این تیتر گهربار بر گرفته از کلام معمار انقلاب حضرت امام خمینی«ره» بنیان گذار جمهوری اسلامی در همان ماههای اول پیروزی انقلاب است که همچنان به محتوای آن بیتوجهی میشود و شاید اگر این بی اعتنائیهای رایج ادامه یابد برای حداقل چهار سال آینده هم در انزوا بماند که به قول معروف« ماستی که ترش است از طغارش پیداست»! چون شورای به اصطلاح راهبردی یا راهبری قبل از تایید انتخابات توسط شورای نگهبان و همچنین تنفیذ مقام معظم رهبری و جلسه معارفه نهایی در قوه مقننه؛ با وسعتی غیر قابل باور؛ فعالیتشان را از همان لحظه اعلام نتیجه انتخابات توسط وزارت کشور شروع کردند که انگار پیش از آن هم میدانستند چه اتفاقی در پیش است! که نشست این سیاه لشکری هم در سالن اجلاس سران از این نمونه است تا شعارها همچنان تکراری باشد و شاید این چنین هم بماند زیرا انتخابها برای پیدا کردن راهکارهای برون رفت از معضلات و چالشهای موجود بردوش همان گروههایی است که از قبل در ایجاد آنها نقش داشته و اکثراً در سه دهه اخیر راس امور بوده اند که یا نتوانند کاری در خور رفع معضلات انجام دهند ویا صلاحشان نباشد گامی بردارند!
اصولاً برای ایجاد تحول از افراد و حتی راه کارهای تازه و نو استفاده میشود که اجلاس راهبردی یا راهبری را بعضی چهرههای خاص و شناخته شده مصادره کردند و گفتارها نیز تکراری و «کپی پیس» دولتهای یازدهم و دوازدهم و قبل از آن بود که میتوانست حداقل تصویری از گامهای موفقی چون 12 فروردین 1358 را الگو قرار دهد که جامعه پیر وجوان، زن و مرد؛ خرد و کلان و شهری و روستایی و در واقع از عام پرسیده شد؛ جمهوری اسلامی آری یانه که بالاترین آمار تاریخ جهان برای یک رفراندوم با جواب آری رقم خورد.
حالا هم می شود بجای استفاده از جبههای شناخته شده ناموفق و متکی به توصیه مندی در بدنه نظام؛ بار دیگر بسوی همان مردم و بخصوص 60 درصد جامانده از پای صندوقهای رأی رفت و به آنها بها داد و طی نظرخواهیهای متنوع با استفاده از توان شبکههای اجتماعی داخلی از آنها خواست تا نظر خود را پیرامون همه چیز و بخصوص کابینهای ابراز دارند که واجد شرایط زمان باشد.
شاید اینگونه بتوان یخ بیانگیزگیها را ذوب کرد تا بار دیگر تاریخ نسل جوان در دهه شصت را تکرار کنند که با دستکاری در شناسنامههای خود مدرسه و کار را رها کردند و به جبهههای حق علیه باطل رفتند.
نوجوانان و جوانان موجود که آینده این مملکت متعلق به آنهاست و باید امروز نقش خودشان را در قالب مبتدی سیاست بازی کنند؛ اگر انگیزه مند نشوند؛ همانند نسل نوجوان و جوان در دهه شصت که کلاس و مدرسه را رها کردند و بسوی جبههها رفتند؛ گوشیهای موبایل را کنار نمی گذارند تا پا جای پای پدران و پدر بزرگان فرسوده و خسته خود بگذراند و سکان کشتی نیازمند به ناخداهای جوان را بدست گیرند؛ آنهایی که امروز هرکدام به نحوی از انحاء به این گونه شوراها چسبیدهاند؛ فردا سهم خواهی میکنند و نمیتوان تنها با یک تشکر و تکریم ساده راضی و جدایشان کرد! زیرا دهها توصیه نامه در جیب جا دادهاند که متعلق به خود؛ فرزندان؛ اقوام و دوستانشان است که این برخلاف رأی و نظر معمار شایسته انقلاب است.
رئیس جمهور منتخب اگرچه در لفافه اظهار میدارد وابسته به حزب و دستهای نیست اما چسبناکی بعضی از این افراد آنقدر غلیظ است که میتواند آب شستشو را هم به آب جاری پیوند دهد! بنابراین باید منتظر آخرین تایید در مجلس و شروع سهم خواهی باشند و این موضوع تا پایان چهار سال ریاست جمهوری ادامه خواهد داشت که جنگ اول بهتر از صلح آخر است و هیچ مجمعی معتبرتر و معتمدتر از نظرخواهی از مردم نخواهد بود تا همگان در انتخاب کابینه و مسئولیت بزرگ برای اولین بار مشارکت داشته باشند.
از مردم زیرک و نکته بین و باهوش که سیاستی چندان در چنته ندارند اما در بطن جامعه زندگی میکنند درس عبرت بگیرید که چگونه شما را از درون مجلس پیدا کردند و به ریاست جمهوری نشاندند تا از امانتی که به شما میسپارند مراقبت کنید و انتخاب وزرا را حداقل خودتان از بین جوانان پویا که در دانشگاه میشناسید و رصد کردهاید به انجام برسانید؛ در غیر این صورت به نظرخواهی عمومی بسپارید.
آخرین نصیحت پدرانه مقام معظم رهبری را در نشستی قبل از برگزاری مراسم تنفیذ همچنان آویزه گوش داشته باشید که فرمودند« به جناب آقای دکتر پزشکیان توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامه راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند» در این پاراگراف کوتاه اما بسیار با اهمیت از سخنان مقام معظم رهبری هزاران نکته و درس پنهان است که یکی از بارزترین آنها اشاره به راه شهید رئیسی است؛ زیرا قطعاً این راه را طی سه سال به تنهایی طی نکرده بلکه با استفاده از مساعدت شبانه روزی اعضا کابینهای خبره بوده است تا جامعه هرچه بیشتر در رفاه و آسایش باشند و خستگی سالهای آغاز پیروزی انقلاب و دفاع مقدس را از تن بدر کنند و چراغ آینده هم روشن بماند، بنابر این رئیس جمهور جدید نیمی از راه را طی کرده و میتواند این مسیر موفق اما پر پیچ و خم را با یک برداشت ساده از نصایح مقام عظمای رهبری کوتاه کند تا ضمن استفاده از تجربیات دولت سیزدهم به گونهای از وجود آنها که بیش از اسلاف خود موفق بودهاند؛ دعوت به همراهی نماید و آب پاک را بر روی دست کسانی بریزد که میخواهند آزمون وخطاهای ناموفق گذشته را تکرار کنند!
اصولاً برای ایجاد تحول از افراد و حتی راه کارهای تازه و نو استفاده میشود که اجلاس راهبردی یا راهبری را بعضی چهرههای خاص و شناخته شده مصادره کردند و گفتارها نیز تکراری و «کپی پیس» دولتهای یازدهم و دوازدهم و قبل از آن بود که میتوانست حداقل تصویری از گامهای موفقی چون 12 فروردین 1358 را الگو قرار دهد که جامعه پیر وجوان، زن و مرد؛ خرد و کلان و شهری و روستایی و در واقع از عام پرسیده شد؛ جمهوری اسلامی آری یانه که بالاترین آمار تاریخ جهان برای یک رفراندوم با جواب آری رقم خورد.
حالا هم می شود بجای استفاده از جبههای شناخته شده ناموفق و متکی به توصیه مندی در بدنه نظام؛ بار دیگر بسوی همان مردم و بخصوص 60 درصد جامانده از پای صندوقهای رأی رفت و به آنها بها داد و طی نظرخواهیهای متنوع با استفاده از توان شبکههای اجتماعی داخلی از آنها خواست تا نظر خود را پیرامون همه چیز و بخصوص کابینهای ابراز دارند که واجد شرایط زمان باشد.
شاید اینگونه بتوان یخ بیانگیزگیها را ذوب کرد تا بار دیگر تاریخ نسل جوان در دهه شصت را تکرار کنند که با دستکاری در شناسنامههای خود مدرسه و کار را رها کردند و به جبهههای حق علیه باطل رفتند.
نوجوانان و جوانان موجود که آینده این مملکت متعلق به آنهاست و باید امروز نقش خودشان را در قالب مبتدی سیاست بازی کنند؛ اگر انگیزه مند نشوند؛ همانند نسل نوجوان و جوان در دهه شصت که کلاس و مدرسه را رها کردند و بسوی جبههها رفتند؛ گوشیهای موبایل را کنار نمی گذارند تا پا جای پای پدران و پدر بزرگان فرسوده و خسته خود بگذراند و سکان کشتی نیازمند به ناخداهای جوان را بدست گیرند؛ آنهایی که امروز هرکدام به نحوی از انحاء به این گونه شوراها چسبیدهاند؛ فردا سهم خواهی میکنند و نمیتوان تنها با یک تشکر و تکریم ساده راضی و جدایشان کرد! زیرا دهها توصیه نامه در جیب جا دادهاند که متعلق به خود؛ فرزندان؛ اقوام و دوستانشان است که این برخلاف رأی و نظر معمار شایسته انقلاب است.
رئیس جمهور منتخب اگرچه در لفافه اظهار میدارد وابسته به حزب و دستهای نیست اما چسبناکی بعضی از این افراد آنقدر غلیظ است که میتواند آب شستشو را هم به آب جاری پیوند دهد! بنابراین باید منتظر آخرین تایید در مجلس و شروع سهم خواهی باشند و این موضوع تا پایان چهار سال ریاست جمهوری ادامه خواهد داشت که جنگ اول بهتر از صلح آخر است و هیچ مجمعی معتبرتر و معتمدتر از نظرخواهی از مردم نخواهد بود تا همگان در انتخاب کابینه و مسئولیت بزرگ برای اولین بار مشارکت داشته باشند.
از مردم زیرک و نکته بین و باهوش که سیاستی چندان در چنته ندارند اما در بطن جامعه زندگی میکنند درس عبرت بگیرید که چگونه شما را از درون مجلس پیدا کردند و به ریاست جمهوری نشاندند تا از امانتی که به شما میسپارند مراقبت کنید و انتخاب وزرا را حداقل خودتان از بین جوانان پویا که در دانشگاه میشناسید و رصد کردهاید به انجام برسانید؛ در غیر این صورت به نظرخواهی عمومی بسپارید.
آخرین نصیحت پدرانه مقام معظم رهبری را در نشستی قبل از برگزاری مراسم تنفیذ همچنان آویزه گوش داشته باشید که فرمودند« به جناب آقای دکتر پزشکیان توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامه راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند» در این پاراگراف کوتاه اما بسیار با اهمیت از سخنان مقام معظم رهبری هزاران نکته و درس پنهان است که یکی از بارزترین آنها اشاره به راه شهید رئیسی است؛ زیرا قطعاً این راه را طی سه سال به تنهایی طی نکرده بلکه با استفاده از مساعدت شبانه روزی اعضا کابینهای خبره بوده است تا جامعه هرچه بیشتر در رفاه و آسایش باشند و خستگی سالهای آغاز پیروزی انقلاب و دفاع مقدس را از تن بدر کنند و چراغ آینده هم روشن بماند، بنابر این رئیس جمهور جدید نیمی از راه را طی کرده و میتواند این مسیر موفق اما پر پیچ و خم را با یک برداشت ساده از نصایح مقام عظمای رهبری کوتاه کند تا ضمن استفاده از تجربیات دولت سیزدهم به گونهای از وجود آنها که بیش از اسلاف خود موفق بودهاند؛ دعوت به همراهی نماید و آب پاک را بر روی دست کسانی بریزد که میخواهند آزمون وخطاهای ناموفق گذشته را تکرار کنند!
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت