با دوستان خداحافظی میکنم و از شلوغی و هیاهوی نمایشگاه کتاب میزنم بیرون.
نیم ساعت بعد توی دفتر روزنامه نشستهام و قبل از شروع کار، صفحهی اینستاگرام را باز میکنم تا چرخی بزنم. تکرار تصویر ناصر چشمآذر کنجکاوم میکند. اما با خواندن متنهای زیر عکسها هم نمیفهمم. انگار خودم را به نفهمی زدهام و میخواهم سواد خواندن و نوشتن را از ذهنم دور کنم.
از بچهها میپرسم که ناصر چشمآذر... هنوز جملهام تمام نشده که دو تا از آنها با هم میگویند «آره. امروز صبح...»
انگار تائید آنها دست میاندازد به یقهام و پرتم میکند به سالها پیش. آنروزهای دوران جوانیام که تکههایی از «باران عشق» را توی اتومبیل یکی از دوستان شنیدم و همان چنددقیقه گوش سپردن آنقدر دلم را برد که چند روز بعد وسط میدان انقلاب بودم و به دنبال آن نوارکاستی که رویش هم دریا بود، هم کوه و هم آسمانی که قصد باریدن داشت، با آن رعد و برقی که حتی از روی آن جلد کاغذی چشم را میزد. و یک گل سرخ...
چقدر با همین آلبوم زندگی کردم. خدا میداند. چه روزها و شبها که حال خوبم را خوبتر کرد و حال بدم را خوب.
حالا انگشتان خالق باران عشق آرام گرفته است و باید به زور هم که شده این پیشوند اعصابخردکن «زندهیاد» را به نام ناصرخان اضافه کرد.
آه که چقدر این یادآوریها سخت است. آنقدر که دوست داری ذهنت را از همهی دوستداشتنیهایت پاک کنی تا کمی نفس بکشی و اینقدر غم نبودنهای عزیزانت آزارت ندهد. اما نمیشود...
همه آثار درخشان یک آکاردئوننواز
ناصر چشم آذر از جمله آهنگسازان ایرانی بود که میتوان گفت استعدادی ذاتی در خلق آهنگ و نغمات شنیدنی داشت. او تنها زمانی که ۱۲ سال داشت وارد ارکستر موسیقی آذربایجان شد و در ۱۷ سالگی هم به رهبری ارکستر رسید.
اجرای او و ارکسترش در سفارت ایران در عراق، آغاز فعالیتهای جدی او در حوزه موسیقی بود؛ او اما علیرغم استعداد ذاتی، آموزش آکادمیک موسیقی را رها نکرد و طی دو دوره سفر به آمریکا در حوزه موسیقی جز و الکترونیک به تحصیل پرداخت.
او در سال ۶۳ به ایران بازگشت و پیشگام ورود و رواج سازهای الکترونیکی در کشور شد؛ تلفیق درخشان و هنرمندانه این سازها با موسیقی ایرانی چهرهای متمایز از او در موسیقی به جای گذاشته است.
چشم آذر پس از بازگشتش به ایران حوزه فعالیتهایش را به ساخت موسیقی فیلم متمرکز کرد و چندین و چند موسیقی ماندگار برای فیلمهای سینمایی آفرید. تاراج، هامون، قصههای مجید، میخواهم زنده بمانم، سارای، دختران انتظار، قارچ سمی و خواهران غریب از جمله فیلمهایی هستند که چشمآذر در دهههای ۶۰ و ۷۰ موسیقی آنها را ساخت و دوبار هم جایزه بهترین موسیقی متن را از جشنواره فیلم فجر در آن سالها گرفت.
چشم آذر در اوایل دهه ۷۰ یکی از مهمترین آثار زندگیاش یعنی «باران عشق» را ساخت. اثری که تقریبا برای همه ایرانیان آشناست. این آلبوم با تم ملایم و رمانتیک در ۸ قطعه تنظیم شده و ساختار آن پیوسته است. آلبومی که شاید موفقترین اثر این آهنگساز باشد.
فعالیتهای چشم آذر در دهه ۸۰ هم بیشتر در حوزه موسیقی فیلم ادامه پیدا میکند و او در این مقطع زمانی موسیقی فیلمهایی پون شمعی درباد، آتش بس، خواب و بیدار، تله، غزل، زن دوم، سوپراستار و ... را میسازد.
در دهه ۹۰ چشم آذر پس از ۴۰ سال به صحنه باز میگردد و همراه با ارکستر نامیرا کنسرتی را در تالار وحدت برگزار میکند که با اقبال مخاطبان هم مواجه میشود. در این اجرا تعدادی از موسیقی فیلمهای چشم آذر همراه با قطعات آلبوم شنیدنی باران عشق اجرا شد.
چشمآذر بعد از بازگشت به صحنه چند بار دیگر نیز همراه با ارکستر ایستگاه روی صحنه رفت و موسیقی فیلمهایش را برای مخاطبان اجرا کرد. هر چند در یکی از همین کنسرتها این هنرمند به دلیل ضعف عمومی و مشکلات جسمی به پشتصحنه منتقل شد و باعث شد بسیاری از اهالی موسیقی درباره این استاد قدیمی حوزه موسیقی ابراز نگرانی کنند.
این آهنگساز قرار بود تا طی ماههای آینده هم اجراهایی را همراه با ارکستر ایستگاه روی صحنه ببرد، اما متاسفانه او روز جمعه ۱۴ اردیبهشت در سن ۶۸ سالگی دارفانی را وداع گفت تا موسیقی ایران یکی از بهترین آهنگسازانش را از دست بدهد.
پیام تسلیت معاون هنری ارشاد
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درگذشت ناصر چشم آذر را تسلیت گفت.
سیدمجتبی حسینی، در پیامی برای درگذشت ناصر چشم آذر، آهنگساز نوشته است: ناصر چشمآذر از آهنگسازان ارزشمند با ساختهها و نواهای خود لحظههای ماندگاری را رقم زد و نمونههای خاطرهانگیزی از موسیقی بیکلام از جمله باران عشق را به یادگار گذاشت. درگذشت این هنرمند گرانقدر را به خانوادهاش، جامعه هنری و دوستداران هنر تسلیت میگویم و علو درجات را برای زنده یاد چشم آذر از درگاه خداوند متعال خواستارم.
نویسنده: مهدی رجبی