شرق آسیا طی روزهای اخیر شاهد تحولاتی قابل توجه بوده است که در لابه‌های جنگ اوکراین و نسل کشی غزه کم رنگ شده است. در کنار تکرار نشست هسته‌ای نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما و نیز رویکرد نظامی توکیو، گزارش‌ها نشان می‌دهد که سه کشور ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی دیروز بار دیگر برای تعمیق روابط نظامی و تشکیل اتحادی علیه قدرت روزافزون چین در منطقه با یکدیگر به توافق رسیدند.
جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، فومیو کیشیدا، نخست‌وزیر ژاپن، و یون سوک یول، رئیس‌جمهور کره جنوبی در بیانیه ای سه‌جانبه بر تعمیق روابط نظامی، همکاری‌های اقتصادی و همچنین ایجاد یک اتحاد علیه قدرت‌یافتن بیشتر چین در منطقه و مقابله با تهدیدات کره شمالی تاکید کردند.سران ژاپن، کره جنوبی و آمریکا سال گذشته نیز در ۱۸ اوت در محل اقامت ریاست جمهوری ایالات متحده در کمپ دیوید با یکدیگر دیدار و برای همکاری‌های مشترک نظامی و مقابله با چالش‌های منطقه‌ای به توافق رسیده بودند.
مجموع این تحرکات با نام مقابله با چین و کره شمالی در حالی صورت می‌گیرد که نگاهی بر وضعیت منطقه و نیز رفتارهای آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در رویکرد نوینی را در سیاست خارجی در پیش گرفته است که نشات گرفته از وضعیت داخلی و جهانی آن است. زمانی آمریکا در برابر تهدیدات اقدام به لشکر کشی نظامی می‌کرد چنانکه در سال 2001 افغانستان و عراق را اشغال کرد. این دو تجربه با میلیاردها دلار هزینه به ناکامی ختم شد و آمریکا رویه جدید به نام نیروهای نیابتی را در پبش گرفت. گروه‌هایی همچون داعش، النصره و... که ماموریت داشتند تا امنیت کشورهای هدف را بر هم زده و در نهایت زمینه ساز نفوذ و سلطه گری آمریکا شوند. این رویکرد نیز در نهایت با تهدیدات تروریستی علیه غرب و البته شکست این پروژه به دست مقاومت به حاشیه رانده شد.
سناریوی آمریکا اکنون در قالبی نوین جریان گرفته است و آن اینکه آمریکا بدون آنکه هزینه نظامی بپردازد ائتلاف‌هایی از متحدان را برای مقابله با یک جانبه‌گرایی‌اش ایجاد می‌کند.به عنوان نمونه در قبال روسیه ائتلاف اروپایی و ناتو را در زمین اوکراین در برابر مسکو قرار داده است در شرق اسیا نیز کشورهایی همچون کره جنوبی، ژاپن و فیلیپین ایفاگر این نقش شده‌اند و در غرب اسیا نیز آمریکا به دنبال تحریک کشورهای عربی ایران بود که با ناکامی مواجه شده لذا آخرین مهره خویش یعنی رژیم صهیونیستی را در بحران سازی علیه منطقه حمایت می‌کند.
با توجه به این روند می‌توان گفت که نقش آفرینی کره جنوبی و ژاپن علیه چین و کره شمالی بیش از هر چیز برگرفته از وضعیت بحرانی آمریکا برای تکرار لشکر کشی‌های گذشته است که اجبارا به ائتلاف سازی منطقه‌ای روی آورده است در حالی که سئول و توکیو نیز به دلیل حضور نیروهای آمریکایی و سلطه سیاسی و اقتصادی که بر آنها عملا توان خروج از بازی آمریکایی را ندارند.
جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، فومیو کیشیدا، نخست‌وزیر ژاپن، و یون سوک یول، رئیس‌جمهور کره جنوبی در بیانیه ای سه‌جانبه بر تعمیق روابط نظامی، همکاری‌های اقتصادی و همچنین ایجاد یک اتحاد علیه قدرت‌یافتن بیشتر چین در منطقه و مقابله با تهدیدات کره شمالی تاکید کردند.سران ژاپن، کره جنوبی و آمریکا سال گذشته نیز در ۱۸ اوت در محل اقامت ریاست جمهوری ایالات متحده در کمپ دیوید با یکدیگر دیدار و برای همکاری‌های مشترک نظامی و مقابله با چالش‌های منطقه‌ای به توافق رسیده بودند.
مجموع این تحرکات با نام مقابله با چین و کره شمالی در حالی صورت می‌گیرد که نگاهی بر وضعیت منطقه و نیز رفتارهای آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در رویکرد نوینی را در سیاست خارجی در پیش گرفته است که نشات گرفته از وضعیت داخلی و جهانی آن است. زمانی آمریکا در برابر تهدیدات اقدام به لشکر کشی نظامی می‌کرد چنانکه در سال 2001 افغانستان و عراق را اشغال کرد. این دو تجربه با میلیاردها دلار هزینه به ناکامی ختم شد و آمریکا رویه جدید به نام نیروهای نیابتی را در پبش گرفت. گروه‌هایی همچون داعش، النصره و... که ماموریت داشتند تا امنیت کشورهای هدف را بر هم زده و در نهایت زمینه ساز نفوذ و سلطه گری آمریکا شوند. این رویکرد نیز در نهایت با تهدیدات تروریستی علیه غرب و البته شکست این پروژه به دست مقاومت به حاشیه رانده شد.
سناریوی آمریکا اکنون در قالبی نوین جریان گرفته است و آن اینکه آمریکا بدون آنکه هزینه نظامی بپردازد ائتلاف‌هایی از متحدان را برای مقابله با یک جانبه‌گرایی‌اش ایجاد می‌کند.به عنوان نمونه در قبال روسیه ائتلاف اروپایی و ناتو را در زمین اوکراین در برابر مسکو قرار داده است در شرق اسیا نیز کشورهایی همچون کره جنوبی، ژاپن و فیلیپین ایفاگر این نقش شده‌اند و در غرب اسیا نیز آمریکا به دنبال تحریک کشورهای عربی ایران بود که با ناکامی مواجه شده لذا آخرین مهره خویش یعنی رژیم صهیونیستی را در بحران سازی علیه منطقه حمایت می‌کند.
با توجه به این روند می‌توان گفت که نقش آفرینی کره جنوبی و ژاپن علیه چین و کره شمالی بیش از هر چیز برگرفته از وضعیت بحرانی آمریکا برای تکرار لشکر کشی‌های گذشته است که اجبارا به ائتلاف سازی منطقه‌ای روی آورده است در حالی که سئول و توکیو نیز به دلیل حضور نیروهای آمریکایی و سلطه سیاسی و اقتصادی که بر آنها عملا توان خروج از بازی آمریکایی را ندارند.
فرامرز اصغری
