای شیک چند ردیف وسط سالن همین هواپیما نرخی معادل /500/354/7 تومان دارد که اختلافش بیش از چهار میلیون تومان است!
البته در زیر قیمت هر دو گزینه که متعلق به پرواز A319 میباشد اعلام شده نرخ رسمی ایرلاین است و ظرفیت باقیمانده هردو نیز ۹ صندلی میباشد که انگار متولیان سازمان هواپیمایی کشوری و ایرلاینهای پرواز مخاطبان خود را کور یا کودن فرض کردهاند تا لاکپشت را رنگ کنند و به جای فولکسواگن به آنها بفروشند! تصویر دو نرخ متضاد و شرححال آن برای قضاوت جامعه و اقدام نهادهای نظارتی در ذیل رونمایی شده است.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت