پس از مدتها انتظار فصل دومِ زخم کاری با اینکه کمتر کسی فکرش را میکرد که در مرحله تولید قرار بگیرد، پنجشنبه شب در پردیس چارسو با یک اکران مردمی مثال زدنی و شلوغ و جمعه با استقبال پرشور مخاطبان در شبکه خانگی رونمایی شد.
از جذابیتِ فصل اول زخم کاری هرچه بنویسیم کم است، محمد حسین مهدویان پس از کسب تجارب موفق در فیلمسازی، عزمش را جزم کرد که پا در عرصه سریالسازی بگذارد و جدای از تیمِ موفق و بازیگرانِ کاربلد، سریالی با پی رنگ و تِمی جذاب و پر از کشش تولید و به مخاطبان عرضه کرد.
شاید یکی از بزرگترین ترسهای مخاطبانِ یک سریال خبر ساخت و پخش فصل دوم سریال محبوبشان باشد. سریالی که چند صباحی با آن زندگی کردند، دوستش داشتند و از پایانبندی آن نیز به شدت راضی هستند. اولین تصور از ساخت فصل دوم، لغزش نویسنده و کارگردان و افتادن در ورطه نابودیِ فصل اول است.
زخم کاری از آن سریالهایی بود که بنده به شخصه به پایان آن در فصل اول راضی بودم ولی همین که خبر ساخت فصل دوم به گوشم خورد به دلیل اعتماد به سینمای مهدویان، خوشحال شدم.
قسمت اول فصل دوم را با تمام وجود سه بار به تماشا نشستم با اینکه دوجین بازیگر درست و حسابی در فصل اول سریال از دمِ تیغ کارگردان گذشتند، حضور بازیگران جدید در قسمت اول غصل دوم حس غریبگی را القاء نمیکرد انگار که حتی حضور اسمیشان در فصل اول برای ورودشان به فصل دوم کافی بود.
قسمت پایلوت را به نقد فنی نمیکشیم چون در این مقال نمیگنجد ولی باید بگوییم که میثمِ مالکی به بلوغی یک شبه رسیده و جا در جایِ پای پدر گذاشته، مرتضی امینیتبار این بلوغ را مدیونِ مهدویان است. رعنا آزادیور به مثابه فصل اول بینظیر است. ترکیب غفوریان و دیرباز به دل مینشیند. سعید چنگیزیان به مدد تئاتری بودنش بینظیر است. الناز ملک با بازی در سقوط به ثباتی در بازیگری رسیده که میتواند به خط روایی داستان کمک کند و در نهایت با اینکه عزتی در قسمت فصل دوم اول نبود، اما هر آن احساس حضور آن وجود داشت.
با اینکه قسمت اول چیزی شبیه روز معارفه در مافیا بود و کاتهای بیشماری را شامل میشد ولی در نهایت قابل قبول و دلنشین تلقی میشود.
مهدویان کارش را خوب بلد است، بار اولی نیست که در قامت فیلمساز، کارگردانی میکند. دغدغه مخاطب را میشناسد و از همین قسمت اول آرزو میکنیم که شاهد پایانی دلچسب باشیم.
و اما حیثیت گم شده...
سریال «حیثیت گمشده» هم پس از ٩ قسمت، به ایستگاه پایانی رسید و قسمت آخر آن در پلتفرم فیلیمو به نمایش درآمد.
سجاد پهلوانزاده که با سقوط پا به میدانِ سریال سازی گذاشته بود به فاصله کمی پس از انتشار سریال اولش، ساخت دومین سریال را انجام داد و خیلی زود آن را روی آنتن برد.
پهلون زاده پس از کسب تجارب موفق در کنار محمد حسین مهدویان در قامت تدوینگر، اکنون امضای خودش را دارد و در صنعت سریالسازی با ساخت دو سریال نسبتاً خوب و تماشاگرپسند توانسته برای خودش نامی دست و پا کند و حتی برخی را مجاب به انتظار برای آثار بعدی اش کند.
حیثیت گمشده را در کل میتوان اثری قابل قبول دانست. علیرغم داستانِ خطی و روال، پایانی غیر منتظره به یکباره دیدگاهِ کلی را نسبت به روندِ این سریال تغییر داد.
سرکشیِ تهمینه و انتقامِ برنامه ریزی شده و غیرِ آشکار تا دقایقِ پایانیِ سریال، از حیثیت گمشده سریالی ساخت با پایان بندیِ درست! برخلاف برخی سریالها که بسیار قوی و با ریتمی جذاب شروع ولی با کسالت و بیبرنامگی سریال را به پایان میرسانند، حیثیت گمشده با روالی شروع ولی با ضربهای مهلک به بیننده به پایان رسید. پایانی که با توجه به روند ٨ قسمت گذشته به هیچ عنوان انتظار نمیرفت و بسیاری از مخاطبان برای پایانی معمولی خودشان را آماده کرده بودند.
بنده به شخصه تا سه چهارم پایانی سریال، منتظرِ پایانی فیلم فارسی گونه بودم ولی خدا را شکر که اینگونه نشد و با ذکاوت پهلوانزاده، پایانِ هالیوودی طورِ حیثیت گمشده حداقل تا مدتی در ذهنمان باقی میماند.
علاوه بر مخاطب پسند بودن سریال و پایانِ غیر منتظره سریال، نمیتوان منکر شد که استفاده از بازیگرانی همچون حسینی نیا، مهدی زمینپرداز و الناز حبیبی و همچنین امیر نوروزی و بازیهای درخشان آنها در این مجموعه، برگ برنده پهلوانزاده بود. کارگردان با بازی گرفتن درست از این تیم قوی مخاطب را مجاب کرد که تا قسمت پایانی همراه باشد تا بتواند در لحظه پایانی ضربه آخر را وارد و با شگفتی، سریال را به پایان برساند.
در یک جمله، پهلوانزاده بازی را خوب یاد گرفته و کار در کنار مهدویان از او کارگردانی پخته ساخته که میتوان انتظار داشت با ساخت سریال یا سینماییهای بعدی نیز مخاطب را با خود همراه و جزو پر بینندهها باشد.
از جذابیتِ فصل اول زخم کاری هرچه بنویسیم کم است، محمد حسین مهدویان پس از کسب تجارب موفق در فیلمسازی، عزمش را جزم کرد که پا در عرصه سریالسازی بگذارد و جدای از تیمِ موفق و بازیگرانِ کاربلد، سریالی با پی رنگ و تِمی جذاب و پر از کشش تولید و به مخاطبان عرضه کرد.
شاید یکی از بزرگترین ترسهای مخاطبانِ یک سریال خبر ساخت و پخش فصل دوم سریال محبوبشان باشد. سریالی که چند صباحی با آن زندگی کردند، دوستش داشتند و از پایانبندی آن نیز به شدت راضی هستند. اولین تصور از ساخت فصل دوم، لغزش نویسنده و کارگردان و افتادن در ورطه نابودیِ فصل اول است.
زخم کاری از آن سریالهایی بود که بنده به شخصه به پایان آن در فصل اول راضی بودم ولی همین که خبر ساخت فصل دوم به گوشم خورد به دلیل اعتماد به سینمای مهدویان، خوشحال شدم.
قسمت اول فصل دوم را با تمام وجود سه بار به تماشا نشستم با اینکه دوجین بازیگر درست و حسابی در فصل اول سریال از دمِ تیغ کارگردان گذشتند، حضور بازیگران جدید در قسمت اول غصل دوم حس غریبگی را القاء نمیکرد انگار که حتی حضور اسمیشان در فصل اول برای ورودشان به فصل دوم کافی بود.
قسمت پایلوت را به نقد فنی نمیکشیم چون در این مقال نمیگنجد ولی باید بگوییم که میثمِ مالکی به بلوغی یک شبه رسیده و جا در جایِ پای پدر گذاشته، مرتضی امینیتبار این بلوغ را مدیونِ مهدویان است. رعنا آزادیور به مثابه فصل اول بینظیر است. ترکیب غفوریان و دیرباز به دل مینشیند. سعید چنگیزیان به مدد تئاتری بودنش بینظیر است. الناز ملک با بازی در سقوط به ثباتی در بازیگری رسیده که میتواند به خط روایی داستان کمک کند و در نهایت با اینکه عزتی در قسمت فصل دوم اول نبود، اما هر آن احساس حضور آن وجود داشت.
با اینکه قسمت اول چیزی شبیه روز معارفه در مافیا بود و کاتهای بیشماری را شامل میشد ولی در نهایت قابل قبول و دلنشین تلقی میشود.
مهدویان کارش را خوب بلد است، بار اولی نیست که در قامت فیلمساز، کارگردانی میکند. دغدغه مخاطب را میشناسد و از همین قسمت اول آرزو میکنیم که شاهد پایانی دلچسب باشیم.
و اما حیثیت گم شده...
سریال «حیثیت گمشده» هم پس از ٩ قسمت، به ایستگاه پایانی رسید و قسمت آخر آن در پلتفرم فیلیمو به نمایش درآمد.
سجاد پهلوانزاده که با سقوط پا به میدانِ سریال سازی گذاشته بود به فاصله کمی پس از انتشار سریال اولش، ساخت دومین سریال را انجام داد و خیلی زود آن را روی آنتن برد.
پهلون زاده پس از کسب تجارب موفق در کنار محمد حسین مهدویان در قامت تدوینگر، اکنون امضای خودش را دارد و در صنعت سریالسازی با ساخت دو سریال نسبتاً خوب و تماشاگرپسند توانسته برای خودش نامی دست و پا کند و حتی برخی را مجاب به انتظار برای آثار بعدی اش کند.
حیثیت گمشده را در کل میتوان اثری قابل قبول دانست. علیرغم داستانِ خطی و روال، پایانی غیر منتظره به یکباره دیدگاهِ کلی را نسبت به روندِ این سریال تغییر داد.
سرکشیِ تهمینه و انتقامِ برنامه ریزی شده و غیرِ آشکار تا دقایقِ پایانیِ سریال، از حیثیت گمشده سریالی ساخت با پایان بندیِ درست! برخلاف برخی سریالها که بسیار قوی و با ریتمی جذاب شروع ولی با کسالت و بیبرنامگی سریال را به پایان میرسانند، حیثیت گمشده با روالی شروع ولی با ضربهای مهلک به بیننده به پایان رسید. پایانی که با توجه به روند ٨ قسمت گذشته به هیچ عنوان انتظار نمیرفت و بسیاری از مخاطبان برای پایانی معمولی خودشان را آماده کرده بودند.
بنده به شخصه تا سه چهارم پایانی سریال، منتظرِ پایانی فیلم فارسی گونه بودم ولی خدا را شکر که اینگونه نشد و با ذکاوت پهلوانزاده، پایانِ هالیوودی طورِ حیثیت گمشده حداقل تا مدتی در ذهنمان باقی میماند.
علاوه بر مخاطب پسند بودن سریال و پایانِ غیر منتظره سریال، نمیتوان منکر شد که استفاده از بازیگرانی همچون حسینی نیا، مهدی زمینپرداز و الناز حبیبی و همچنین امیر نوروزی و بازیهای درخشان آنها در این مجموعه، برگ برنده پهلوانزاده بود. کارگردان با بازی گرفتن درست از این تیم قوی مخاطب را مجاب کرد که تا قسمت پایانی همراه باشد تا بتواند در لحظه پایانی ضربه آخر را وارد و با شگفتی، سریال را به پایان برساند.
در یک جمله، پهلوانزاده بازی را خوب یاد گرفته و کار در کنار مهدویان از او کارگردانی پخته ساخته که میتوان انتظار داشت با ساخت سریال یا سینماییهای بعدی نیز مخاطب را با خود همراه و جزو پر بینندهها باشد.
علی کلانتری