شستا، سازمانی که ظاهراً متعلق به بازنشستگان است اما همواره به کام باندهای سیاسی، بوده است. شستا ولی «حیاط خلوت» سیاسیون و دولتهای بعد از سال ۱۳۷۵ شده است و بازنشستگان و بیمه شدگان از مزایای نهان و آشکار آن بیبهره هستند!
شستا مجموعهای با۱۴۰ شرکت و یک هزار نفر مدیرعامل و هیات مدیره! مجموعهای که گوشت قربانی شده است و هر بخشی از آن «تیول» باندهای سیاست باز است.
هر چه بخواهیم از انحراف مسیر این مجموعه عظیم بگوییم کم است و حرفها بسیار. دکتر مهدی کرباسیان مدیرعامل اسبق سازمان تأمین اجتماعی که در سالهای اولیه دهه ۷۰ با یک هدف والا و دور اندیشانه این مجموعه را به عنوان بازوی اقتصادی سازمان و تأمین منافع بیمه شدگان و بازنشستگان راه اندازی کرده بود، چندی پیش در مصاحبه ای گفته بود؛«اگر میدانستم شستا چنین سرانجام و عاقبتی پیدا میکند، دستم را میشکستم و آن را تأسیس نمیکردم.»
و اینک در دولت سرنوشت ساز مسعود پزشکیان و در این پیچ تاریخی که قرار گرفتهایم اگر آقای سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی نتواند ترمز شستا، خودسریهای شستا و نافرمانیهای آن را بگیرد هم خود و هم سازمان و هم بیمه شدگان را به باد فنا داده است. اینک که رئیس دولت چهاردهم دستور داده است مدیران عامل و اعضای هیات مدیره باید شرکتها را سودآور کنند و پاسخگوی ضرر و زیانهای آن ها باشند فرصت مناسبی است که آقای سالاری با بهرهمندی از نظرات صاحبنظران آگاه، پاکدست و دلسوز نقشه راهی برای شستا طراحی نمایند و این مجموعه عظیم را از بلبشو وضعی که دارد نجات دهند.
در اولین مرحله باید مالکیت و مدیریت و تعلق سازمانی شستا را به وزارت کار تفهیم نمایند و از دخالتهای جورواجور وزارت کار در شستا جلوگیری کنند. این روزها که بازهم شستا و انتصابات رنگارنگ آن خاطر بیمه شدگان را مکدر ساخته است، مدیریت سازمان تأمین اجتماعی باید به این انتصابات مشکوک ورود کرده و گزارش کاملی را به خانواده بزرگ تأمین اجتماعی بدهند.
آقای سالاری باید تکلیف این انتصابات را روشن نماید که بالاخره عزل و نصب در اختیار مدیرعامل شستاست یا نه؟ و اصولاً مدیرعامل شستا با چه کسی هماهنگ است؟!
و لازم است راجع به اتفاقات آخر هفته پیش در شستا بگوییم که یک روز پس از انتشار نامه سازمان تأمین اجتماعی مبنی بر لغو عزل و نصبها، شستا اختلافات را یک فاز بالاتر برده و مدعی شده «با هماهنگی مقامات ذیصلاح این عزل و نصبها انجام گرفته و خدشهای بر آن وارد نیست» و متأسفانه بدون اینکه نامی از این مقامات ذیصلاح بیاورد، این شرکت حاشیههای برکناری و تخلفات را کتمان کرده است! برای بیمه شدگان و ذینفعان ۵۵ میلیون نفری شستا، مشخص نیست مدیرعامل شستا با چه کسی هماهنگ است، احمد میدری، مصطفی سالاری یا شخص و جای دیگر؟
هر چند که قانوناً و رسماً بر اساس قانون، شستا میبایست فقط و فقط با سازمان تأمین اجتماعی هماهنگ باشد. روز پنجشنبه، شستا در پاسخ به نامه سازمان تأمین اجتماعی جوابیهای مبهم و زیرکانه منتشر کرد. شستانشینان آرزوهای خود را در قالب جوابیه گفتهاند، اصلاح ساختار به این معنی است که مدیرعامل شستا هلدینگهای این شرکت را از ۹ به ۱۳ هلدینگ با مدیریت مستقیم مدیرعامل برساند؟
شستاییان نمیگویند ایجاد معاونت کسب و کار در دوره چه کسی اتفاق افتاد؟ استقرار تعدادی از پرسنل در دفتر مس در دوره چه کسی اتفاق افتاد؟
تنظیم کنندگان جوابیه شستا نمیگویند اگر قرار بر اصلاح بود چرا کارشناس مسئول پیگیری مدیرعامل، کارشناس مسئول امور استانها و مجلس، رئیس اداره پیگیری حوزه مدیرعامل، کارشناس مسئول انتصابات و چند پست من درآوردی دیگر را اصلاح نکردید؟ چرا ساختار شستا را به قبل از ۱۴۰۰بر نمیگردانید، چرا عملکرد محمد رضوانی فر با نصف معاونتهای کنونی شستا از عملکرد نوروزی بهتر بوده است؟
شستا نمیگوید کدام دفاتر تهران را تعطیل کرده است چرا با ذکر مصداق اطلاع رسانی نمیکند؟ لطفاً لیست همه نفرات دفاتر تهران را اطلاع رسانی کنید. شما که در دوره فعلی تان حتی اسامی هیئت مدیرهها را منتشر نمیکنید چرا به روز رسانی هیئت مدیرهها مربوط به شهریور ۱۴۰۰ است. آیا خبری از تعداد مدیران پروازیهایتان دارید؟
شستانشینان باید به سازمان و بیمه شدگان پاسخ دهند، اینک که ۱۱ ماه و ۲۲ روز از انتصاب عارف نوروزی به عنوان مدیرعامل شستا میگذرد،آیا این مدت برای اصلاح کم بوده که ایشان برای ماندگاری وعده سود و اصلاح میدهد؟ ولی نمیگوید چرا میزان سود شستا از ۳۲ هزار میلیارد تومان به ۲۶ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است؟
آقای سالاری! چشم عائله چند ده میلیونی سازمان به شما و اقداماتتان در خصوص تعیین تکلیف شستا و ساماندهی مدیریت آن دوخته شده است لطفاً دفع الوقت نکنید!
شستا مجموعهای با۱۴۰ شرکت و یک هزار نفر مدیرعامل و هیات مدیره! مجموعهای که گوشت قربانی شده است و هر بخشی از آن «تیول» باندهای سیاست باز است.
هر چه بخواهیم از انحراف مسیر این مجموعه عظیم بگوییم کم است و حرفها بسیار. دکتر مهدی کرباسیان مدیرعامل اسبق سازمان تأمین اجتماعی که در سالهای اولیه دهه ۷۰ با یک هدف والا و دور اندیشانه این مجموعه را به عنوان بازوی اقتصادی سازمان و تأمین منافع بیمه شدگان و بازنشستگان راه اندازی کرده بود، چندی پیش در مصاحبه ای گفته بود؛«اگر میدانستم شستا چنین سرانجام و عاقبتی پیدا میکند، دستم را میشکستم و آن را تأسیس نمیکردم.»
و اینک در دولت سرنوشت ساز مسعود پزشکیان و در این پیچ تاریخی که قرار گرفتهایم اگر آقای سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی نتواند ترمز شستا، خودسریهای شستا و نافرمانیهای آن را بگیرد هم خود و هم سازمان و هم بیمه شدگان را به باد فنا داده است. اینک که رئیس دولت چهاردهم دستور داده است مدیران عامل و اعضای هیات مدیره باید شرکتها را سودآور کنند و پاسخگوی ضرر و زیانهای آن ها باشند فرصت مناسبی است که آقای سالاری با بهرهمندی از نظرات صاحبنظران آگاه، پاکدست و دلسوز نقشه راهی برای شستا طراحی نمایند و این مجموعه عظیم را از بلبشو وضعی که دارد نجات دهند.
در اولین مرحله باید مالکیت و مدیریت و تعلق سازمانی شستا را به وزارت کار تفهیم نمایند و از دخالتهای جورواجور وزارت کار در شستا جلوگیری کنند. این روزها که بازهم شستا و انتصابات رنگارنگ آن خاطر بیمه شدگان را مکدر ساخته است، مدیریت سازمان تأمین اجتماعی باید به این انتصابات مشکوک ورود کرده و گزارش کاملی را به خانواده بزرگ تأمین اجتماعی بدهند.
آقای سالاری باید تکلیف این انتصابات را روشن نماید که بالاخره عزل و نصب در اختیار مدیرعامل شستاست یا نه؟ و اصولاً مدیرعامل شستا با چه کسی هماهنگ است؟!
و لازم است راجع به اتفاقات آخر هفته پیش در شستا بگوییم که یک روز پس از انتشار نامه سازمان تأمین اجتماعی مبنی بر لغو عزل و نصبها، شستا اختلافات را یک فاز بالاتر برده و مدعی شده «با هماهنگی مقامات ذیصلاح این عزل و نصبها انجام گرفته و خدشهای بر آن وارد نیست» و متأسفانه بدون اینکه نامی از این مقامات ذیصلاح بیاورد، این شرکت حاشیههای برکناری و تخلفات را کتمان کرده است! برای بیمه شدگان و ذینفعان ۵۵ میلیون نفری شستا، مشخص نیست مدیرعامل شستا با چه کسی هماهنگ است، احمد میدری، مصطفی سالاری یا شخص و جای دیگر؟
هر چند که قانوناً و رسماً بر اساس قانون، شستا میبایست فقط و فقط با سازمان تأمین اجتماعی هماهنگ باشد. روز پنجشنبه، شستا در پاسخ به نامه سازمان تأمین اجتماعی جوابیهای مبهم و زیرکانه منتشر کرد. شستانشینان آرزوهای خود را در قالب جوابیه گفتهاند، اصلاح ساختار به این معنی است که مدیرعامل شستا هلدینگهای این شرکت را از ۹ به ۱۳ هلدینگ با مدیریت مستقیم مدیرعامل برساند؟
شستاییان نمیگویند ایجاد معاونت کسب و کار در دوره چه کسی اتفاق افتاد؟ استقرار تعدادی از پرسنل در دفتر مس در دوره چه کسی اتفاق افتاد؟
تنظیم کنندگان جوابیه شستا نمیگویند اگر قرار بر اصلاح بود چرا کارشناس مسئول پیگیری مدیرعامل، کارشناس مسئول امور استانها و مجلس، رئیس اداره پیگیری حوزه مدیرعامل، کارشناس مسئول انتصابات و چند پست من درآوردی دیگر را اصلاح نکردید؟ چرا ساختار شستا را به قبل از ۱۴۰۰بر نمیگردانید، چرا عملکرد محمد رضوانی فر با نصف معاونتهای کنونی شستا از عملکرد نوروزی بهتر بوده است؟
شستا نمیگوید کدام دفاتر تهران را تعطیل کرده است چرا با ذکر مصداق اطلاع رسانی نمیکند؟ لطفاً لیست همه نفرات دفاتر تهران را اطلاع رسانی کنید. شما که در دوره فعلی تان حتی اسامی هیئت مدیرهها را منتشر نمیکنید چرا به روز رسانی هیئت مدیرهها مربوط به شهریور ۱۴۰۰ است. آیا خبری از تعداد مدیران پروازیهایتان دارید؟
شستانشینان باید به سازمان و بیمه شدگان پاسخ دهند، اینک که ۱۱ ماه و ۲۲ روز از انتصاب عارف نوروزی به عنوان مدیرعامل شستا میگذرد،آیا این مدت برای اصلاح کم بوده که ایشان برای ماندگاری وعده سود و اصلاح میدهد؟ ولی نمیگوید چرا میزان سود شستا از ۳۲ هزار میلیارد تومان به ۲۶ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است؟
آقای سالاری! چشم عائله چند ده میلیونی سازمان به شما و اقداماتتان در خصوص تعیین تکلیف شستا و ساماندهی مدیریت آن دوخته شده است لطفاً دفع الوقت نکنید!
فرهاد خادمی