این روزها هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترین نهاد بینالمللی برگزار میشود. سازمان ملل در حالی بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل شد که هدف از آن را مقابله با بی عدالتی و ظلم و برقراری صلح و امنیت تشکیل میداد حال آنکه تا به امروز چنین کارکردی از سوی این سازمان دیده نشده است که نمود آن را در یک سال نسل کشی غزه می توان مشاهده کرد. وضعیتی فاجعه بار که به یک رسوایی بزرگ برای سازمان ملل مبدل شده است.
نشست سالیانه سازمان ملل متحد با حضور مقاماتی از اعضای این سازمان در حالی آغاز شده است که یکی از مهمترین مباحث مطرح در این نشست را درخواستهای مکرر برای تغییر در ساختار این سازمان تشکیل میدهد. در باب این تغییرات دیدگاه های متعددی مطرح است چنانکه برخی بر لزوم تغییر در ساختار شورای امنیت تاکید دارند. آنها بر این عقیدهاند که ترکیب کنونی بر گرفته از نظم قدرت در هفتاد سال پیش بوده و اکنون نیازمند تغییرات است.
در این میان برخی کشورها مانند آمریکا هر چند که بر لزوم اصلاح ساختار تاکید دارند اما به دنبال افزایش اعضای غیر دائم هستند که نتیجه آن عملا حفظ حق وتو 5 قدرت برتر ( چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا) است. در میان برخی نیز بر این عقیدهاند که به اعضای دائم باید نمایندگان قارهای اضافه شود بگونهای که قارهای همچون آفریقا دارای یک نماینده دائم باشد همچنین برخی برای جهان اسلام یک نماینده دائم را مطرح میسازند. در این میان بسیاری از کشورها نیز تاکید دارند که این تغییرات در نهایت نمیتواند تغییری در ساختار بین الملل ایجاد نماید و در نهایت این قدرتها هستند که تصمیم گیرنده خواهند بود. این کشورها خواستار تغییر در تصمیم گیری از شورای امنیت به مجمع عمومی با اصل هر عضو یک رای میباشند. آنها تاکید دارند که حق وتو مولفهای برای سلطه کشورهای خاص به دیگران شده است بویژه اینکه یک جانبه گرایی غرب در سه دهه اخیر نزاعها و درگیریها در نظام بین الملل را شدت داده است.به عبارتی دیگر می توان گفت آنچه این روزها در باب تغییرات در نظام بینالملل مطرح است اصلی غیر قابل انکار از سوی همگان است در حالی که برخی قدرتها بویژه آمریکاییها به دنبال نظم یک جانبه گرایانه خود در لوای اجماع سازی جدید هستند و برخی دیگر نیز تغییر کل ساختار را خواستار شدهاند که قدرت از شورای امنیت به مجمع انتقال یابد.
انحصار گرایی قدرتها بویژه غربیها موجب شده تا جهان امروز یکی از وحشتناکترین دوران خود را سپری کند بگونهای که منطقهای در جهان را نمیتوان یافت که در آن جنگ و یا تنشی وجود نداشته باشد در حالی سازمان ملل رسما هیچ کارکردی نداشته و بیشتر به یک ابراز تاسف کننده مبدل شده است.
نشست سالیانه سازمان ملل متحد با حضور مقاماتی از اعضای این سازمان در حالی آغاز شده است که یکی از مهمترین مباحث مطرح در این نشست را درخواستهای مکرر برای تغییر در ساختار این سازمان تشکیل میدهد. در باب این تغییرات دیدگاه های متعددی مطرح است چنانکه برخی بر لزوم تغییر در ساختار شورای امنیت تاکید دارند. آنها بر این عقیدهاند که ترکیب کنونی بر گرفته از نظم قدرت در هفتاد سال پیش بوده و اکنون نیازمند تغییرات است.
در این میان برخی کشورها مانند آمریکا هر چند که بر لزوم اصلاح ساختار تاکید دارند اما به دنبال افزایش اعضای غیر دائم هستند که نتیجه آن عملا حفظ حق وتو 5 قدرت برتر ( چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا) است. در میان برخی نیز بر این عقیدهاند که به اعضای دائم باید نمایندگان قارهای اضافه شود بگونهای که قارهای همچون آفریقا دارای یک نماینده دائم باشد همچنین برخی برای جهان اسلام یک نماینده دائم را مطرح میسازند. در این میان بسیاری از کشورها نیز تاکید دارند که این تغییرات در نهایت نمیتواند تغییری در ساختار بین الملل ایجاد نماید و در نهایت این قدرتها هستند که تصمیم گیرنده خواهند بود. این کشورها خواستار تغییر در تصمیم گیری از شورای امنیت به مجمع عمومی با اصل هر عضو یک رای میباشند. آنها تاکید دارند که حق وتو مولفهای برای سلطه کشورهای خاص به دیگران شده است بویژه اینکه یک جانبه گرایی غرب در سه دهه اخیر نزاعها و درگیریها در نظام بین الملل را شدت داده است.به عبارتی دیگر می توان گفت آنچه این روزها در باب تغییرات در نظام بینالملل مطرح است اصلی غیر قابل انکار از سوی همگان است در حالی که برخی قدرتها بویژه آمریکاییها به دنبال نظم یک جانبه گرایانه خود در لوای اجماع سازی جدید هستند و برخی دیگر نیز تغییر کل ساختار را خواستار شدهاند که قدرت از شورای امنیت به مجمع انتقال یابد.
انحصار گرایی قدرتها بویژه غربیها موجب شده تا جهان امروز یکی از وحشتناکترین دوران خود را سپری کند بگونهای که منطقهای در جهان را نمیتوان یافت که در آن جنگ و یا تنشی وجود نداشته باشد در حالی سازمان ملل رسما هیچ کارکردی نداشته و بیشتر به یک ابراز تاسف کننده مبدل شده است.
علی تتماج