تبِ ضربه زدن بر روی اسکرین گوشیِ همراه و نصبِ بازی «همستر»، آنقدر همه گیر شده که دیگر پدربزرگها و مادربزرگها هم از این قاعده مستثنی نیستند و بزرگترهایی که در روزهایی نه چندان دور، فرزندانشان را برای اختصاص دادن ساعتها وقت به تلفن همراه شماتت میکردند، این روزها گوشی به دست گرفتند و در حال جمع کردن سکههای بازی همستر با رویای پولدار شدن هستند.
چند صباحی است که بازی همستر به شدت توانسته ذهن و وقت ما ایرانیها را به خود اختصاص دهد و تمام توجهات را به خود معطوف کند. ظاهراً کاربران این بازی که در بستر تلگرام در دسترس قرار گرفته، با توجه به بازی قبلی تلگرام که آن هم فضایی مشابه همستر داشت، توانستهاند با عرضه نات کویین که یک ارز دیجیتال محسوب میشود، مقداری پول به جیب بزنند و همین موضوع باعث شده که همستر را نیز ادامه راه نات کویین بدانند و با تلاشی مضاعف سعی دارند تا پایان مدت یکماهه عرضه این بازی، بیشترین سکه را از آن خود کنند تا شاید در ادامه با تبدیل آن به دلار و سپس ریال، دردی از دردهای خود دوا کنند.
برخی نسبت به این مواجهه هموطنان با این بازی، خُرده میگیرند و اعتقاد دارند که به این گونه بازیها و کسب درآمدها نباید دل خوش کرد و اساس این بازیها بر پایه پر کردن جیب صاحبان ثروت و خصوصا صاحب تلگرام بنا شده است. سوال اینجاست؟ آیا کسی که از لحاظ مالی تأمین باشد و شغل آن به گونهای باشد که وقتی برای ضربه زدن به گوشی و جمع کردن سکه نداشته باشد، آیا به سمت اینگونه درآمدها و بازیها میرود؟ قطعاً جواب نه است؛ در دورهای که فشار اقتصادی مضاعف باعث شده که سفرههای مردم بیش از پیش کوچک تر شود و مایحتاج روزانه به سختی تأمین شود، قطعاً روند نمودار رؤیابافی و حرکت به سمت درآمدهای کاذب صعودی خواهد بود و همین نشانه است که باعث میشود، مردم با ولع هر چه تمام تر به سمت و سویی پیش بروند که حتی از پایان آن نیز بیخبرند!
در شرایطی که بیش از شصت درصد حقوق یک کارگر ساده در برهه کنونی باید بابت تامین اجاره خانه نهایتاً 50 متری در جنوبیترین نقطه شهر تهران به صاحب خانه پرداخت شود و مابقی حقوق هم کفاف خورد و خوراک نهایتاً یک هفته را میدهد، چگونه میتوان به کورسوی امیدی به نام همستر دل نبست ؟
آشِ این گونه رؤیا بافیها و کسب درآمدها آنقدر شور شده که برخی برای کسب درآمد بیشتر در فضای مجازی حاضرند در قبال فروش ماشین، از دیگران سکه های همستر بخرند که شاید پس از عرضه آن در بازار ارز دیجیتال به مال و منالی یک شبِ دست پیدا کنند.
نباید خرده گرفت، نباید تحقیر کرد، نباید کسی را بابت ضربه زدن به صفحه گوشی و بازی همستر بازخواست کرد. این روزها بدون تعارف اوضاع اقتصادی اصلاً خوب نیست. امید و اعتماد به آینده کاهش پیدا کرده و قشر متوسط به پایین جامعه به سختی روزگار می گذرانند.
در این اوضاع نابسامان بحث انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح است! وعدهها یکی پس از دیگری بر قلب مردم می نشیند. جالب اینجاست تمام این وعدهها از زبان کسانی بیرون میآید که همگی صاحب منصب هستند و میتوانستند و میتوانند در همین روزهایی که دستشان به جایی بند است، گرهای از کار مردم بگشایند ولی به هزار و یک دلیل دست روی دست گذاشتند و الان دوباره در آستانه انتخابات وعده هایی را مطرح میکنند که از تحقق آنها یا ناتوان بودهاند یا طفره رفتهاند .
بیراه نمی گوییم، کافی است گشتی در خیابانها بزنید با مردم صحبت کنید در تاکسی و اتوبوس پای انتخابات ریاست جمهوری را وسط بکشید، مردم تا مشکل اقتصادی دارند، رأی دادن را برای خود تا حد کوه کندن سخت می بینند مگر شیرینی را ببینند که پای صندوق رأی حاضر شوند. شاید در حال حاضر عدهای به ضربه زدن به گوشی بیشتر از وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری اعتماد داشته باشند. تلخ است ولی واقعی است! باید مسئولین به جای تکذیب و تخریب همستر به فکر چاره باشند. به فکر ایجاد اشتغال و دست گیری از نیازمندان باشند.
داستان همستر و ضربه زدنهای متوالی به گوشی داستانِ دوندهای است که پا در سراب توهمات در بیابانی بی سر و ته می گذارد ولی در کمال نا امیدی، امید دارد که پس از چند کیلومتر طی مسیر در نهایت به مقصد دلخواهش برسد.
حال که در آستانه انتخابات هستیم امیدواریم کسی در نهایت به جایگاه ریاست جمهوری برسد که خریدِ آرزو و دنبال کردن آرزوهای واهی اقتصادی را به دست فراموشی بسپارد و کسی برای کسب چندرغاز پول مجبور نباشد ساعتها بر روی گوشی خود ضربه بزند و سکه های مجازی دشت کند.
چند صباحی است که بازی همستر به شدت توانسته ذهن و وقت ما ایرانیها را به خود اختصاص دهد و تمام توجهات را به خود معطوف کند. ظاهراً کاربران این بازی که در بستر تلگرام در دسترس قرار گرفته، با توجه به بازی قبلی تلگرام که آن هم فضایی مشابه همستر داشت، توانستهاند با عرضه نات کویین که یک ارز دیجیتال محسوب میشود، مقداری پول به جیب بزنند و همین موضوع باعث شده که همستر را نیز ادامه راه نات کویین بدانند و با تلاشی مضاعف سعی دارند تا پایان مدت یکماهه عرضه این بازی، بیشترین سکه را از آن خود کنند تا شاید در ادامه با تبدیل آن به دلار و سپس ریال، دردی از دردهای خود دوا کنند.
برخی نسبت به این مواجهه هموطنان با این بازی، خُرده میگیرند و اعتقاد دارند که به این گونه بازیها و کسب درآمدها نباید دل خوش کرد و اساس این بازیها بر پایه پر کردن جیب صاحبان ثروت و خصوصا صاحب تلگرام بنا شده است. سوال اینجاست؟ آیا کسی که از لحاظ مالی تأمین باشد و شغل آن به گونهای باشد که وقتی برای ضربه زدن به گوشی و جمع کردن سکه نداشته باشد، آیا به سمت اینگونه درآمدها و بازیها میرود؟ قطعاً جواب نه است؛ در دورهای که فشار اقتصادی مضاعف باعث شده که سفرههای مردم بیش از پیش کوچک تر شود و مایحتاج روزانه به سختی تأمین شود، قطعاً روند نمودار رؤیابافی و حرکت به سمت درآمدهای کاذب صعودی خواهد بود و همین نشانه است که باعث میشود، مردم با ولع هر چه تمام تر به سمت و سویی پیش بروند که حتی از پایان آن نیز بیخبرند!
در شرایطی که بیش از شصت درصد حقوق یک کارگر ساده در برهه کنونی باید بابت تامین اجاره خانه نهایتاً 50 متری در جنوبیترین نقطه شهر تهران به صاحب خانه پرداخت شود و مابقی حقوق هم کفاف خورد و خوراک نهایتاً یک هفته را میدهد، چگونه میتوان به کورسوی امیدی به نام همستر دل نبست ؟
آشِ این گونه رؤیا بافیها و کسب درآمدها آنقدر شور شده که برخی برای کسب درآمد بیشتر در فضای مجازی حاضرند در قبال فروش ماشین، از دیگران سکه های همستر بخرند که شاید پس از عرضه آن در بازار ارز دیجیتال به مال و منالی یک شبِ دست پیدا کنند.
نباید خرده گرفت، نباید تحقیر کرد، نباید کسی را بابت ضربه زدن به صفحه گوشی و بازی همستر بازخواست کرد. این روزها بدون تعارف اوضاع اقتصادی اصلاً خوب نیست. امید و اعتماد به آینده کاهش پیدا کرده و قشر متوسط به پایین جامعه به سختی روزگار می گذرانند.
در این اوضاع نابسامان بحث انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح است! وعدهها یکی پس از دیگری بر قلب مردم می نشیند. جالب اینجاست تمام این وعدهها از زبان کسانی بیرون میآید که همگی صاحب منصب هستند و میتوانستند و میتوانند در همین روزهایی که دستشان به جایی بند است، گرهای از کار مردم بگشایند ولی به هزار و یک دلیل دست روی دست گذاشتند و الان دوباره در آستانه انتخابات وعده هایی را مطرح میکنند که از تحقق آنها یا ناتوان بودهاند یا طفره رفتهاند .
بیراه نمی گوییم، کافی است گشتی در خیابانها بزنید با مردم صحبت کنید در تاکسی و اتوبوس پای انتخابات ریاست جمهوری را وسط بکشید، مردم تا مشکل اقتصادی دارند، رأی دادن را برای خود تا حد کوه کندن سخت می بینند مگر شیرینی را ببینند که پای صندوق رأی حاضر شوند. شاید در حال حاضر عدهای به ضربه زدن به گوشی بیشتر از وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری اعتماد داشته باشند. تلخ است ولی واقعی است! باید مسئولین به جای تکذیب و تخریب همستر به فکر چاره باشند. به فکر ایجاد اشتغال و دست گیری از نیازمندان باشند.
داستان همستر و ضربه زدنهای متوالی به گوشی داستانِ دوندهای است که پا در سراب توهمات در بیابانی بی سر و ته می گذارد ولی در کمال نا امیدی، امید دارد که پس از چند کیلومتر طی مسیر در نهایت به مقصد دلخواهش برسد.
حال که در آستانه انتخابات هستیم امیدواریم کسی در نهایت به جایگاه ریاست جمهوری برسد که خریدِ آرزو و دنبال کردن آرزوهای واهی اقتصادی را به دست فراموشی بسپارد و کسی برای کسب چندرغاز پول مجبور نباشد ساعتها بر روی گوشی خود ضربه بزند و سکه های مجازی دشت کند.
علی کلانتری