این روزها، که فرجام میرود تا به پایان نافرجام خود نزدیک شود، آنها که حامیان و زمینه ساز اجرای برجام بودند نه تنها حاضر نیستند تا از نظام و مردم به دلیل اصرار بیهوده و باز کردن حساب برای کدخدا عذر خواهی کنند بلکه اصرار دارند که تقصیر این ناکامی را به گردن نظام بیاندازند.
همین چند روز پیش بود که دولتمردن خواستار عذرخواهی منتقدین بودند و میگفتند که اگر برجام به نتیجه نرسید، دلیل آن موضع گیریها و سنگ اندازی های منتقدان بود. حالا نیز این شانه خالی کردن از مسئولیت درحالی صورت میگیرد که اخیراً محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت مدعی شده که برجام یک سندی پر افتخاری است و تاریخ در مورد آن قضاوت میکند. از این رو این تناقض میان افکار عمومی ایجاد میشود که اگر این یک سند پرافتخار و بدون اشکال است چرا دولت میخواهد از مسئولیت آن شانه خالی کرده و مسئولیت آن را به نظام واگذار کند؟
اظهاراتی تازه برای جریان سازی
همزمان با این تغییر رفتار، برخی از اصلاح طلبان و حامیان دولت تلاش میکنند تا با استفاده جریان سازی رسانه ای اینطور وانمود کنند که تمام جریان مذاکرات، توافق هستهای و امضای برجام زیر نظر رهبری بوده و تنها و وزیر خارجه و تیم مذاکره کننده، مجری دستوارت ایشان بودهاند.
اخیراً «غلامرضا حیدری»، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس در مصاحبه ای درباره «برجام » گفته است: "تمام مذاکرات برجام با نظر مستقیم رهبر انقلاب صورت گرفته و وزیر امور خارجه تنها مجری اوامر رهبری در برجام بوده و جایگاه تصمیمگیرنده و یا سیاستگذار نداشته است!"
چند روز قبل نیز، «رسول منتجبنیا» دیگر فعال اصلاحطلب نیز در اظهاراتی تأکید کرده بود که تصمیم برجام، نه تصمیم روحانی که کار رهبری نظام بوده است.
او همچنین با طرح این سؤال که «مگر این تصمیم را رئیس جمهور گرفته؟» گفت: "به فرض که تصمیم بدی باشد، این تصمیم نظام بوده و همه تا به حال مدعی بوده و هستند که برجام تصمیم نظام بوده است. آقایان میدانند که نظام ترکیبی از مقام معظم رهبری، رؤسای سه قوه، وزیران، کارشناسان و امثال آن است. بنابر این بحث رئیس جمهور نیست. اگر قرار به عذرخواهی است کل نظام باید عذرخواهی کند؛ نه رئیس جمهور. چون این مسائل کلان را رئیس جمهور تصمیم گیری نمیکند!"
«محمدرضا تابش»، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس هم به تازگی حتی ادعا کرده است که ادامه مذاکره با اروپا پس از خروج آمریکا از برجام نیز تصمیم رهبری نظام است.
نگاهی به رویکرد رهبری در مذاکرات
این درحالی بود که رهبر معظم انقلاب از همان ابتدای موافقت با مذاکره با غرب در نامهای به روحانی رئیسجمهور و رئیس شورایعالی امنیت ملی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورایعالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات ۹ گانه در اجرای برجام، این موارد و الزامات تأیید کردند.
ایشان در فرمایشان خود با تاکید بر ایستادگی مذاکره کنندگان بر اهداف خود و مقابله با استکبار ستیزی دشمنان در طول مذاکره، هدف کشورمان را از این مذاکرات به رسمیت شناختهشدن حقِ غنیسازی هستهای ملت ایران برای اهداف صلحآمیز در داخل کشور و به دست خود دانستند و بر سه اصل «لغو تحریمهای ظالمانه»، «شکست فضاسازی دشمن در سطح افکار عمومی دنیا» و «آشکارتر شدن ماهیت استکباری آمریکا» تاکید کردند.
ایشان در این باره فرمودند: «ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهای او را باید دانست؛ هدفهای اساسی و کلان را باید در مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلی خوب، این که خسارت است.»
رهبرمعظم انقلاب بارها اعلام کردند که نسبت به مذاکره با امریکا خوشبین نیستند و اینکه آنها دست آهنی نشان بدهند و بگویند مذاکره کنیم را مذاکره نمی دانند. همچنین اینکه با لبخند وارد میدان شوند و خنجری را پشت سرشان مخفی کنند را نمی پذیرند.
ایشان همچنین فرمودند : " ما از اول اعلان كرديم و الان هم اعلان مىكنيم، در هيچ يك از مسائل مورد اختلاف خودمان با امريكا، ما با امريكا مذاكره نمىكنيم. دليل آن هم يك امر واضحى است؛ دليل اين است كه مذاكره براى امريكايي ها يك ابزارى است براى تحميل خواستههاى خودشان به طرف مذاكره. مذاكره مفهوم واقعى خودش را در مذاكرات امريكا با طرفهاى خودش ندارد و از دست داده است. مذاكره براى چيست؟ وقتى دو دوست در يك مسئلهى مورد اختلاف با هم مذاكره مىكنند، اين براى اين است كه هر كدام از نقطهاى كه قرار دارند، حركت كنند و به يك نقطهى مورد توافق برسند.امريكا مذاكره را به اين معنا نمىداند. آنها مذاكره را وسيلهاى براى تحميل خواستههاى خودشان قرار مىدهند؛ براى وارد آوردن فشار. بنابراين مذاكره با امريكا در همهى مسائل معنا ندارد."
یادمان باشد که مقام معظم رهبری در جریان مذاکره طرح ایده آل و کلی درست را مطرح کردند، در هر مرحله با اعلام خط قرمزهایی، مصلحت را مشخص فرمودند. در نهایت ایشان تذکرات لازم را دادند اما به این تذکرات توجه لازم نشد.
کار از کار گذشته است
در این میان اینکه افراد مدعی شوند که امضای برجام با نظر رهبری بوده و بخواهند مسئولیت حاصل از امضای برجام را به گردن نظام و رهبری بیاندازند، بی انصافی محض است.
کیست که نداند رئیس جمهور و ظریف بودند که نسبت به توافقشان ابراز خوشبینی میکردند، نامههای تبریک مینوشتند و قول جان کری را تضمین مینامیدند...
اگر در آن زمان رهبری موضوع مذاکره با امریکا را در جریان مذاکرات هسته ای رد می کردند، همین افراد باز هم هر نقصی و تهدیدی در کشور را ناشی از همین مخالفت ارزیابی می کردند و مدعی می شدند که ما خواستیم کشور را با مذاکره اصلاح کنیم اما ایشان نگذاشتند. حالا آنهایی که بیشترین تلاش رابرای امضای برجام کردند خود متوجه شده اند که شکست خورده اند اما گویا اعتراف به شکست کاری سخت است.
شاید هم فرافکنی عادت برخی شده است . آنها برای رسیدن به اهداف خود وعده می دهند و وقتی که به اهداف خود نمی رسند همه نگاهها را به سمت رهبری هدایت می کنند.
در جریان فیلتر کردن کانال های تلگرام نیز دیدم که جریانی تلاش داشت تا مسئولیت این امر را به گردن رهبری واگذار کند.
حالا در روزگاری که که «شکست برجام» تبدیل به یک ادبیات رایج شده است و حتی محمدجواد ظریف هم حتی از شکست برجام و خروج ایران از توافق سخن میگوید، تقلّا برای انداختن تقصیر برجام به گردن رهبری نظام نه تنها بی انصافی بلکه نوعی فرافکنی است .
در این میان اصلاح طلبان که وعدههایی تندتر از دولت به مردم دادند، پرحرارتتر از رئیسجمهور، منتقدان برجام را نکوهش میکردند، از کاهش هزینهها و افزایش درآمدها بواسطه برجام سخن می گفتند، حالا بد نیست منصف باشند و به جای فرافکنی راه حل پیشنهاد دهند.
اگرچه این جریان سیاسی تلاش می کند که با فرمول «عبور از روحانی» گذشته برجامیاش را در نزد مردم کتمان کند اما وقتی این جریان تعامل با فتنه ۸۸ را در کارنامه خود دارد بهتر است که دیگر از عذرخواهی های برجامی سخن به میان نیاورد.
اصلاح طلبان و دولتمردان نباید انتظار داشته باشد که مردم و منتقدان چیزی را فراموش کنند و خواستار پاسخگوئی نباشند. فرصتهایی که بواسط امید آنها به برجام و آمریکا طی ۵ سال گذشته از کشور هدر شد؛ با عذرخواهی، مدیریت جهادی و توجه به اقتصاد مقاومتی و عزت ملی بازمیگردد نه با مسئول جلوه دادن بزرگان نظام در برجام!