«ملکه الیزابت از اهلبیت است! هیچکس در این شک ندارد! ملکه دوست من است و من راضی نمیشوم کسی برعلیه او صحبت کند!»
تصور میکنید این سخنان را چه کسی بر زبان جاری کرده باشد؟ قطعاً ذهنتان به سوی شخصی که در ایران زندگی میکند و شیعه است و یا یک روحانی سرشناس و موجه، نمیرود، چراکه موضع نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به سلطنت انگلیس و حاکمیت آن روشن است.
اسم شیخ یاسرالحبیب به گوشتان خورده است؟ این فرد یک روحانی مقیم لندن است که مدیریت یک شبکه تلویزیونی را برعهده دارد که وظیفه این شبکه نشر تفکرات جریان انحرافی شیرازیهاست. در حقیقت همان تشیع انگلیسی که مدتی است، فعالیت خود را گسترده و آشکارتر کرده است و با تبلیغ خود چهرهای از تشیع را به مخاطب معرفی کرده که سعی دارد، شیعه را یک چهره خشن و افراطی و برضد دیگر فرق اسلامی به ویژه اهل تسنن نشان دهد.
هزینه فعالیت آن شبکه ماهوارهای متعلق به جریان انحرافی شیرازیها را دولت انگلیس و آل سعود پرداخت میکند، سرویس اطلاعاتی ملکه در میان شیرازیها نفوذ دارد و بر اساس سیاستهای بریتانیا است که این جریان انحرافی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام میکند، تفاوتهای شیعیان دست پرورده انگلیس با تشیع ناب علوی ایران در این است که آنها با راهبردی که لندن برایشان تدوین کرده حرکت میکنند و سعی دارند تا با تبلیغات گسترده خود از تشیع یک صورت خشن افراطی که سعی دارد تفرقه و نفاق را در جهان اسلام ایجاد کند، نشان دهند، در حالی که جمهوری اسلامی ایران به عنوان قلب جهان تشیع برعکس چنین تفکری فعالیت میکند و هیچ تناسبی با تشیع انگلیسی ندارد، بلکه نقطه مقابل آن است.
عناصر وابسته به جریان «الشیرازیون» روز جمعه به سفارت ایران حمله کردند و با پایین آوردن پرچم جمهوری اسلامی، پرچم خود را بر سردر آن برافراشتند، این حمله زمانی اتفاق میافتد که ولیعهد رژیم آلسعود بنسلمان به لندن سفر کرده بود، همزمانی چنین حملهای با سفر بنسلمان را نمیتوان اتفاقی تصور کرد، پشت جریان انحرافی «الشیرازیون» وهابیت سعودی نیز قرار دارد، همانگونه که رژیم سعودی از گروهک تروریستی منافقین حمایت میکند، از جریانهایی انحرافی در تشیع نیز دفاع میکند تا در میان مردم جهان اسلام، شیعیان را به افراطگرایی و خشونت متهم سازد، بدعتهایی که از سوی «الشیرازیون» در تشیع شکل گرفته هیچگاه در آموزههای ائمه اطهار(ع) نه تنها وجود نداشته بلکه منع و تکفیر نیز شده است.
حمایتهای ملکه و آلسعود از چنین جریانهای انحرافی در تشیع، در راستای مقابله و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران است، چراکه اسلام ناب محمدی(ص) با پیروزی انقلاب اسلامی جان تازه گرفت و باعث شد تا عرصه برای جریانهای انحرافی در اسلام تنگ شود و زمینه فعالیتهای آنها برای فریب و انحراف مسلمانان دشوارتر گردد، چراکه انقلاب اسلامی توانست، چهره واقعی اسلام را به جهان معرفی کند.
با نگاهی به اتفاقات اخیر در ایران از آشوب دی ماه گرفته تا اغتشاش دراویش در خیابان پاسداران و اکنون غائلهای دیگر را علیه جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از جریان انحرافی «الشیرازیون» آغاز کردهاند که البته در داخل کشور نیز هوادارانی دارند.
علیه این جریان از سوی مراکز حوزه علمیه، رسانهها به ویژه رسانه ملی برای روشنگری افکار عمومی اقدامی انجام شده است و اگر هم برای این منظور کاری صورت گرفته باشد، بیتأثیر و خنثی بوده است، با اتفاقی که علیه سفارت ایران در لندن افتاد، اکنون زمان مناسبی برای ورود به عرصه افشاگری علیه وابستگیهای جریان شیرازیون است، در این مقطع میتوان سه هدف را نشانه گرفت، نخست نقش انگلیس در حمایت از این جریان، هدف دوم نقش وهابیت سعودی در حمایت از شیرازیون و سپس جریانی که از حمایتهای انگلیس و آلسعود برخوردار است.
برای این منظور باید مراکز علمی - مذهبی به ویژه حوزههای علمیه وارد عمل شوند و به روشنگری افکار عمومی بپردازند تا از گرایش به آن تفکرات مخرب ضد شیعی جلوگیری شود، از سوی دیگر نقش رسانهها نیز اهمیت بسیاری دارد، اگر این جریان انحرافی تحت فشار افکار عمومی قرار گیرد، قطعاً از ضریب فعالیتهای مخرب آن کاسته خواهد شد و در انزوا قرار خواهد گرفت. چنین سیاستی با شدت هر چه بیشتر باید آغاز شده و ادامه یابد، برخورد نکردن با اقدامات جریان شیرازیون با توجه به اینکه وارد فاز تازهای شدهاند، آنها را برای اقدامات بعدی جسورتر خواهد کرد.
جریانهایی همچون شیرازیون خود را به ظاهر عاشق امام حسین(ع) و اهلبیت نشان میدهند اما همه تفکرات آنها که در عمل بروز یافته است، تفاوت ۱۸۰ درجهای با آنچه تشیع علوی ناب مروج آن است، دارد. وهابیت ساخته و پرداخته انگلیس دست در دست فرقهای دیگر از بریتانیا گذاشته و سعی در مقابله با جمهوری اسلامی دارند. همانگونه که بهائیت را با انحراف در مذهب تشیع ایجاد کردند اکنون به اشکال دیگری عرضه شده است. باید فعالیتهای این جریان افراطی را تعطیل کرد.
نویسنده: سیاوش کاویانی