گرچه تمديد گفتوگوهاي هستهاي ايران و ۱+۵ شايد خستهكننده و كسلآور باشد اما همين تمديد گفتوگوهاي هستهاي، برخي دستاويزها و بهانهها را از طرف مقابل گرفت تا نتواند عذري بياورد.
حكمت اين تمديد در اين است كه ۷ ماه ديگر بگذرد و ديده شود تا پايان اين ۷ ماه آيا غرب ميتواند يك موضوع ساده را حل و فصل كند؟ آيا آمريكا و ديگر كشورهاي همپيمان اصلاً درپي آن هستند كه گفتوگوهاي هستهاي ايران و غرب پس از ۱۲ سال به سرانجام برسد و يك توافق نهايي با در نظر گرفتن منافع طرفين به دست آيد؟
گرچه تاكنون در زمانهاي حساسي كه ميرفت تا توافقي انجام شود، يكي از كشورهاي غربي عضو ۱+۵ يا كشوري ديگر بيرون از اين گروه سنگ اندازي كرده است تا توافق نشود، اما اكنون كه همگان ميگويند به توافق نزديك شدهايم پايان گفتوگوها نميتوانست گزينه مناسبي براي طرفين به ويژه آمريكاييها باشد.
رهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج و نمايندگان اقشار مختلف بسيج فرمودند؛ «به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول میکنیم اما می دانیم که این دولت امریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نهایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد.»
اين دليلي كه رهبر معظم انقلاب به آن اشاره كردند چيست؟ ايشان در فروردين سال ۹۲ و در جمع گسترده و پرشور هزاران نفر از زائران و مجاوران حرم مطهر حضرت علی بن موسیالرضا(ع) به اين موضوع اشاره كردند.
ايشان گفتند؛ «آمریکايیها مدتی است که از طرق گوناگون پیغام میدهند که خواهان مذاکره جداگانه با ایران درخصوص موضوع هستهای هستند اما من براساس تجربههای گذشته به چنین گفتوگوهايی خوشبین نیستم.»
خوشبين نبودن رهبر انقلاب پس از گذشت بيش از يكسال گرچه تاكنون اثبات شده و البته اثبات شده بود و برخي خوشبين بودند كه ميتوان به آمريكا اعتماد كرد، اما اين خوشبيني براي آن برخي هم در حال تبديل شدن به خوشبين نبودن است.
در داخل كشور بودند ، هستند افراد و شخصيتهايي كه نسبت به گفتوگوهاي هستهاي مستقيم با آمريكا خوشبين بودند، اين فرصت داده شد تا رو در رو با آمريكا گفتوگو شود و عزم اين كشور براي حل عادلانه و منصفانه موضوع هستهاي ايران محك زده شود.
تاكنون كه اين خوشبين نبودن در حال تبديل شدن به بدبيني بيشتر مردم و افكار عمومي جهان نسبت به نيت آمريكاييهاست.
ايشان در همين ديدار در فروردين ۹۲ با تاکید بر اینکه در دیدگاه آمریکاييها گفتوگو به معنای مذاکره برای رسیدن به راهحل منطقی نیست، خاطرنشان کردند: از نظر آمریکاييها گفتوگو به معنای وادار کردن طرف مقابل برای قبول حرف آنها است، بنابراین ما همواره این نوع گفت وگو را تحمیلی میدانیم و جمهوری اسلامی ایران نیز زیر بار تحمیل نمیرود.
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید مجدد بر خوشبین نبودن به چنین گفتوگويی افزودند: البته من مخالفتی هم ندارم.
پس از آن كه ايشان در آن تاريخ مخالف نبودن خود را با گفتوگوي ايران و آمريكا اعلام كردند، اكنون مخالف نبودن با تمديد مذاكرات را هم اعلام كردند تا فرصت ديگري براي آمريكا باقي باشد كه اگر تمايلي به توافق وجود دارد از بين نرود.
گفتوگوهاي هستهاي به نتيجه نرسد اين آمريكاست كه متضرر خواهد شد. چرا كه با وجود سياستهاي خصمانه و دشمنانه آمريكا عليه ايران، جمهوري اسلامي مصممتر به راه پيشين خود ادامه خواهد داد و با قوت بيشتري آنها را دنبال خواهد كرد.
اكنون جمهوري اسلامي ايران به واسطه وجود مردم و نيروهاي مسلح قدرتمند و مقتدر هيچگونه نگراني از تهديدات نظامي ندارد و اين را بارهاي در اتفاقات گوناگون و تجازواتي كه از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه ايران انجام شده نشان داده است. نمونههاي بارز آن سرنگون كردن پهپاد رژيم صهيونيستي، به تور انداختن پهپاد آركيو ۱۷۰ آمريكايي، فرود اجباري هواپيماي حامل سربازان آمريكايي و ناتو در فرودگاه كشورمان در جنوب و بسياري موارد ديگر كه نشان از اقتدار دفاعي و نظامي جمهوري اسلامي است.
حضرت آیتالله خامنهای در اين زمينه فرموده بودند كه ما هیچگاه نگران قصد تغییر نظام جمهوری اسلامی از جانب شما نیستيم زیرا آن زمانی که این قصد را داشتید و به صراحت هم میگفتید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید و بعد از این هم نخواهید توانست.
رهبر انقلاب اسلامی درباره موضوع مذاكرات يادآور شده بودند؛ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره یک تاکتیک آمریکايی برای فریب افکار عمومی دنیا و مردم ایران است و اگر اینگونه نیست، باید آمریکاييها این موضوع را در عمل ثابت کنند.
موافقت رهبر انقلاب با انجام گفتوگوهاي ايران و آمريكا حربه فريب افكار عمومي جهان از دست كاخ سفيد بيرون آورد و اين فرصت از آنها گرفته شد تا نتوانند بگويند؛ مردم دنيا ديديد ما ميخواستيم با ايران به توافق برسيم اما آنها نپذيرفتند؟!
موضوع مهم و اساسي که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مذاکره با آمریکا، در فروردين ۹۲ به آن اشاره کردند، تمایل نداشتن آمریکاييها برای به نتیجه رسیدن و پایان مذاکرات هستهای بود.
ايشان در همين زمينه افزودند: اگر آمریکاييها واقعاً تمایل به حل موضوع هستهای ایران دارند، راهحل آن نیز آسان است و باید به حق غنیسازی هستهای ایران برای اهداف صلحآمیز اعتراف کنند. تجربیات و شرایط صحنه نشان میدهد که آمریکاييها بدنبال حل این موضوع نیستند و میخواهند با باقی ماندن آن، بهانه ای برای فشار به ملت ایران و به قول خودشان فلج کردن ملت داشته باشند اما به کوری چشم دشمنان، ملت ایران فلج نخواهد شد.
اميد آمريكاييها به تأثير فشارهاي اقتصادي و سياسي به ايران به خاطر برخي موارد همچنان در دل آمريكاييها روشن است. اما آنها بايد متوجه شوند كه اين اميد پوچ و بياساس است و نبايد به سيگنالهاي برخي در داخل كشور كه پيادهنظام و خودفروخته آمريكا هستند توجه كند.
ايران در بسياري از زمينهها پيشرفتهاي بزرگي داشته است و همين پيشرفتها وجه تمايز شاخص كشورمان با ديگر كشورهايي است كه از سوي آمريكا تحريم شدهاند.
به گفته خود آمريكاييها و غربيها تحريمها عليه ايران از جنس بدترين و سختترين تحريمهايي است كه تاكنون اعمال شده است، گرچه اين تحريمهاي از سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي عليه ايران اعمال شده اما اكنون سختتر و با شيوههاي نوين اجرا ميشود اما باز هم نتوانسته هدف آمريكا را برآورده سازد.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان خود یک راهحل به آمریکاييها هم ارائه دادند كه اگر مورد توجه آنها قرار ميگرفت ميتوانست راهگشا باشد.
ايشان در اين زمينه گفتند: اگر آمریکاييها صادقانه می خواهند ، قضایا تمام شود ، راه حل پیشنهادی ما این است که در گفتار و عمل، دست از دشمنی با ملت ایران بردارند.
البته اين نكتهاي كه رهبر انقلاب به آن اشاره داشتند، در مدت زمان گذشته باز هم نشان ميدهد و ثابت ميكند كه آمريكاييها دست از دشمني با ايران بر نداشته و بر نخواهند داشت كه هيچ! اين دشمنيها را افزايش هم داده و خواهند داد.
دليل اصلي آن هم ماهيت انقلاب اسلامي با رويكرد استقلالطلبانه خود و وابسته نبودن به كشوري همچون آمريكاست.
آمريكا سر سپرده ميخواهد و ايران اسلامي اكنون الگويي براي مردم كشورهاي مسلمان منطقه شده است و حتي اين الگو به كشورهاي غيرمسلمان هم رسيده است.
برگزاري تظاهرات و راهپيماييهاي گسترده در اقصي نقاط دنيا ثمره انقلاب اسلامي است كه با شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل برخاست و اكنون پايههاي رژيم امپرياليسم و صهيونيسم را به لرزه انداخته است.
آمريكاييها به خوبي ميدانستند كه تمديد نشدن گفتوگوهاي هستهاي با ايران بسيار زيانبارتر از شكست مذاكرات خواهد بود و به همين خاطر تن به آن دادند.
تحليلگران و روزنامهنگاران آمريكايي هم به همين نتيجه رسيدهاند به همين خاطر روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: تمدید مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران بسیار بهتر از آن است که اجازه داده شود مذاکرات به شکست بینجامند. در این رابطه هیچ راهحل دیپلماسی جایگزینی وجود ندارد.
این روزنامه در ادامه مینویسد: قدرتهای بزرگ باید به فشارهای خود به ایران ادامه دهند تا مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای شوند.
نيت و اوج خواسته آمريكا در جريان گفتوگوهاي هستهاي با ايران روشن است. تن دادن به زيادهخواهيهاي آمريكا نهايت خواسته آنها از ايران است.
ايران به مانند كوهي محكم و استوار مقابل يورشهاي شيطان بزرگ ايستاده و اين امر براي آمريكا گران تمام شده است.
هيمنه پوشالي و خيالي آمريكا شكسته و همين موضوع آنها را وادار كرده است تا هر طور شده توافقي با ايران داشته باشند.
اما اين توافق هيچگاه آن توافقي نخواهد بود كه آمريكاييها ميطلبند. اين توافق بايد براساس احقاق حقوق قانوني ايران در زمينه فعاليتهاي هستهاي كشورمان باشد. حق غنيسازي و فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خواسته غيرقابل معامله ايران است ضمن اين كه در ديگر حوزهها هم هيچگونه جاي چانه زده وجود ندارد همانگونه كه بارها تأكيد شده است پيشرفتهاي نظامي، دفاعي و موشكي ايران به هيچ عنوان قابل گفتوگو نبوده و نخواهد بود.