روزی که برجام میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ به امضا رسید تا به امروز یک کلید واژه از سوی محافل رسانهای و سیاسی جهان بیش از هر واژهای به کار رفته و آن بدعهدی و عدم تعهدپذیری امریکاست. البته نباید از نظر دور داشت که اروپاییها هم که استقلال خود را به امریکا فروختهاند نیز چندان فاصلهای با این کشور ندارند و عدم تعهدپذیری از خصوصیاتشان شده است.
این روزها در حالی جهان چشم به پیامدهای پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا دارد که مساله برجام و آینده آن نیز از ابهامات مهم جهان شده است. آنچه محافل رسانهای و سیاسی در باب ترامپ میگویند آن است که وی اعتقادی به برجام ندارد و به دنبال ابطال آن و یا تبدیل برجام به مولفهای برای امتیازگیری گسترده از ایران و سایر اعضای۱+۵ است.
اینکه ترامپ با برجام چگونه رفتار خواهد کرد در ماههای آینده آشکارتر خواهد شد اما اینکه در باب اقدامات احتمالی ترامپ چه باید کرد مسالهایست که از امروز باید برای آن تدابیری در پیش گرفت. نکته مهمی که باید در نظر داشت آن است که دوره ترامپ چندان تفاوتی با دوره اوباما نخواهد داشت چنانچه کارنامه اوباما از ابتدای ریاست جمهوریاش تا به امروز سراسر خلف وعده و اقدام علیه ملت ایران و نظام اسلامی بوده چنانکه حتی برجام را آغازی برای افزایش فشارها برای حذف ایران از معادلات منطقهای عنوان کرده است.
تایید تهدید تحریمهای ۱۰ ساله در روزهای اخیر، نمودی از این رفتار است. بر این اساس برای مقابله با رفتارهای احتمالی ترامپ نیاز به تغییر رفتار چندانی وجود ندارد و مروری بر راهکارهای ایران در دوران اوباما و پیش از آن برای مقابله با تهدیدات امریکا راهکاری موثر برای آینده خواهد بود. کارنامه ملت ایران و نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نشانگر یک اصل مهم و ریشهای است و آن رویکرد به بسیج سراسری در جهت رسیدن به اهداف و تحقق آرمانهاست.
تکیه بر داشتههای درونی و اجرای اصل نه شرقی و نه غربی مهمترین مولفه در این عرصه بوده که دستاوردهای آن را در طول ۸ سال دفاع مقدس، بازسازی ویرانههای برجا مانده از جنگ، اعتماد به جوانان در مسئولیت پذیری و اجرای کارهای سخت که نمونه آن دستاوردهای دانشمندان جوان هستهای است، همکاری و همگرایی در چرخاندن چرخهای صنعت کشور و ایستادگی در برابر تحریم و تهدید خارجی، رسیدگی به خودکفایی دفاعی که اصلیترین عامل حذف گزینه نظامی علیه ایران بوده و ... میتوان اشاره کرد.
آنچه تحقق بخش تمام این دستاوردها بوده همدلی و همگرایی مردم و مسئولان بوده چنانچه هر زمان که روحیه بسیجی و یکپارچگی و وحدت سراسری حاکم شده امور به خوبی اجرا شده و هر زمان که از این اصل فاصله گرفته، در کارها دچار ناکامی و خسران شدهایم.
حقیقت امر آن است که اگر امریکا و اروپا به مذاکره با ایران روی آوردند به دلیل ناتوانی آنان در برابر یکپارچگی ملی ایرانیان بوده چنانکه جانکری وزیر خارجه امریکا در نشست کنگره میگوید «ما به تهدید و فشار بر ایران نه تنها نتوانستیم آنها را تسلیم سازیم بلکه آنان از یک سانتریفیوژ به ۱۹ هزار رسیدهاند و غنیسازی بیست درصد انجام دادهاند و توان موشکی آنها به هزاران کیلومتر رسیدهاند و اگر اکنون مذاکره نکنیم معلوم نیست فردا به کجا خواهند رسید»
در نهایت میتوان گفت که راهکار مقابله با رفتارهای احتمالی ترامپ ، نه مذاکره و نه باج دادن است و نه دل بستن به وعدههای اروپا مبنی بر پایبندی به برجام بلکه راهکار همان راهبرد همیشگی بسیج سراسری است ملت ایران از همان لحظه آغازین فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج (۵ آذر ۱۳۵۸) لحظه به لحظه نشان دادهاند که پای کار هستند و این مسئولان هستند که باید خود را به مردم رسانده و اگر نفس بریدهاند نفس تازه کنند و اگر تا کنون با دیده تردید به بیتعهدی امریکا مینگریستند و دلبستگی به وعدههای دوران اوباما داشتند از این خوشباوری دست برداشته و همچون ملت بزرگ ایران با مولفه بسیج سراسری برای مقابله با دشمنیهای دولت آینده امریکا که استمرار دشمنیهای گذشته است، تدابیر لازم را اتخاذ و اجرا نماید.