کابینه وفاق ملی، دولت فراجناحی، دولت متکثر و... جملات و شعارهایی است که همواره ورد زبان سیاسیون و دولتمردان است. طی دوماه گذشته هم این کلمات را از زبان دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم، بارها شنیدهایم حتی روز مراسم تنفیذ هم مجدداً بر دولت وفاق ملی تاکید کرد.
یکی از آفات بزرگ در امور سیاسی کشور، نهادینه نشدن تحزب، نبود احزاب مقتدر و دائمی،بیتوجهی و بیاعتمادی مردم به احزاب بوده است.
فقدان دو یا چند حزب شناسنامه دار فراگیر و قوی در کشور باعث شده که همواره دولتهای پس از انقلاب بخصوص دولتهای پس ازجنگ نتوانند از یک برنامه واحد و هدفمند بهره لازم را ببرند و همیشه در امور اجرایی کشور شاهد رفتار و حرکات «پاندولی» باشیم وچون هیچ وقت یک دولت با ایدئولوژی خاص و مشخص نداشتهایم، بناچار مجبور شدهایم از جملات کلیشهای وتکراری استفاده کنیم!
به بهانه طرح شعار دولت وفاق ملی از سوی دکتر پزشکیان برآنیم که نقبی بزنیم به این مهم که آیا چنین چیزی اصولا ممکن است و چنین دولتی ضرورت دارد یا نه؟
آنچه که مشخص است هرچند پزشکیان برخاسته از جناح اصلاح طلب است اما تاالان نشان داده که دولتش فاقد یک انسجام اندیشهای مشخص و روشن است و دولت «وفاق ملی» مدنظر نهمین رئیس جمهور چیزی بیشتر ازیک «شرکت سهامی» را به ذهن متبادر نمیسازد. درچنین دولتی که از هر جناح وطیف سیاسی در آن باشند، عملا کاری ازپیش نخواهد رفت وتمام وقت رئیس دولت صرف رفع منازعات اعضای کابینه میشود ولذا اعضای دولت از نظر اندیشه، وفاداری،همسویی،تفاهم و سازگاری قابل اعتنایی با رئیس دولت نخواهند داشت.
شهروندان ایرانی از دولت تازه انتظار دارند روح تازهای بر کالبد اقتصاد ایران دمیده و راههای تازهای برای چرخش سریع فعالیتها آماده سازد. رییسجمهور نیز در سخنان خود تاکید کرد به وعدههای خود وفادار خواهد ماند و از شهروندان خواست به دولت او کمک کنند. بدیهی است که آمادهسازی اقتصاد ایران برای اینکه بر مدار تازهای بچرخد و نیز شتاب بیشتری در مسیر رشد پیدا کند باید رخدادهای نویی در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری اتفاق بیفتد اما دولت چهاردهم پس از تنفیذ و پس از تحلیف و پس از آنکه وزیران از مجلس رأی اعتماد گرفتند باید شفاف و بدون لکنتزبان برنامههای خود را به مردم و افکار عمومی توضیح دهد.
رئیس دولت چهاردهم حالا دیگر در بالاترین سطح اجرایی قرار دارد و باید به جای سخن گفتن بیشتر عمل کند اما اجرایی کردن آنچه در روز تنفیذ بر زبان پزشکیان آمد و نیز آنچه تاکنون گفته است کار آسانی نیست و نیازمند یک کابینه نیرومند، منسجم و وفادار به رییس دولت است. کابینه چهاردهم باید در مجموع یک دولت کارآمد باشد و بتواند مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را حل کند.
کلمه وفاق ملی یک کلی گویی است،آقای رئیس جمهور باید به افکارعمومی توضیح دهد که منظورش ازاین کلمه چیست و چنین دولتی چه مشخصههایی دارد؟آیا وفاق بین «گروههای هجده گانه اصلاح طلبان» خواهد بود؟آیا دولتی متشکل ازطیف فکری قالیباف وجلیلی هم خواهدبود؟ این «دولت وفاق ملی» چه مشخصهای دارد که هنوزحتی طرفداران فکری جناب پزشکیان معنی ومفهوم آن را نمیدانند؟!
کلی گویی گفتن ممکن است چندصباحی کاربرد داشته باشد ولی به هرحال باید یک روزی مشخصات این دولت عیان شود. ما انتظار نداریم که پزشکیان به هر تفکر حزبی و سیاسی چند کرسی وزارت بدهد، چرا که یقین داریم چنین دولتی محکوم به فناست و لذا بیشتر انتظار داریم دولت چهاردهم یک دولت واحد و منسجمی باشد که آرا و اندیشههای حزبی وسیاسی مشخصی داشته باشد تا بتواند ایدههای خود را برای اداره کشور به منصه ظهور برساند نه اینکه ملغمهای از افراد مختلف با تفکرات و ایدههای «چپ و راستی» باشد و کسی نتواند درک درستی از عملکرد و برنامههای آنها بدست آورد.
در اندیشههای سیاسی تعریف شده وقتی سخن از دولت وفاق ملی میشود، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند این است که درحال حاضر کشور دچار یک مسئله یا معضل لاینحل ملی است و انسجام یا تمامیت ارضی کشور در تهدید جدی است و ضرورت دارد که همه باید کنارهم جمع شوند و در یک اتحاد کلی آن مشکل را حل نمایند و اینجاست که دولت وفاق ملی تشکیل میدهند.
آیا الان کشور دچار چنین بحرانهایی است که صحبت از«وفاق ملی» میشود؟آیا الان امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور تهدید شده که باید همه سیاسیون به وفاق و وحدت ملی برسند؟ پس چون چنین وضعیتی در کشوروجود ندارد لذا تشکیل چنین دولتی هم ضرورت ندارد!
پس انتظار این است که رئیس دولت چهاردهم، بطور شفاف بگوید دولت وفاق ملی چگونه میخواهد به برنامههای واحد و منسجم در امور زیربنایی کشور برسد؟آیا با تفکرات سیاسی و نحلههای مختلف فکری میتوان انتظار موفقیت دولت را داشت؟ قطعا باید بگویم نه،چنین موفقیتی به ذهن متصور نیست!
آنچه که مسلم است رئیس جمهور در چارچوب قانون اساسی دارای اختیارات وسیعی است و خارج از این مقررات قدرت مانوری ندارد و در برابرش اقیانوس نامحدود انتظارات جامعه امروز ایران رخ نموده است اینجاست که معتقدیم اگر رئیس دولت نهم، تکلیف دولت خود، مشی سیاسی،ایدئولوژی حاکم بر دولت،تعلق سیاسی و جناحی خود را مشخص واعلام نکند، قطعا تا مدتها دولت سرگرم امور بیهودهای خواهد شد که وقت دولت و مردم را تلف میکند و دست آخر اینکه با سیاست «شتر، گاو،پلنگی»نمیتوان انتظارات مردم را ساماندهی و مرتفع کرد.
یکی از آفات بزرگ در امور سیاسی کشور، نهادینه نشدن تحزب، نبود احزاب مقتدر و دائمی،بیتوجهی و بیاعتمادی مردم به احزاب بوده است.
فقدان دو یا چند حزب شناسنامه دار فراگیر و قوی در کشور باعث شده که همواره دولتهای پس از انقلاب بخصوص دولتهای پس ازجنگ نتوانند از یک برنامه واحد و هدفمند بهره لازم را ببرند و همیشه در امور اجرایی کشور شاهد رفتار و حرکات «پاندولی» باشیم وچون هیچ وقت یک دولت با ایدئولوژی خاص و مشخص نداشتهایم، بناچار مجبور شدهایم از جملات کلیشهای وتکراری استفاده کنیم!
به بهانه طرح شعار دولت وفاق ملی از سوی دکتر پزشکیان برآنیم که نقبی بزنیم به این مهم که آیا چنین چیزی اصولا ممکن است و چنین دولتی ضرورت دارد یا نه؟
آنچه که مشخص است هرچند پزشکیان برخاسته از جناح اصلاح طلب است اما تاالان نشان داده که دولتش فاقد یک انسجام اندیشهای مشخص و روشن است و دولت «وفاق ملی» مدنظر نهمین رئیس جمهور چیزی بیشتر ازیک «شرکت سهامی» را به ذهن متبادر نمیسازد. درچنین دولتی که از هر جناح وطیف سیاسی در آن باشند، عملا کاری ازپیش نخواهد رفت وتمام وقت رئیس دولت صرف رفع منازعات اعضای کابینه میشود ولذا اعضای دولت از نظر اندیشه، وفاداری،همسویی،تفاهم و سازگاری قابل اعتنایی با رئیس دولت نخواهند داشت.
شهروندان ایرانی از دولت تازه انتظار دارند روح تازهای بر کالبد اقتصاد ایران دمیده و راههای تازهای برای چرخش سریع فعالیتها آماده سازد. رییسجمهور نیز در سخنان خود تاکید کرد به وعدههای خود وفادار خواهد ماند و از شهروندان خواست به دولت او کمک کنند. بدیهی است که آمادهسازی اقتصاد ایران برای اینکه بر مدار تازهای بچرخد و نیز شتاب بیشتری در مسیر رشد پیدا کند باید رخدادهای نویی در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری اتفاق بیفتد اما دولت چهاردهم پس از تنفیذ و پس از تحلیف و پس از آنکه وزیران از مجلس رأی اعتماد گرفتند باید شفاف و بدون لکنتزبان برنامههای خود را به مردم و افکار عمومی توضیح دهد.
رئیس دولت چهاردهم حالا دیگر در بالاترین سطح اجرایی قرار دارد و باید به جای سخن گفتن بیشتر عمل کند اما اجرایی کردن آنچه در روز تنفیذ بر زبان پزشکیان آمد و نیز آنچه تاکنون گفته است کار آسانی نیست و نیازمند یک کابینه نیرومند، منسجم و وفادار به رییس دولت است. کابینه چهاردهم باید در مجموع یک دولت کارآمد باشد و بتواند مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را حل کند.
کلمه وفاق ملی یک کلی گویی است،آقای رئیس جمهور باید به افکارعمومی توضیح دهد که منظورش ازاین کلمه چیست و چنین دولتی چه مشخصههایی دارد؟آیا وفاق بین «گروههای هجده گانه اصلاح طلبان» خواهد بود؟آیا دولتی متشکل ازطیف فکری قالیباف وجلیلی هم خواهدبود؟ این «دولت وفاق ملی» چه مشخصهای دارد که هنوزحتی طرفداران فکری جناب پزشکیان معنی ومفهوم آن را نمیدانند؟!
کلی گویی گفتن ممکن است چندصباحی کاربرد داشته باشد ولی به هرحال باید یک روزی مشخصات این دولت عیان شود. ما انتظار نداریم که پزشکیان به هر تفکر حزبی و سیاسی چند کرسی وزارت بدهد، چرا که یقین داریم چنین دولتی محکوم به فناست و لذا بیشتر انتظار داریم دولت چهاردهم یک دولت واحد و منسجمی باشد که آرا و اندیشههای حزبی وسیاسی مشخصی داشته باشد تا بتواند ایدههای خود را برای اداره کشور به منصه ظهور برساند نه اینکه ملغمهای از افراد مختلف با تفکرات و ایدههای «چپ و راستی» باشد و کسی نتواند درک درستی از عملکرد و برنامههای آنها بدست آورد.
در اندیشههای سیاسی تعریف شده وقتی سخن از دولت وفاق ملی میشود، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند این است که درحال حاضر کشور دچار یک مسئله یا معضل لاینحل ملی است و انسجام یا تمامیت ارضی کشور در تهدید جدی است و ضرورت دارد که همه باید کنارهم جمع شوند و در یک اتحاد کلی آن مشکل را حل نمایند و اینجاست که دولت وفاق ملی تشکیل میدهند.
آیا الان کشور دچار چنین بحرانهایی است که صحبت از«وفاق ملی» میشود؟آیا الان امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور تهدید شده که باید همه سیاسیون به وفاق و وحدت ملی برسند؟ پس چون چنین وضعیتی در کشوروجود ندارد لذا تشکیل چنین دولتی هم ضرورت ندارد!
پس انتظار این است که رئیس دولت چهاردهم، بطور شفاف بگوید دولت وفاق ملی چگونه میخواهد به برنامههای واحد و منسجم در امور زیربنایی کشور برسد؟آیا با تفکرات سیاسی و نحلههای مختلف فکری میتوان انتظار موفقیت دولت را داشت؟ قطعا باید بگویم نه،چنین موفقیتی به ذهن متصور نیست!
آنچه که مسلم است رئیس جمهور در چارچوب قانون اساسی دارای اختیارات وسیعی است و خارج از این مقررات قدرت مانوری ندارد و در برابرش اقیانوس نامحدود انتظارات جامعه امروز ایران رخ نموده است اینجاست که معتقدیم اگر رئیس دولت نهم، تکلیف دولت خود، مشی سیاسی،ایدئولوژی حاکم بر دولت،تعلق سیاسی و جناحی خود را مشخص واعلام نکند، قطعا تا مدتها دولت سرگرم امور بیهودهای خواهد شد که وقت دولت و مردم را تلف میکند و دست آخر اینکه با سیاست «شتر، گاو،پلنگی»نمیتوان انتظارات مردم را ساماندهی و مرتفع کرد.
فرهاد خادمی